از سرگیری مذاکرات علنی، شفاف و نتیجه بخش میان ایران و آمریکا، احیای توافق برجام و رفع تحریمها؛ مطالبه رأی دهندگان مسعود پزشکیان و خواسته کسانی است که در انتخابات شرکت نکردند. از این رو میتوان از سرگیری مذاکرات ایران و آمریکا را مطالبه اکثریت مردم ایران دانست. در حالی که عموم رسانههای مستقل، میانه رو و اصلاحطلب از جمله روزنامه ستاره صبح موافق مذاکره مستقیم ایران و آمریکا هستند، کیهان با انتقاد تند از توصیه رسانهها به رئیسجمهور در خصوص استفاده از فرصت نیویورک برای راهگشایی مسیر رفع تحریمها، مطالبه اکثریت را «پیشنهاد حقیرانه» ای خواند که در دشمنی با ابراهیم رئیسی ریشه دارد. ستاره صبح برای بررسی این موضوع با قاسم محبعلی، دیپلمات پیشین گفتوگو داشت که در ادامه میخوانید:
مسعود پزشکیان برای شرکت در هفتاد و نهمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک به سر میبرد. آیا طی دوماه گذشته نشانههایی مبنی بر بازبودن دست رئیسجمهور جدید در حوزه سیاست خارجی مشاهده شده است؟ آیا میتوان در مورد این سفر تفاوتی بین اختیارات رئیس دولت چهاردهم با روسای جمهور پیشین پیش بینی کرد یا خیر؟ در رابطه با این موضوع مسیر روشن نیست. قصد ایران برای گفتوگو مشخص است، ولی اینکه آیا تغییری در نقطه نظرات ایران و سیاستها پدید بیاید یا خیر؟! این بحث دیگری است و هنوز نشانههای واضحی از تغییر رویکرد ایران در سیاست خارجی دیده نمیشود. نکته دیگر این است که سفر آقای پزشکیان به نیویورک برای آشنا شدن با اوضاع بینالمللی و ادبیات طرف مقابل، خوب و لازم است، ولی تصور نمیکنم در حال حاضر شرایط مناسبی برای گفتوگو با طرفهای غربی وجود داشته باشد. آمریکاییها و اروپاییها از جمله آلمان در این خصوص صراحتاً اعلام عدم تمایل کردهاند. لذا بعید میدانم با توجه به شرایط فعلی در آمریکا فضای مناسبی برای استارت زدن مذاکرات وجود داشته باشد. معمولاً وقتی قرار است گفتوگوهایی در سطح روسای جمهور صورت گیرد، باید از قبل مقدمات آن در سطوح کارشناسی و سطح وزرای خارجه فراهم بیاید و دستور کار مشخصی برای صحبتهای رئیسجمهور با همتایان خود تعیین شده باشد و میزان آمادگی طرفهای مقابل بررسی گردد. دولت چهاردهم، رئیسجمهور و وزیر امور خارجه دولت به تازگی شروع به کار کردهاند و آمادگی لازم برای وقوع امر مهمی چون مذاکرات هنوز در دولت ایران وجود ندارد. آقای پزشکیان گفته قصد ملاقات با مکرون را دارند، همین ملاقات با برنامه ریزی و فراهم آمدن مقدمات صورت میگیرد. امانوئل مکرون رئیسجمهور یکی از مهمترین کشورهای غربی و کشور مؤسس اتحادیه اروپاست که بر سایر کشورهای اتحادیه و حتی بر لبنان اشراف دارد. این دیدار چه با انگیزههای شخصی و یا چه به نمایندگی از اروپا و غرب باشد، دیدار مهمی است و میتوان آن را با هدف محک زدن تمایلات طرف ایرانی و سنجش آمادگی برای مذاکره در نظر گرفت. ولی به طور کلی هنوز شرایط مناسبی برای گفتوگو و مذاکره به جهت رسیدن به یک نتیجه مشخص و قابل قبول وجود ندارد. از این نظر شاید شرایط باب میل تندروها باشد، ولی رئیسجمهور باید در خصوص مذاکره با آمریکا با رأی دهندگانش و کسانی که خواستار از سرگیری مذاکرات هستند صحبت و شرایط را برایشان تشریح کند.
در یکسال گذشته ایران به تنش خاورمیانه ورود نظامی نداشت، انتقام ترور اسماعیل هنیه در تهران گرفته نشد و حتی در چند روز اخیر که حزب الله لبنان مورد حملات شدید اسرائیل قرار گرفت ایران ترجیح داد موضع گیری سیاسی داشته باشد و از اقدام عملی خودداری کرده است. آیا حفظ فاصله با جنگ منطقه در جریان مذاکرات احتمالی امتیاز مثبتی برای طرف ایرانی به همراه نخواهد داشت؟ همانطور که اشاره شد به دلایل مختلفی از جمله انتخابات آمریکا، جنگ غزه و لبنان و بحران اوکراین، فضای مناسبی برای گفتوگو بین شرق و غرب فراهم نیست. اگر ایران خواهان از سر گیری مذاکرات است، حداقل باید تا دو ماه دیگر یعنی زمان اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا صبر کند تا طرف گفتوگو مشخص شود. از طرفی مواضع ایران تغییری نکرده و دلیلی نمیبینم که بتوانم بگویم حاکمیت خواهان گفتوگو با غرب است. اینکه ایران در تنش خاورمیانه اقدامی انجام نداده، رفتاری هوشیارانه است و به سود منافع ملی و مردم تمام میشود. گسترش جنگ میتوانست ضمن اینکه خساراتی جدی به جا بگذارد تهدیداتی امنیتی ایجاد کند و حاکمیت با مشکلات بزرگتری مواجه شود. بنابراین در همین حد که ایران هنوز اقدامی انجام نداده انتخابی عاقلانه داشته است. اما مسائلی وجود دارد که سوء تفاهمات غرب در مورد ایران را افزایش میدهد، از جمله آنها کمک موشکی ایران به روسیه در جنگ اوکراین است که باعث اعمال تحریمهای جدید علیه ایران شد. همین موضوع باعث خواهد شد ایران با قصد گفتوگو مجبور شود در چرخهای با تمام طرفهای منطقهای و بینالمللی روبهرو گردد و با خواستههای متعدد آنها مواجه خواهد شد. متأسفانه این سوء تفاهمات تنها با بیانیه دادن حلوفصل نمیشود. در هر حال، بخشی از آنچه در اوکراین اتفاق افتاده، به پای ایران نوشته میشود. به همین شکل، آنچه در یمن، در دریای سیاه، در دریای سرخ، در عراق و سوریه و لبنان اتفاق میافتد نیز به نوعی به پای ایران نوشته خواهد شد و موجب میشود در گفتوگوها تنها مسائل هستهای مطرح نشود و مجموعهای از مسائل مرتبط به مسائل موشکی، منطقهای و حقوق بشری نیز طرح گردد.
پس از انتخابات و حضور مسعود پزشکیان در پاستور تصور میشد سیگنالهای مثبتی از فضای سیاسی ایران به جهان مخابره شده است، اما با آنچه من از صحبتهای شما دریافت کردم، به نظر میرسد تغییر دولت در ایران تأثیری در مواضع دولتمردان غربی و رهبران قدرتمند جهان نداشته است. آیا ایران همچنان کشوری منزوی و در تحریم باقی خواهد ماند؟ در مورد ایران بین آمریکا و اسرائیل تقسیم نقش شده تا وضعیت خاورمیانه ازشرایط موجود خارج گردد و تا جای ممکن از ایران امتیاز گرفته شود. اگر به بازی جنگی اسرائیل دقت کنیم میبینیم که اگر اسرائیل بر محور مقاومت پیروز شود قدرت جبهه مقاومت عملاً پای میز مذاکره امتیازی برای ایران وجود نخواهد داشت. غرب تجربه انتخابات در ایران را دارد. انتخابات 2 خرداد که با استقبال فوقالعاده غربیها و حتی کشورهای منطقه مواجه شد به آنها نشان داد که تغییر دولت تأثیر چندانی در سیاست خارجی ایران ندارد. همین طور میتوان به دولتهای حسن روحانی، برجام و جریان مذاکراتی که به توافق انجامید اشاره کرد. ما به آنها نشان دادیم که تغییر دولت در ایران الزاماً تغییر سیاست محسوب نمیشود، مگر اینکه در سطوح بالاتر اعلام شود تصمیم به تغییر وجود دارد. اگر ایران در مسائلی از قبیل مسئله خاورمیانه، جنگ اوکراین، حمایت از گروههای جبهه مقاومت، مسائل حقوق بشری، بحث هستهای، سیاستهای خاورمیانه و بحث FATF تغییر جدیدی در مواضع خود ایجاد نکند، طبیعتاً طرفهای مقابل اقدامی نخواهند داشت. چون به آنها ثابت شده که رئیسجمهور ایران هر کسی از هر جناحی باشد، سیاست خارجی و سیاستهای کلی نظام همین است.