ایران سرزمینی است با بیشترین منابع گازی و نفتی که به دلیل سیاستهای نادرست امکان بهرهگیری از این منابع بزرگ و خدادادی ازدسترفته است. شگفتانگیز است که کارخانههای تولیدی در زمستان گاز ندارند و در تابستان برق! و برای برقرسانی به خانهها در گرمای تابستان بنگاههای تولیدی از کار میافتند و زیانهای چند هزارمیلیاردی به اقتصاد و مردم تحمیل میشود.
سرزمین ایران. بیشترین آفتاب تابان را در سال دارد که رؤیای هر کشوری در جهان است که به انرژیهای پاک میاندیشد. ولی سهم ما از این انرژی چنان اندک است که جز تأسف برجای نمیگذارد. روز گذشته در روزنامه ستاره صبح از قول یک کارشناس انرژی آمده بود: اتلاف انرژی بیشتر از مصرف آن است، روزانه 50 میلیون متر مکعب گاز معادل دو فاز پارس جنوبی هدر میرود، براساس گزارش آژانس بینالمللی، انرژی ایران با 3200 ساعت آفتاب و 24 نقطه بادی بهشت روی زمین برای تولید برق از خورشید و باد، یعنی انرژی پاک است، سالانه 8 میلیارد دلار هزینه سوخت خودروهای غیراستاندارد داخلی میشود. این آمارها نشانه چیست؟ آیا این آمارها نشانه حکمرانی بد اقتصادی نیست؟ پیام روشن تعطیلی در روز تنفیذ ناکارآمدی ویرانگر است که کشور را به این حالوروز نشانده است. ما با این سرزمین و مردم نجیب آنچه کردهایم که آسایش و آرامش را از آنها گرفته و با دلهرههای همیشه همراه کردهایم!؟ قربانی شدن منافع ملی بهپای کوته اندیشی و واپسگرایی مصیبت است که دامنگیر کشور شده است. خدا کند ارکان حاکمیت به درک درستتری از واقعیت رسیده و شرایط را برای گذر از وضع نابسامان کنونی غنیمت شمرده و طرحی نو متفاوت از دیروز و امروز دراندازند.