کد خبر : 664103 تاریخ : ۱۴۰۳/۶/۱۷ - 01:24
پرفسور حسن امین یادواره محمود مصدق و تبارشناسی خاندان مصدق میراث علمی، فرهنگی و سیاسی خاندان مصدق، فارغ از منتقدان و طرفدارانش، در افکار عمومی ایرانیان، اهمیت وتاثیر زیادی داشته است.

اهمیت و ماندگاری جایگاه محمد مصدق در تاریخ معاصر ایران را می‌توان به دو بخش میراث سیاسی و میراث‌ خانوادگی تفکیک کرد.
محمود مصدق، نوه ویادگار مرحوم محمد مصدق‌ از جمله کسانی است که مسیر علمی وپزشکی را با موفقیت پیمود و در طول زندگانی خود، طبابت را بر سیاست، ترجیح داد و خدمات زیادی را برای مردم و بیماران به ثبت رساند.
محمد مصدق پیشوای نهضت ملی کردن صنعت نفت ایران و از رهبران مبارزات ضد استبدادی و ضد استعماری در میان ملل شرق بود. دو پسر او مهندس احمد مصدق و غلامحسین مصدق و نیز نوه پسری او محمود مصدق از شخصیت‌های اصیل، شریف و تحصیل کرده ایران بودند. اما این چهره‌ها، از سرنوشت پدر و پدربزرگشان، ناخشنود بودند و در تمام عمرشان، آگاهانه از کنشگری سیاسی، پرهیز داشتند و معتقد بودند به خطر انداختن زندگی شخصی و خانوادگی به خاطر منافع ملی و اهداف مردمی، به مصلحت نیست.
احمد متین دفتری، داماد مصدق در طول زندگانی خود مسیر و راه خود را از مصدق جدا کرده بود و همزمان با تدریس در دانشکده حقوق با همکاری با دولت‌های پس از کودتا، وزیر دادگستری و سناتور شد.‌ اما پسر او هدایت الله متین دفتری که نوه دختری مصدق بود، بر خلاف پدر، در مقام وکیل دادگستری در سیاست، به مشی و مسیر پدربزرگ رفت و عضو جبهه ملی شد.
وی در سالهای بعد حیات از محبوبیت افتاد، چرا که بعد از انقلاب، با تأسیس جبهه دموکراتیک ملی و همکاری با مسعود رجوی از جبهه ملی، انشعاب کرد و با این حرکت سیاسی، هم به جبهه ملی زیان رسانید و بعد از مدتی از ایران آواره شد.
محمود مصدق اما در ایران ماند و با پرهیز از ورود به سیاست زندگی بی حاشیه‌ای را گذراند. او حقوق خوانده بود، ولی به اصرار پدرش تغییر رشته داد و پزشک شد.
من خاطرات و تأملات مصدق را به خواهش دکتر غلامحسین مصدق با همکاری همایون کاتوزیان از فارسی به انگلیسی ترجمه و در لندن از سوی انتشارات جبهه ملی به مدیریت احمد انواری منتشر کردم. محمود مصدق را که دیروز در نود سالگی در تهران از دنیا رفت، اول بار در باغ بزرگ نایب رئیس مجلس شورای ملی (نماینده تالش) همراه شیخ الاسلام زاده وزیر بهداری کابینه هویدا دیدم. کار پزشکی‌اش را می‌کرد و مسئول مزار مصدق در قلعه احمدآباد بود.‌ او شهروندی متمدن، نجیب زاده‌ای اصیل و شرافتمند بود، اما توقع کنشگران سیاسی را بر نیاورد. شاید کرامت او در این بود که هیچ جاه طلبی سیاسی نداشت و از نام پدر بزرگش استفاده شخصی و منفعتی نکرد و فعالیت جبهه ملی را به اهلش واگذاشت.