کد خبر : 674452 تاریخ : ۱۴۰۳/۷/۴ - 03:02
علی بیگدلی، استاد دانشگاه و پژوهشگر در گفت‌وگو با ستاره صبح: دستاورد سفر رییس جمهور به آمریکا زمینه سازی برای گفت‌وگو است/ عدم بهره‌گیری از ظرفیت‌ دیپلماسی، فرصت سوزی است پزشکیان از زمان انتخابات تا امروز که در نیویورک است نشان داده که به دنبال حل مشکلات خارجی از طریق مذاکره و حل مشکلات داخلی با گفت‌وگو است. این دولت برخلاف دولت قبل با تیمی که چیده نشان می‌دهد که نمی‌خواهد میز مذاکره را ترک کند.

ستاره صبح، اعظم طاهری: رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری نشان داد تفاوت نگاه مسعود پزشکیان به سیاست خارجی متفاوت از دیدگاه سایر نامزدها بود. پزشکیان پس از پیروزی و تشکیل دولت در سخنان خود تغییر رویکرد سیاست خارجی دولت چهاردهم را به رخ کشیده و نشان داده درباره برنامه هسته‌ای و احیای برجام، خواهان تعامل با آمریکا و اروپایی است. حضور چهره‌هایی چون عراقچی و ظریف در حاشیه نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل به نظر می‌رسد تهران بیش از هر زمان دیگری خواهان تعامل با غرب است. اما به نظر می‌رسد تنش خاورمیانه، موقعیت گروه‌های مقاومت در منطقه و اتهاماتی که در جنگ اوکراین به ایران واردشده، مأموریت رئیس‌جمهور در عمل به وعده‌های انتخاباتی‌اش را با دشواری روبه‌رو کرده است. ستاره صبح در گفت‌وگو با علی بیگدلی، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه می‌خوانید:

آیا می‌توان قرار گرفتن پشت تریبون سازمان ملل را فرصت برای رئیس‌جمهور دانست تا از این طریق مطالبات ایرانیان را به گوش دنیا برساند یا خیر؟
پزشکیان از زمان انتخابات تا امروز که در نیویورک است نشان داده که به دنبال حل مشکلات خارجی از طریق مذاکره و حل مشکلات داخلی با گفت‌وگو است. این دولت برخلاف دولت قبل با تیمی که چیده نشان می‌دهد که نمی‌خواهد میز مذاکره را ترک کند.
با توجه به نگاه دولت در مورد سیاست خارجی، سفر رئیس‌جمهور به نیویورک اهمیت پیدا می‌کند. ولی نهایتاً مهم‌ترین دستاورد این سفر می‌تواند زمینه‌سازی برای مذاکرات باشد.
عدم بهره‌گیری از ظرفیت‌ دیپلماسی، فرصت سوزی است که در سه سال گذشته شاهد آن بودیم. دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای اگرچه دستاوردهای مثبتی دارد و باید در هر دولتی با هر رویکردی پیگیری شود اما برای نشستن پشت میز مذاکرات باید مسئولیت رایزنی بر عهده دستگاه دیپلماسی باشد و این گروه اهداف دولت را اجرا کنند. این سفر نباید صرفاً به خوانش بیانیه منتهی شود و انتظار می‌رود خروجی خوبی داشته باشد.
سفر رئیس‌جمهور به نیویورک به‌رغم فشارهای داخلی و خارجی و تنش منطقه‌ای، فرصت مناسب برای انتقال پیام تغییر مسیر دیپلماسی در دولت است. این سفر درنهایت می‌تواند تسهیل‌کننده مذاکرات آینده باشد.

شما به گسترش تنش در خاورمیانه اشاره کردید. با افزایش التهاب در منطقه و شروع رسمی جنگ میان اسرائیل و حزب‌الله لبنان، جایگاه ایران پای میز مذاکرات چگونه ارزیابی می‌شود؟
خاورمیانه پرالتهاب است، گویی تلاطم سهم این نقطه از جهان است. منطقه با توجه به بلندپروازی دولت اسرائیل روزهای بحرانی را سپری می‌کند. در این شرایط حساسیت جلسه سران مجمع عمومی سازمان ملل بالا می‌رود و توجه به سخنرانی رئیس‌جمهور ایران به‌عنوان کشور حامی محور مقاومت بیشتر است.
آغاز جنگ سوم اسرائیل با لبنان علاوه بر ناامن ‌کردن منطقه، میزان تاب‌آوری اقتصاد خاورمیانه را به چالش خواهد کشید. چالش‌های کنونی و آینده نیازمند همکاری کشورهای منطقه است. نگاه مسعود پزشکیان به منطقه و پیشنهاد اخیر او در مورد تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی اگرچه دور از دسترس به نظر می‌رسد، اما نبود آن به شکل خلأ در خاورمیانه احساس می‌شود.
این پیشنهاد و سایر سخنان رئیس‌جمهور در کنار صداقت و عدالت‌خواهی که در ادبیات او وجود دارد می‌تواند سخنرانی وی را برای مستمعین جذاب کند.
به‌ویژه که خاورمیانه به‌واسطه جنگ‌طلبی اسرائیل با تنش‌های بی‌سابقه‌ای روبه‌رو شده است و بیم گسترش جنگ می‌رود. در چنین فضایی طبیعتاً باید از دعوت به کاهش تنش از سوی رئیس‌جمهور جدید ایران، استقبال شود.
متأسفانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر (آبان) معادلات منطقه را پیچیده‌ کرده است. تا زمانی که رئیس‌جمهور جدید معرفی نشود و رسماً کار خود را آغاز نکند، مواضع کاخ سفید در مورد جنگ غزه، دولت اسرائیل و شخص نتانیاهو مبهم خواهد بود. از طرفی آمریکا مدافع سرسخت امنیت اسرائیل است. با این مأموریت سخت است تصور کنیم رئیس‌جمهور ایالات‌متحده در شرایط فعلی منطقه پشت میز مذاکره با ‌ایران خواهد نشست!
خصومت‌ ایران و اسرائیل و در مقابل نزدیکی آمریکا و اسرائیل‌ سیگنال‌های متناقضی به مذاکرات ارسال خواهد کرد. فعالیت لابی اسرائیل در آمریکا به حدی بالا و قوی است که در صورت ادامه داشتن تنش منطقه، حتی در صورت شروع مذاکرات نیز نمی‌توان پیشرفتی بر گفت‌وگوها متصور شد زیرا توافق با ایران در چنین شرایطی ریسک سیاسی بالایی برای ریس جمهور و دولت آمریکا خواهد بود. ضمن اینکه دیگر متحدان منطقه‌ای آمریکا ازجمله عربستان سعودی و امارات نیز رویکرد اسرائیل نسبت به محور مقاومت و ایران را مورد استقبال قرار داده‌اند.

آیا تیم دیپلماتیک دولت چهاردهم ایران در نیویورک، حداقل برای زمینه‌چینی و در حد فراهم کردن مقدمات گفت‌وگوها موفق خواهد شد یا نباید انتظار زیادی از این سفر داشت؟
من در رسانه‌ها خوانده‌ام که بسیاری از تحلیلگران حضور آقایان ظریف، عراقچی و تخت روانچی در این سفر را به معنی سفری برای مذاکره دانسته‌اند. از این نظر که این افراد نقش مهمی در توافق برجام داشتند حضور ظریف و عراقچی در نیویورک فراهم کردن مقدمات گفت‌وگوها است.
پزشکیان در مبارزات انتخاباتی به مردم قول مذاکره با غرب، گفت‌وگوی مستقیم با آمریکا و احیای برجام را داده است. در نیویورک هم گفت که در صورت پایبندی طرف مقابل به آنچه در برجام درج‌شده و عمل به تعهدات، طرف ایرانی هم به شکل متقابل به تعهدات خود عمل خواهد کرد. به نظر می‌رسد او برای عمل به وعده انتخاباتی‌اش مصمم است. با توجه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در آبان به نظر نمی‌رسد در این مدت مذاکره‌ای صورت بگیرد.

هر تصمیمی در ارتباط با برجام و مذاکرات هسته‌ای برای لغو تحریم‌ها به بعد از اعلام نتایج انتخابات آمریکا موکول خواهد شد. اما این سفر می‌تواند مقدمات را فراهم کند. متأسفانه شرایط برای ایران سخت شده، تنش‌های ژئوپلیتیکی نیاز به احیای توافق ایران و غرب را برجسته کرده ولی مسائلی ازجمله اتهاماتی که در مورد جنگ اوکراین و فروش موشک‌های ایرانی به روسیه وجود دارد، موقعیت ایران در مذاکرات را به شکلی منفی تحت تأثیر قرار خواهد داد.

از طرفی خاورمیانه دوره‌ای از التهاب را سپری می‌کند کنش و واکنش میان اسرائیل و محور مقاومت با توجه به برتری هرکدام در جنگ بر وزن ایران پای میز مذاکرات تأثیر می‌گذارد. اگرچه هیچ‌کدام از این موارد مانعی بر سر راه مذاکرات و اخذ نتیجه نیست، ولی می‌تواند دستاورد گفت‌وگوها را به نفع یکی از طرفین سنگین کند.