به نظر نویسنده، نمای چهار سال آینده کشور «کلی» خواهد بود، زیرا بیشتر پاسخهای پزشکیان «کلی» و آرمانی بود. ما رئیسجمهوری داریم با نَفَس غیور ترکی و مرامی روشن و انسانی که ریشه در تاریخ اسلام و فرهنگ ایران دارد. با این که مجال پرسش از رئیسجمهور را نیافتم، اما به دقت به سخنان وی گوش کردم. غیر از بعضی موارد بیشتر پاسخهای رئیسجمهور را با ترسیم خط مشی کلی و جهان بینی کلی ارزیابی میکنم. سخنانش پاکیزه است و از نیت پاکیزه وی برمی آید، اما این نوع سخنان برای تأسیس ممکلتی از نقطه صفر مناسب است. من منتظر بودم پزشکیان راه حل دولت خود را برای خروج کشور از بحران و خطر ارائه کند. ایشان بارها گفتهاند متخصصان و اندیشمندان به یاری دولت بیایند و بگویند ما چه کنیم؟ اکنون پس از گذشت یک ماه از آغاز کار رسمی دولت (31 مرداد)، متخصصان هر رشته منتظرند ببینند حوزه کاریشان چه اهمیتی برای سکاندارهای دولت دارد و چه اتفاقی در آن حیطه خواهد افتاد. هنوز مشخص نیست اندیشمندان و کاربلدهای هر حوزه که در دهههای قبل، از «متن تأثیرگذاری» به «حاشیه خلوت گزینی» رانده شدند چه جایگاهی برای کمک به دولت پزشکیان دارند. تحولات دنیا آنقدر سریع است که ما تا از دست انداز تصمیم گیری و تصمیم سازی با نگاه درستی که در مرام نامه دولت جدید تعریف شده، بگذریم باز هم عقب ماندهایم.
جوانان امروز ایران، عقب ماندگی و کندی را برنمیتابند. راه خودشان را میروند. منتظر نمیمانند تا آرمانهای لگدمال شده احیا شوند. به خودمان میآییم میبینیم همان دختر دانشجوی فامیل یا آن پسر جوان همسایه سر از ینگه دنیا درآورده و با تولید محتوا با تلفن همراه، مظاهر پیشرفت در کشورهای دیگر را نشان ما میدهد و میل به مهاجرت را بیشتر میکند. جوانان به تدریج خانه و خاک را پشت سر میگذارند. ما را که هنوز راه حل عملی برای تبدیل آرمانهای بزرگ به سبک زندگی قابل دسترس پیدا نکردهایم، تنها میگذارند. نشست خبری رئیسجمهور نکتههای پسندیدهای مثل دعوت بی سابقه از 300 خبرنگار از خبرگزاریهای داخلی و خارجی، روزنامهها و حتی مجلهها را داشت. پزشکیان حرکات بدنی آزاد و رهایی دارد. سبک پوشش، رفتار و سخنانش خاص خودش است. صمیمانه و دلنشین سخن میگوید. خوش خنده و شوخ طبع است. رئیسجمهور چند زبانه داریم. بلافاصله پس از این که خبرنگار چینی به زبان انگلیسی سؤال کرد، پزشکیان شروع کرد به پاسخ دادن که متوجه شد باید صبر کند تا مترجم برای خبرنگاران ترجمه کند، زیرا رئیسجمهور نیازی به ترجمه انگلیسی و عربی و ترکی و کردی ندارد. آن لحظه قلبم شاد شد. احساس سربلندی کردم، زیرا ما انتظار داریم مسئول ما دانا و زباندان باشد. برخی قسمتهای جنجالی سخنان رئیسجمهور باعث شد تا خبرنگاران برایش کف بزنند. پرسشهای بسیاری بی جواب ماند و خبرنگاران زیادی دست خالی به دفتر روزنامهشان برگشتند، اما قول دادند پاسخ همه را کتباً از رئیسجمهور اخذ کنند و به طور اختصاصی برای رسانه مربوطه بفرستند. این اولین بار بود که چنین برخوردی را در ایران دیدم. من همیشه این شیوه را هنگام مصاحبه با افراد کرهای دیده بودم. وقتی تعداد روزنامه نگاران به زمان محدود مصاحبه شونده میچربید، خود مصاحبه شونده از خبرنگاران خواهش میکرد سؤالهایشان را ایمیل کنند و مسئول مربوطه روز بعد پاسخها را با معذرت خواهی برای خبرنگاران میفرستاد.
کشور ما برای توسعه ارتباطات چیزی از کشورهای توسعهیافته کم ندارد. فقط به کمی سلیقه و توجه به ذات ارتباطات بستگی دارد که خوشبختانه در دولت چنین نگاهی حاکم شده است. سید محمدمهدی طباطبایی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور در ابتدای نشست به شیوه انتخاب پرسشها و قرعه کشی اشاره کرد و گفت: در نشستهای بعدی روزنامهنگارانی که اقبال پرسش نیافتند در اولویت قرار خواهند گرفت. چنین رصدی در موضوع ارتباطات و رسانه جزو ظرایف و طبیعت کار است. نخستین نشست خبری رئیسجمهور میتواند آغازی برای بهبود و ارتقای نشستهای بعدی باشد. دلم میخواهد دفعه بعد من بخت این را داشته باشم که یک سؤال مهم از رئیسجمهور بپرسم و او یک جواب فنی و دقیق به من بدهد! زیرا ما دیگر مرام و منش او را میشناسیم. از این پس پاسخ روشن میخواهیم. این دومین بار بود که در چند قدمی رئیسجمهور قرار گرفتم. دفعه اول پیش از رئیسجمهور شدنش در نشست وی با اهالی فرهنگ و هنر بود که درباره مرجعیت رسانهای در حضور ایشان سخن گفتم. واقعاً او همان فرد قبلی است، اما ما انتظار داریم او از قوه مجریهای که در اختیار دارد به نفع مردم بهره بگیرد. نشست با توجه به مقدمات طولانی و زمان بر بودن آن در حد قابل قبولی برگزار شد، اما برایم سؤال ماند که وقتی من از گیت امنیتی عبور کردم و وسایلم را هم زیر دستگاه گذاشتم، چه لزومی داشت در قسمت بانوان بازرسی بدنی شوم. البته خواهرانی که در قسمت بازرسی بودند از من پرسیدند برای ناهار آمدی؟ تعجب کردم. یعنی من در شهر شلوغ و ترافیک سنگین برای ناهار آمدهام؟ در حالی که میخواستم از خودم دفاع کنم که برای کاری مهمی آمدهام، گفتم من برای نشست خبری رئیسجمهور آمدهام.