مرتضی عزتی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس: افزایش قیمت بنزین ابعاد بسیار گستردهای دارد که بدون مطالعه دقیق آنها نباید اقدامی در این زمینه انجام شود.
در اقتصاد نمیتوان یک متغیر یا یک پدیده را مستقل از دیگر پدیدهها تحلیل کرد. این تنها در کلاس درس است که فرض میشود دیگر عوامل و متغیرها ثابت یا بی اثر هستند تا بتوان تحلیل آسانتری ارائه کرد. یک تحلیل درستتر برای هر تغییر یا سیاستی، تحلیلی است که بتوان جنبههای مختلف و بیشتری از موضوع را ببیند. متأسفانه بسیاری از افرادی که در ایران برای تصمیمگیران تحلیل ارائه میکنند و حتی بسیاری از سیاستگذاران و تصمیم گیران واقعیت را با کلاس درس اشتباه گرفتهاند و با نگاه تک بعدی اقدام به تصمیم گیری میکنند. نمونه آن موضوع قیمت کالاها و خدماتی است که از سوی دولت تأمین و عرضه میشود و نمونه آن قیمت بنزین است. متأسفانه بدون در نظر گرفتن جنبههای مختلف موضوع پیشنهاد تغییر قیمت بنزین به قیمتهای موجود در کشورهای دیگر یا مشابه آن را ارائه میکنند. به نظر میرسد برای این افزایش باید جنبههای مختلف سیاسی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی را در نظر گرفت و در هر جنبهای به ابعاد گوناگون اثر این تغییر قیمت توجه کرد.
تغییر قیمت یک کالا مانند بنزین در ایران اثرات بسیار گستردهای در جنبههای مختلف دارد. از جمله در زمینه اقتصادی باید توجه کرد که اثرات این تغییر قیمت، بسیار گسترده است و بدون مطالعه دقیق اینها و اثبات منافع آن نمیتوان این اقدام را توجیه کرد. میتوان از جمله اثرات آن را چنین برشمرد. این افزایش در وهله نخست بر بودجه و هزینههای خانوار اثر شدیدی دارد. اثرات آن بر درآمد و هزینههای رانندگان و بخش حملونقل بسیار گسترده است. آثار آن بر قیمتهای نسبی مهم و معنادار است.
این افزایش قیمت سوخت میتواند بر تولید خودرو و تولید در بسیاری از بخشهای دیگر اثر منفی داشته باشد. تورم را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و به تبع آن موجب کاهش قدرت خرید مردم به ویژه حقوق و دستمزد بگیران میشود. اگر هدف کنترل تورم است، افزایش قیمت سوخت با آن در تضاد است. اگر هدف افزایش تولید است افزایش قیمت سوخت برعکس عمل میکند. افزایش قیمت بنزین رفاه مردم را کاهش میدهد. اثرات آن بر تولید و عرضه کالاها و خدمات گسترده است.
این افزایش قیمتهای عادلانه و متناسب را زیر سؤال میبرد. نفع آن برای مردم نیست. ثبات اقتصادی را برهم خواهد زد. قیمت ارزهای خارجی را افزایش میدهد. زمان افزایش قیمت بسیار نامناسب است. گامها و فرایندهای آن معلوم نیست. افزایش قیمت بودجه دولت را نامتوازنتر میکند و به تبع آن مالیات و هزینهها را افزایش خواهد داد. اینها نمونه است. افزایش قیمت سوخت خودرو ابعاد بسیار گستردهای دارد که بدون مطالعه دقیق آنها نباید اقدامی در این باره انجام شود.
یک سؤال اساسی و مهم این است که هدف کسانی که این اقدام را پیشنهاد میکنند چیست؟
به ظاهر گفته میشود هدف رفع ناترازی است. ولی اگر هدف رفع ناترازی است، آیا اساسا با افزایش قیمت بنزین، ناترازی حل میشود؟ آیا این یک اثر موقت مانند افزایشهای پیشین نیست؟ راههای دیگری برای رفع ناترازی وجود دارد که میتواند بهتر از این باشد. چرا از راههای دیگر استفاده نمیشود؟
آیا ناترازی بنزین بهانه برای دست در جیب مردم کردن و تأمین بودجه برای دولت یا بودجه اقدامات عوامفریبانه است؟ آیا هدف دیگری در کار است؟ این ابعاد و بسیاری ابعاد دیگر که باید روشن شود تا بتوان یک سیاست درست اقتصادی پیشنهاد و اعمال کرد.
اساسا ارزیابی تواناییها و موفقیتهای دولتها نیز بر پایه ترکیبی از متغیرها و آثار آنها انجام میشود. متأسفانه دولتها در ایران در مواردی مانند افزایش قیمتها به آثار آن توجه کافی ندارند و بیشتر تک بعدی نگاه میکنند؛ و حتی گاهی تنها درپی پاک کردن صورت مسئله هستند. البته اگر برخی که این پیشنهاد را در شرایط کنونی و به این شکل ارائه میکنند هدف دیگری نداشته باشند.