کد خبر : 664138 تاریخ : ۱۴۰۳/۶/۱۹ - 01:52
جلیل مقدم - روزنامه نگار؛ نگاه طالقانی به حکمرانی دینی طالقانی روحانی نو اندیش و ملی گرای دوران ما بود ، درکوران انقلاب و دوره کوتاه عمربعد از انقلابش برای بسیاری ازما مرجعیت داشت ودر تراز یک رهبرو پدر با جاذبه حد اکثری ، نیروهای انقلاب را دور خود جمع داشت، وبه قول مولانا :

هر کسی از ظن خود یار اوشد اگر چه که مهلت نیافت اسرار درون خود را با مخاطبانش بگوید .
آیت‌الله طالقانی آنقدر اهمیت داشت و این امکان برایش وجود داشت که اگر می‌خواست می‌توانست با پشتوانه مردم و هوادارنش در عرض بنیان‌گذار انقلاب اسلامی قرارگیرد اما برای هدفی بزرگتر ترجیح داد خود را ذیل رهبر فقید انقلاب تعریف کند.
طالقانی و نوع نگرش او به مقوله دین باعث وفاق ملی شده بود. که برای نسل جوان مثل من و دیگران، آینده‌ای روشن وقابل باوررا ترسیم می‌کرد.
با اندیشه وی و مطهری و بهشتی افق پیش روی انقلاب روشن وامید بخش بود و جمهوری اسلامی با گفتمان آنها مشروعیت حداکثری یافت.
و اما اینک در زمانه ما روحانیونی هستند که از قضا حاکمند و در زمان دیگری زندگی می‌کنند. وقتی دو گروه از افراد در زمان‌های متفاوت زندگی می‌کنند همدلی و درکی نمی‌توانند میان آن‌ها به وجود آید.

روحانی مدرن
طالقانی با نگاه روز و درنظر داشتن مقتضیات زمان قرآن را تفسیر کرد وراه را برای فهم آسان جامعه باز کرد تا جاییکه نقل است شریعتی نیز تحت تأثیر معارف دینی و قرآنی آیت‌الله طالقانی بود.

تغییر
به طور مثال آیت‌الله آیه «و لقد أرسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط» را بر اساس نیاز جامعه ایران تفسیر می‌کند و می‌گوید: «لیقوم الناس» برای اینکه مردم خود بجوشند و قیام کنند، نه اینکه پیامبران مردم را به قیام وادارند. و یا درباره آزادی می‌گوید: ما كه دستوری چون «لا اكراه فی الدین» داریم چرا باید از آزادی ترس داشته باشیم و آزادی دیگران را سلب كنیم؛

راز محبوبیت
طالقانی خود را در خدمت همگان می‌دانست و همه مردم، مسلمان و غیرمسلمان، شیعه و غیر شیعه را به چشم انسان نگاه می‌کرد و حتی افرادی را هم که به خدا اعتقاد نداشتند، به‌عنوان یک انسانی می‌نگریست که در شرایط خاصی قرارگرفته و از راه بیرون رفته‌اند نه اینکه آن‌ها را کافر و نجس بداند.
وی شناخت کاملی نسبت به دنیا داشت و پیوسته در زمینه مباحث تاریخی و اجتماعی و سیاسی مطالعه می‌کرد و لذا به دنیا از منظر شوونات انسانی نگاه می‌کرد، یعنی این‌طور نبود که مثلاً بلوکی را که خارج از اسلام بود پلید بداند، ایشان با کسانی مخالف بود که می‌خواهند انسان‌ها را به استثمار درآورند. در غیر این صورت نسبت به همه مردم یعنی مسلمان و غیرمسلمان با دیدگاه انسانیت نگاه می‌کرد و نسبت به هیچ‌کس نفرت نداشت. وی به همه به چشم انسان و به‌عنوان فرزندان خود نگاه می‌کرد و می‌خواست همه را با اخلاق انسانیِ خوب هدایت کند و از همین جهت همه مردم شیفته اخلاق انسانی ایشان بودند و هم او را دوست داشتند و هم به او احترام می‌گذاشت. باید تاکید کنم روحانیت حاکم اگر بنای وفاداری به جمهوریت و مردم سالاری دارد باید از سیره فکری طالقانی در باب اداره مملکت درس بگیرد. جامعه بحران‌زده ایران می‌تواند با اندیشه‌ها و باورهای ایشان درک بهتری از جمهوری اسلامی بیابد و آزادانه تر نفس بکشد.


حمایت از روشنفکران
جریان ملی گرایی و به ویژه مبارزات محمد مصدق مورد توجه طالقانی بودوهمواره روشنفکرانی چون بازرگان و شریعتی را مورد تمجید قرار می‌داد و البته که ملی گرایی آیت‌الله طالقانی بر اساس آنچه ذکرشد در پیوند با اسلام بود و با فهم کامل از ضرورت رابطه طرفینی فرهنگ غنی و قوی ملی و دینی در پی برقراری این موازنه بود .
طالقانی یکی از چهره‌‌های شاخص «اسلام اجتماعی» است. اسلامی که دغدغه‌‌اش تحول اجتماعی و روشش، درآمیختن با جامعه و توجه به جامعه اما مستقل از قدرت سیاسی در کلام و کردار است .

اسلام اجتماعی
اما چرا طالقانی مصداق اسلام اجتماعی است؟ به این دلیل که در اندیشه، موقعیت و مشی طالقانی عناصریست که باعث می‌‌شود، پروژه اصلاحی وی با پروژه اجتماعی، قرابت ترجیحی یابد. اندیشه و زندگی، بینش و مشی عملی طالقانی، همه عناصر آنچه می‌‌توان اسلام اجتماعی نامید را داراست. درک طالقانی از سیاست با درک مسلط که معطوف به کسب قدرت سیاسی است، متفاوت است. طالقانی همراه جریان اسلام سیاسی بود و یکی از چهره‌های این جریان محسوب می‌‌شود اما به دلیل درکی که از سیاست دارد، با این جریان متمایز می‌‌شود. وی بالصراحه می‌گوید : « ما ( روحانیت ) داعیه حکومت نداریم.» بنابر این باور، طالقانی از جریان مسلط اسلام سیاسی متمایز می‌‌شود و با جریان اسلام اجتماعی قرابت می‌‌یابد.
به هرصورت ما که به وعده های روشن روحانیونی چون طالقانی چشم امید داشتیم وپای کار انقلاب و جمهوری اسلامی عمری را گذاشتیم واینک در کژرا هه‌ای افتاده‌ایم ،حرجی نیست که که در این زمانه جای امثال آیت‌الله طالقانی را خالی کنیم و یادش را گرامی نداریم .