سیاست «نه شرقی، نه غربی» ادامه سیاست «موازنه منفی» نخستوزیر نامدار و ملی ایران، مصدق وهمان سیاست «موازنه عدمی» سیدحسن مدرس است، این سیاست برگرفته از موقعیت جغرافیایی و به منظور تأمین منافع ملی واستقلال کشوردربرابر قدرتهای بیگانه و استفاده از فرصتها وامکاناتی است که به توسعه وپیشرفت کشور میانجامد، نفی وابستگی به معنای انزوا طلبی نبوده، بلکه استفاده درست از روابط سیاسی را مبنای برنامه ریزی های حکومت میداند. نگاه به شرق درعمل کشور را به وابستگی بیشتر کشانیده و فرصتها را از کشور گرفته است. چین و روسیه از این شرایط به نفع خود بهره گرفته و به گونهای با کارت ایران بازی کردهاند. چین با نفت ارزان ایران با تکیه برمقوله تحریم پول نفت ارزان را بلوکه و در همان حال از ادعای پوچ امارات در مورد جزایر سه گانه پشتیباتی میکند. در مورد روسیه داستان پیچیدهتر و جدیتر است. کارشکنی در به سرانجام رسیدن برجام درمرحله نخست وسپس ادامه همین رونددر بازگشت به برجام وآغار جنگ اوکراین، و وعده زمستان سخت اروپا که با کج فهمی دست اندرکاران اداره کشور همراه وفرصت بازگشت ایران به بازار انرژی اروپارا گرفت، شریک کردن ایران در جنگ اوکراین با اعلام استفاده از پهبادهای ایرانی که برای روسیه سازنده تسلیحات امتیاز جنگی نبوده ولی داشتن شریک هدف مهمی است که به آن دست یافته است. درحالی که در این سوی کسانی از روابط راهبردی بین ایران وروسیه سخن گفتهاند روسیه از ادعای پوچ امارات در مورد جزایر سه گانه ایرانی پشتیبانی کرده وبه تازگی با پشتیبانی از ایجاد گذرگاه «زنگزور» باز هم از پشت خنجر به ایران زده است. در سیاست خارجی دوست ودشمن همیشگی نداریم بلکه منافع ملی نوع وسطح رابطه را تعیین میکند. ادامه دشمنی با امریکا ونداشتن رابطه درخور با اروپا میدان را برای یکه تازی روسیه بازگذاشته وکشور را دچار زیانهای هنگفت کرده است. بازگشت به سیاست «نه شرقی، نه غربی» و برقراری رابطه متوازن با همه کشورها وبهره گیری از فرصتها وکاهش تنشها در راستای منافع ملی است. باید از فرصتهای تازهای که پدید آمده، راهی به سوی اصلاح سیاست خارجی گشوده شود. فرصتها بی پایان نیست وزمان گذرا هم در انتظار تصمیم گیران نمیماند، پس درنگ جایز نیست ودست اندرکاران وزارت خارجه با به دست آوردن موافقت ارکان قدرت گامهای اساسی برای ترمیم رابطه با غرب وکاهش تنش با امریکارا را بردارند وبا سیاست متوازن برگ بازی ایران را از دست روسیه بگیرند.
واقع گرایی و فاصله گرفتن از خیال پردازی
سیر درگذشته وخیال پردازیها مارا به جایی نخواهد رسانید همانسان که تاکنون نرسانده است. آنچه از برساختههای ذهنی و رفتارها در برابر ما قرار دارد، شکست وناکامی است. اگر میاندیشیدیم به چنین سرنوشتی دچار نمیآمدیم. خودبرتر بینی که لایههای ذهنی عدهای را پر کرده و فرصت اندیشیدن را ستانده وفرصت را برباد داده است. این روزها که سخن از دستاورد میشود از بهبود زندگی مردم وافزایش امید وحال و روز سرزمینی که میتوانست آبادترین باشد سخنی درمیان نیست، پیشرفتها مربوط میشود به دستاوردهای نظامی وموشکی که این دستاوردها به دلیل ویژگیهایی که دارند قابلیت ارزیابی وبررسی هزینه وفایده را ناممکن میسازند. البته در دنیای کنونی داشتن توانمندی نظامی برای دفاع از کشور دربرابر هجومها وتحرکات امری مهم وقابل توجه است ونباید از آن چشم پوشید وتوانمند بودن مورد تاکید همگان است.
تکانه در امور هنوز همه را به خود نیاورده است و فرصت بازنگری در روش برای حاکمیت فراهم نیامده است.
رشد وتوسعه درکشورهای پیرامونی شتابان است و سهم ایران بر باد رفتن توانمندیهایی شده است که کمتر نمونهای میتوان یافت که امکان هم سنجی با آن وجود داشته باشد.
درکشوری که مشکلات فقر ونابرابری کشنده و ویرانگر است بودجه تبلیغات سر به فلک میکشد.
این همه هزینه که صرف تبلیغات شده به دینداری بیشتر مردم نیانجامیده است.
آیا وقت آن نرسیده است که به خود آییم و راه و روش های پرهزینه وکم فایده را کنار گذاشته و مسیر توسعه و پیشرفت را با تکیه بر دانش وتجربه جهانی وخرد وروشن بینی نخبگان ایرانی درپیش گیریم تا باهمه کاستیها، برای ساختن ایران فرصتی تازه خلق شود؟!
برای رسیدن به این هدف نیاز به سیاست خارجی متوازن و بهره گیری حداکثری از فرصتها و کنار گذاردن رویههای غلط و هزینه ساز است.