کد خبر : 633653 تاریخ : ۱۴۰۳/۴/۳۱ - 04:40
حسن مرادی، استاد دانشگاه و نماینده پیشین مجلس تأثیر سیاست بر ناترازی انرژی کاهش مصرف، بهینه سازی مصرف و بهره ‌وری انرژی باید هماهنگ و سازگار با نیازهای جامعه مصرف کننده باشد به این معنا که با تشویق به کاهش مصرف و یا با اجرای طرح‌های بهره وری انرژی، کار و زندگی مصرف کننده دچار چالش و مشکل نشود.

ایران کشوری غنی و ثروتمند است. کاهش مصرف انرژی در هر چهارچوبی، نباید رفاه مصرف کننده را دچار اختلال کند. تنها در این صورت است که می‌توانیم ادعا کنیم در حوزه بهینه سازی مصرف انرژی درست و موفق عمل کرده‌ایم.

تولید کم هزینه و پرسود، پایداری تولید، افزایش کیفیت، رضایت مصرف کننده و توسعه پایدار به بهینه سازی مصرف انرژی وابسته است.

بر اساس آمارها و مشاهدات عینی مصرف انرژی در کشور بالا است و این تنها متوجه مصرف کننده نیست. ایران در مدیریت مصرف و توسعه انرژی نه تنها از جهان، بلکه از شاخص‌های تعیین شده و جایگاه پیش بینی شده در اسناد داخلی نیز عقب مانده است.

با وجود اینکه گفتمان بهره وری انرژی در ایران وجود دارد ولی هنوز به یک اصل تبدیل نشده است و هنوز رنگ و بوی نظریه، ادعا و شعار دارد که بیشتر لابه لای اظهار نظر مسئولین به گوش می‌رسند.

در کشور فرصت‌های بالایی برای صرفه جویی در حوزه انرژی وجود دارد که برای مسئولین امر شناخته شده است ولی به دلایلی از جمله تحریم و عدم به روز شدن تکنولوژی قادر به بهره گیری از این فرصت‌ها و بهینه سازی مصرف انرژی نیستیم.

عدم ثبات سیاسی سبب ناقص ماندن برنامه‌های توسعه و موجب اتلاف انرژی شده است. این عقب ماندگی در بهره وری انرژی در حالی مشاهده می‌شود که از ابتدای برنامه پنجم توسعه تا انتهای برنامه ششم، باید شدت مصرف انرژی 50 درصد کاهش می‌یافت که چنین هدفی در عمل محقق نشد.

روابط خارجی در خدمت اقتصاد و صنعت نیست عدم کارآمدی سیاست خارجی در این حوزه را می‌توان به این صورت توضیح داد که اگر چه با بسیاری از کشورهای جهان در ارتباط هستیم ولی این ارتباط مؤثر نیست و نمی‌تواند محدودیت‌های تحریمی را بشکند. داشتن سلام و علیک با جهان اهمیت ندارد باید بتوانیم حتی یا وجود خصومت داشتن با آن‌ها کار کنیم.

نبود برنامه و اهداف اقتصادی و صنعتی در دیپلماسی بلند مدت، تنش با اکثر کشورهای غربی و چالش‌های سیاسی و امنیتی با همسایگان سبب راکد ماندن اقتصاد و صنعت کشور شده است که این امر حضور و بقای صنایع در صحنه رقابت‌های بین‌المللی را غیر ممکن کرده است.

عدم ثبات اقتصادی و نوسانات نرخ ارز از عمده دلایل راغب نبودن سرمایه‌گذاران برای ورود به بازار انرژی است که انتقال فناوری‌های نوین به این عرصه را با مشکل روبه‌رو کرده است و همه این‌ها افزایش مصرف انرژی را رقم می‌زند. در حوزه برق رقم قابل توجهی از انرژی گرانبها به دلیل فرسوده بودن صنایع هدر می‌رود و خروجی وضعیت مطلوبی ندارد.

بهینه سازی مصرف انرژی در داخل یک اصل است ولی پیش از آن باید صنایع این حوزه را با تجهیزات مناسب، فناوری نوین و ارتقای دانش و مدیریت توانمند ارتقا بدهیم.

تا وقتی نتوانیم به خاطر تحریم‌ها تکنولوژی را به روز کنیم، در مرحله استفاده دچار چالش خواهیم بود و به مرور زمان شاخص بهره وری در انرژی پایین خواهد آمد.

در سطح اجتماعی نیز تا زمانی که اعتماد اجتماعی نسبت به حاکمیت کم باشد شاهد بی توجهی مردم به درخواست‌ها و پیام‌های مسئولان در مورد مصرف انرژی از جمله مصرف برق خواهیم بود.