کد خبر : 633987 تاریخ : ۱۴۰۳/۵/۲۱ - 03:52
علیرضا شریفی یزدی، جامعه شناس در گفت و گو با ستاره صبح عنوان کرد: نظام آموزشی طبقاتی و به نفع ثروتمندان یک جامعه شناس در گفت و گو با ستاره صبح اظهار کرد: نظام طبقاتی در ایران یک واقعیت اجتماعی است که در کشور ما وجود دارد. این موضوع فقط مربوط به آموزش و پرورش نیست. در بهداشت و درمان، مسکن، گذران اوقات فراغت و سایر حوزه‌ها نیز شاهد جامعه‌ای طبقاتی هستیم که شکاف‌های طبقاتی فراوانی دارد.

ستاره صبح، علی فریدونی: تابستان ازنیمه گذشته، هر چه به مهر ماه نزدیک‌تر می‌شویم بر اضطراب خانواده‌هایی که فرزندی دانش‌آموز دارند افزوده می‌شود. خانواده‌ها از پر جمعیت بودن کلاس‌ها در مدارس دولتی، حضور پر تعداد دانش‌آموزان اتباع و کیفیت نازل آموزش در این مدارس گله دارند. شهریه مدارس غیرانتفاعی بالاست و تأمین هزینه تحصیل فرزندان در این مدارس برای خانواده‌های متوسط و کم برخوردار ممکن نیست. برخی از مدارس غیر دولتی در قبال ثبت نام دانش‌آموزان ارقامی نجومی مطالبه می‌کنند. غیر انتفاعی‌های شاخص که در رقابت با مدارس تیزهوشان قرار گرفته‌اند، برخلاف قانون با برگزاری آزمون دانش‌آموزان را دستچین کرده و تنها از نخبگان ثبت نام می‌شود. هزینه یونیفرم مدارس، لباس‌های ورزشی، کیف، کتاب‌های درسی و کتب کمک آموزشی سر به فلک می‌زند. بعد از انقلاب، از آموزش رایگان جز عبارتی خاموش در متن قانون، چیزی باقی نمانده است. ستاره صبح در گفت‌وگو با علیرضا شریفی یزدی، جامعه‌شناس به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه می‌خوانید:

کمبود مدارس دولتی و کیفیت نازل آموزش در این مدارس بسیاری از خانواده‌ها را مجبور کرده فرزندانشان را در مدارس غیر انتفاعی ثبت نام کنند. شاهد طیف متنوعی از مدارس غیر دولتی با شهریه‌های نجومی هستیم. فعالیت بالای مدارس غیر دولتی در نظام آموزشی چه دستاورد و چه خسارتی دارد؟
نظام آموزشی مثل سایر ابعاد اجتماعی نظامی طبقاتی است یعنی تمام افرادی که به لحاظ مالی توانمندی بالاتری دارند و خانواده‌هایشان از جایگاه اجتماعی بالاتری برخوردار هستند از امکانات آموزشی بیشتری بهره می‌برند.
نظام طبقاتی در ایران یک واقعیت اجتماعی است که در کشور ما وجود دارد. این موضوع فقط مربوط به آموزش و پرورش نیست. در بهداشت و درمان، مسکن، گذران اوقات فراغت و سایر حوزه‌ها نیز شاهد جامعه‌ای طبقاتی هستیم که شکاف‌های طبقاتی فراوانی دارد.
نمی‌توان انتظار داشت آموزش و پرورشی داشته باشیم که عدالت را پیاده کند و از یک نظام قشر بندی اجتماعی و طبقاتی تأثیر پذیری نداشته باشد. اگر این پیش زمینه ذهنی را نداشته باشیم، هر چه می‌گوییم راه به خطا می‌رود.
شکاف طبقاتی موجب شده آموزش و پرورش از وظیفه اصلی خود که با سواد کردن همه افراد است فاصله بگیرد. هدف و کارکرد آموزش و پرورش باید انتقال ارزش‌ها و معیارهای اجتماعی به نسل‌های بعد باشد. هدف آموزش و پرورش باید ایجاد هویتی ملی، هویت فردی، هویت دینی و هویت اجتماعی در دانش‌آموزان باشد، ولی امروز بنا بر نخبه پروری گذاشته شده است. آنچه شما به درستی به آن اشاره می‌کنید سبک آموزش نخبه پرور است که بیماری آموزش و پرورش است. به عبارتی آموزش و پرورش به جای اینکه به بچه‌ها کار گروهی یاد بدهد، رقابت با دیگر افراد را یاد می‌دهد.
نمونه بارز این سبک غلط، کنکور سراسری است که هر شرکت کننده‌ای با حذف دیگری بالا می‌رود. الگوی غلط کنکور امروز در مدارس و حتی در سطح مدارس ابتدایی خود را نشان داده و حتی این مدارس با برگزاری آزمون تنها نخبگان را پذیرش می‌کنند.

نتیجه طبقاتی شدن آموزش چیست؟ آیا نتایج استقرار نظام آموزش طبقاتی در جامعه نمایان شده یا خیر؟
استمرار این شیوه دهه‌ها است که به کشور آسیب زده و این آسیب اصلاح نشده و همچنان ادامه دارد. هر کسی که توانمندتر، با آی کیو بالاتر و از خانواده‌ای برخوردارتر است، موفق‌تر است. در این شیوه امکان رشد برای توده‌های مردم یا کسانی که‌ای کیو متوسط‌تری دارند فراهم نیست یا امکان رشد و پیشرفت برایان‌ها به شدت ضعیف می‌شود.
این آسیب در بعد اجتماعی به عمیق‌تر شدن شکاف طبقاتی در جامعه می‌انجامد. اغنیا را غنی‌تر و فقرا را فقیرتر خواهیم دید. یک بعد عدالت آموزشی اقتصادی است در چنین جامعه‌ای صحبت از شهریه‌های 100 میلیونی عادی می‌شود. یک بعد آی کیو است یعنی امکان رشد برای بچه‌هایی که هوش متوسطی دارند فراهم نمی‌شود و یک بعد اقتصادی است به این معنی که خانواده‌های کم برخوردار و متوسط از امکان تحصیل با کیفیت محروم می‌شوند.
تحصیل رایگان و با کیفیت حق تمام اقشار جامعه و حق مردم معمولی با آی کیو متوسط است. سیستم گزینش دانش‌آموز اقشار متوسط به پایین جامعه و دانش‌آموزان با آی کیو متوسط را از حق خود محروم می‌کند.
سیستم گزینش دانش‌آموزان خلاف قانون است. به جز مدارس تیزهوشان هیچ مدرسه‌ای از نظر قانونی حق ندارد برای ثبت نام آزمون ورودی برگزار کند ولی امروز حتی مدارس دولتی هم از شیوه گزینش و مصاحبه استفاده می‌کنند.
آموزش و پرورش نظارت ندارد یا ناتوان از نظارت است. بسیاری از کسانی که در آموزش و پرورش صاحب منصب‌اند در مدارس غیر انتفاعی ذی نفع هستند. بسیاری از کسانی که در رده‌های وزارت آموزش و پرورش صاحب پست و مقام هستند در بخش خصوصی شریک، سرمایه‌گذار، صاحب مجوز و یا مدرس مدارس غیر انتفاعی هستند. این افراد به وظیفه قانونی و اخلاقی خود عمل نمی‌کنند چون در بخش خصوصی آموزش و پرورش منافعی دارند.

جداسازی بچه‌ها بر اساس هوش، برخورداری مالی خانواده، گرایشات مذهبی والدین و دیگر تقسیمات رایج در آینده چه آسیبی به جوانی می‌زند که در سیستم طبقاتی رشد کرده و آموزش دیده است؟
تنها فرصت ما برای آموزش عمیق، آزمون و خطا؛ در مدرسه است. فلسفه آموزش و پرورش این است. کودکی زمانی است که بچه‌ها باید همزیستی در کنار دیگری را یاد بگیرند و تفاوت انسان‌ها را درک کنند.
وقتی این بچه‌ها را طی دوره‌های مختلف تحصیلی از هم جدا می‌کنیم، وقتی 30 یا 40 ساله شدند در دانشگاه‌ها، کارخانه‌ها، ادارات و زندگی‌های جدیدشان برای اولین بار با آدم‌هایی متفاوت روبه‌رو می‌شوند ولی آن سن و آن موقعیت‌ها زمان آموزش همزیستی نیست، بلکه وقت بازدهی است.
چند دهه پیش دانش‌آموزان از خانواده‌های پر جمعیت می‌آمدند و در خانه و خانواده فرصت یادگیری بسیاری از ضروریات زندگی اجتماعی برایشان فراهم می‌شد. انها همزیستی مطلوب و سازش با دیگران را در خانواده‌های پر جمعیت و میان خواهر و برادر یاد می‌گرفتند.
امروزه بچه‌ها از خانواده‌های تک فرزند می‌آیند و تنها محلی که می‌تواند تعامل اجتماعی را به این کودکان بیاموزد، کلاس درس و حیاط مدرسه است. آموزش و پرورش به عنوان مهم‌ترین وزارتخانه دولت باید نسبت به ظرفیتی که در اختیار دارد، اهمیت این ظرفیت انسانی و نقشی که در سرنوشت و آینده کشور دارند، در مورد مدارس و شیوه‌های آموزش بازنگری جدی داشته باشد.
قرار گرفتن در موقعیت‌های اجتماعی نامطلوب، عدم سازگاری با محیط و افسردگی که در آینده در کمین جوانان ما است به ضعف آموزش و پرورش بر می‌گردد. طبقاتی کردن نظام آموزشی بر حسب بودجه، اعتقادات مذهبی، آی کیو و... سال‌ها است که در دنیا منحل شده است.
ممالک پیشرفته دنیا می‌داند که آینده در دست کودکان و نوجوانان امروز است و بهترین سیستم آموزشی را در کشورها دنبال می‌کنند. بر اساس معیارهای یونسکو فنلاند نمونه بهترین نظام آموزشی دنیا را ایجاد کرده است.

در کشورهای خاورمیانه نیز اردن و قطر سیستم آموزشی برتری دارند. در هیچ کدام از این کشورها نظام آموزش و پرورش طبقاتی نیست. من از نزدیک شاهد نحوه کار مدارس در فنلاند که بهترین نظام آموزشی دنیا را دارد، بوده‌ام.

تقسیم بندی به نام مدارس تیزهوشان، نمونه دولتی، دولتی و هیئت امنیایی و غیرانتفاعی یا مدارس شاهد و سپاه و رزمندگان و... در آن کشور وجود ندارد. فقط یک نوع مدرسه وجود دارد و تمام بچه‌های فنلاندی و بچه‌های مهاجرین به این کشور را می‌پذیرد. نظام آموزش و پرورش ایران ظرف 12 سال 16 هزار ساعت وقت بچه‌های ما را می‌گیرد. آیا خروجی به اتلاف این عمر گرانبها می‌ارزد؟!