کد خبر : 653929 تاریخ : ۱۴۰۳/۵/۲۷ - 00:51
علی صالح‌آبادی– مدیرمسئول روزنامه ستاره صبح روزنه دیپلماسی یا جنگ ویرانگر؟ نویسنده روز شنبه (20 مرداد) یادداشتی در همین ستون با عنوان «دست نگه‌دارید؛ وقت جنگ نیست» نوشت که مورد استقبال فراوان مخاطبان قرار گرفت. کار روزنامه‌نگاران و نویسندگان بالا بردن سطح دانش مخاطبان، انزار و هشدار به مسئولان و ارائه راهکار برای عبور از بحران‌ها و حق داشتن زندگی خوب بدون بیم و هراس و دغدغه جنگ برای همه است. نوشتار پیش رو ادامه یادداشت قبل درباره جنگ و پرهیز از جنگ است.

*صدام حسین شامگاه 31 شهریور 1359 از زمین، هوا و دریا خاک ایران را موردحمله قرارداد. جنگ 8 سال طول کشید و هزاران نفر از دو طرف جانشان را از دست دادند. هاشمی رفسنجانی، جانشین فرمانده کل قوا اعلام کرد جنگ 1000 میلیارد دلار به کشور خسارت وارد کرد. این جنگ امکان جلوگیری داشت، می‌شد پس از فتح خرمشهر آن را پایان داد و 1000 میلیارد دلار را در عمران و آبادی کشور خرج کرد اما در جنگ به هدر رفت؛ اما عده‌ای در آن زمان بودند که می‌گفتند ما بصره و بغداد را خواهیم گرفت و صدام را از اریکه قدرت پایین می‌آوریم. سرانجام فرمانده کل قوا با صدور بیانیه‌ای گفت: با نوشیدن جام زهر قطع‌نامه 598 را می‌پذیرم. روز 27 تیر 1367 قطع‌نامه پذیرفته شد و مردم نفس راحتی کشیدند.

این جنگ نشان داد که توپ، تشر، می‌کوبیم، نابود می‌کنیم، بصره و بغداد را می‌گیریم، ره به‌جایی نَبرد. دیپلماسی آمد و کار را تمام کرد. حالا هم قبل از حمله به اسرائیل به آغاز و میانه جنگ عراق با ایران نگاه کنید، بعد تصمیم بگیرید به اسرائیل حمله کنید یا نه.

*سوم فروردین 1386 تعداد 15 تن از ملوانان انگلیسی که وارد آب‌های ایران شده بودند توسط نیروی دریایی سپاه دستگیر شدند. انگلیس می‌توانست به ایران حمله کند و ملوان‌ها را آزاد کند؛ اما به دیپلماسی روی آورد. دولت احمدی‌نژاد آن‌ها را با سلام‌وصلوات و پوشاندن یک دست کت‌وشلوار آزاد کرد. مناقشه پایان گرفت. جنگ هم نشد. این تجربه را ببینید بعد تصمیم بگیرید که به اسرائیل حمله کنید یا نه.

*روز 13 دی 1398 قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس به همراه ابو مهدی المهندس یکی از فرماندهان نظامی عراق در اطراف فرودگاه بغداد ترور شد. آمریکا مسئولیت ترور را پذیرفت. دولت عراق می‌توانست مقابله‌به‌مثل کند و یک یا چند فرمانده نظامی آمریکا در عراق را از پای درآورد، این کار را نکرد. پارلمان مصوبه‌ای را گذراند که نیروهای آمریکایی باید خاک عراق را ترک کنند. این اتفاق نیفتاد که بماند، در روزهای اخیر دولت عراق تاریخ خروج نیروهای ائتلاف را به رهبری آمریکا به تأخیر انداخت. عراق دریافت که سرشاخ شدن با آمریکا هزینه و خسارت مالی و جانی دارد. به همین دلیل از ورود به جنگ خودداری کرد و امروز هر ماه بیش از 10 میلیارد دلار نفت می‌فروشد و پولش را دریافت می‌کند و در چنبره تحریم هم نیست.

*ولادیمیر پوتین، افسر سابق کا گ ب و رئیس‌جمهور روسیه 5 اسفند 1400 به خاک اوکراین حمله کرد. او می‌پنداشت ظرف 48 ساعت رژیم اوکراین را ساقط خواهد کرد؛ اما شرایطی پیش آمدکه ارتش روس در اوکراین در باتلاق فرو رفت و پوتین هم در تله غرب افتاد. مهم‌تر اینکه روسیه دومین ابرقدرت جهان نه‌تنها نتوانست از پس اوکراین و عقبه‌اش یعنی غرب برآید؛ بلکه برای اولین بار بعد از جنگ جهانی 1000 کیلومتر مربع از خاک خود را از دست داده است. حالا پوتین به فکر مذاکره و مصالحه افتاده است. این نوشدارو پس از مرگ سهراب است. چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی

آیا این امکان وجود دارد اگر ایران به اسرائیل حمله کند، سرنوشت ایران مثل روسیه شود؟

حمله روسیه به اوکراین دو پیامد ناگوار داشت؛ یکی افتادن پوتین در تله غرب، دیگری افتادن ایران در تله روسیه بود که مخالفت غرب را با ایران تشدید کرد. هرچند تصمیم جنگ و صلح بر عهده مسئولان است؛ اما به عقیده صاحب نظران ایران نباید در تله اسرائیل که خواهان کشاندن پای ایران به جنگ است، بیافتد.

ماهیت جنگ خسارت آفرین است. 16 میلیون ایرانی که به پزشکیان رأی دادند می‌خواهند، به‌دوراز بیم و هراس مثل دیگر کشورها زندگی کنند. از جنگ هراس دارند، چون جنگ یا سایه آن روح و روان مردم را می‌آزارد و دارایی‌های آن‌ها را می‌بلعد. پس همان‌طور که تاکنون حمله صورت نگرفته در آینده نیز از حمله خودداری شود. انتقام ترور هنیه در تهران را واگذار کنید به حزب‌الله و حماس.

مردم از پزشکیان می‌خواهند رابطه ایران با غرب به ویژه آمریکا را ترمیم کنندو برجام را احیا کنند، تحریم‌ها را بردارد، لوایحFATF را بپذیرد. اگر چنین اتفاقی در دولت چهاردهم رخ دهد می‌توان افق چهار سال آیند هر ابهتر از حال و گذشته دانست.