بهاره شبانکارئیان- توضیح «اعتماد»: سوم تیر ماه جاری رسانهها نوشتند که دختری جوان به نام «راضیه رحمانی» اهل روستای گویژه در شهرستان نورآباد استان لرستان با شلیک یکی از مأموران نیروی انتظامی جان باخت. «اعتماد» برای صحت خبر و دسترسی به جزییات بیشتر این حادثه را پیگیری کرده و با چند منبع آگاه و یکی از بستگان این دختر جوان صحبت کرده است. این افراد میگویند که برخلاف آنچه خبرگزاریها اعلام کردهاند مدعیاند راضیه ۲۴ سال داشته و مأموران نیروی انتظامی بدون حکم قضائی وارد خانه آنها شدهاند و به سمت این دختر جوان شلیک کردهاند... البته لازم به ذکر است که عنوان شود «اعتماد» این گزارش را صرفا بر اساس صحبتهای مصاحبهشوندهها تنظیم کرده است. همچنین بنا به خواست افراد مصاحبهشونده اسامی آنها در این گزارش منتشر نشده و نزد روزنامه محفوظ است.
خانهای واقع در روستای گویژه منطقه کاکاوند شهرستان نورآباد که کمیته امداد در اختیار خانواده قرار داده است. روز حادثه مأموران نیروی انتظامی پشت در خانه آنها بودند! در را کوبیدند و وارد شدند. خانه را بدون در دست داشتن حکم قضائی گشتند و بعد به دستان پیرمرد دستبند زدند. دختر جوان که به دنبال پدرش رفته بود از مأموران پرسید چرا پدرم را بازداشت کردید؟ که ناگهان یک گلوله به سمت او شلیک شد و راضیه جانش را از دست داد.
حدود ساعت ۸ صبح روز پنجشنبه ۳۱ خرداد ماه ۱۴۰۳ مأموران نیروی انتظامی بدون دلیلی مشخص و صرفا به بهانه اینکه داخل خانه پدری راضیه رحمانی مواد مخدر وجود دارد وارد خانه آنها شدند و همه جا را گشتند. آن روز صبح پدر راضیه نبود و برای کار از خانه بیرون رفته بود، اما وقتی به او خبر رسید که چند مرد غریبه بدون حضور او وارد خانهاش شدند خودش را به خانه رساند. همانجا بود که مأموران به او دستبند زدند و او را سوار ماشین کردند. دختران این مرد به دنبال پدرشان مقابل ماشین رفته بودند که ناگهان با تهدید یکی از مأموران نیروی انتظامی مواجه شدند و مورد حمله قرار گرفتند. راضیه که چند قدم جلوتر رفته بود با شلیک مأمور نیروی انتظامی جانش را از دست داد. بعد از این حادثه مأموران سراغ پسر ۱۰ ساله خانواده رفتند و موبایل او را گرفتند.
بعد از این اتفاق ناگوار برخی مسئولان و مراجع قضائی به خانه آنها مراجعه و به خانواده اظهار کردند که حکم قضائی برای بازرسی خانه صادر نشده بود. برخی منابع محلی و اقوام این خانواده به «اعتماد» میگویند: «مسئولان مربوطه در واکنش به این حادثه مدعی شدند مأموری که به راضیه شلیک کرده، بازداشت است و باید به این خانواده دیه پرداخت شود. همچنین گفتند این قتل از نوع قتل غیر عمد بوده است.»
این در حالی است که در قانون اسلامی قتل غیرعمد در سه حالت تعریف شده است؛ حالت اول فرد قصد کشتن کسی را ندارد و کاری را انجام میدهد که عرفا کشنده حساب نمیشود، اما منجر به مرگ میشود. مانند وقتی که پدر یا مادر، فرزندشان را برای تنبیه میخواهند کتک بزنند. کتک زدن عموما باعث مرگ نیست، اما ممکن است در این میان یک کودک نیز جانش گرفته شود.
حالت دوم اینکه شخص نسبت به موضوع جهل داشته باشد. مثلا رفتاری را نسبت به یک شیء یا حیوان انجام دهد، اما بعدا متوجه شود که در اشتباه بوده و آن عمل را روی یک انسان انجام داده است.
حالت سوم زمانی است که قتل به سبب تقصیر مرتکب (مشروط بر آنکه از روی قصد و از نوع کشنده نباشد) واقع شده باشد.
این موارد در حالی است که کمی بعید به نظر میرسد مأموران نیروی انتظامی با اعمالی که مرتکب میشوند، آشنایی نداشته باشند.
یکی از مسئولان استان لرستان در مورد این اتفاق به «اعتماد» میگوید: «خبر این حادثه را شنیدم، اما از جزییات آن اطلاع ندارم.» همچنین یکی از منابع محلی به «اعتماد» میگوید: «مأموران نیروی انتظامی گفته بودند به بهانه اینکه میخواستند مواد مخدر در خانه این افراد پیدا کنند به آنجا رفتند، اما حالا با چه مجوزی داخل خانه شدند، نمیدانم.»
یکی از بستگان راضیه در مورد این خانواده و جزییات حادثه به «اعتماد» میگوید: «راضیه فرزند سوم خانواده بود و ۲۴ سال داشت. این خانواده از نظر مالی به شدت ضعیف هستند. حتی خانهای که در آن زندگی میکنند از سوی کمیته امداد در اختیارشان قرار گرفته. پدر راضیه کشاورز است و برای صاحب زمین کارگری میکند. روز حادثه مأموران حدود ساعت ۸ صبح به دلیل مبارزه با مواد مخدر بدون مجوز و ارائه حکم قضائی وارد خانه آنها میشوند. پدر راضیه خانه نبود؛ در این منطقه رسم نیست اگر مرد خانواده در خانه حضور ندارد مرد غریبهای وارد خانه شود. آن روز هم فقط مادر راضیه و خواهران او به اضافه برادر کوچک راضیه که ۱۰ سال دارد، خانه بودند، اما مأموران نیروی انتظامی وارد شدند و به سمت خانواده حمله بردند. پسر ۱۰ ساله خانواده وقتی میبیند مأموران نیروی انتظامی مادر و خواهرانش را مورد حمله قرار دادند با دوربین موبایل از آنها فیلمبرداری میکند.»
این فرد در ادامه میگوید: «وقتی اهالی میبینند مأموران نیروی انتظامی وارد خانه این خانواده شدند به پدر راضیه خبر میدهند. او سریع خودش را به خانه میرساند. آنجا مأموران به دستان او دستبند میزنند و پدر راضیه را به سمت ماشینشان میبرند. وقتی راضیه و خواهرانش میبینند مأموران نیروی انتظامی میخواهند پدرشان را با خود ببرند، جلو میروند. در همان حین «غ. ح»، مأمور نیروی انتظامی اهالی را تهدید میکند و میگوید که اگر یک قدم دیگر بردارید شلیک خواهم کرد. حتی به یکی از همسایههای آنها که آنجا ایستاده بوده، میگوید؛ اگر جلو بیایی تو را هم میزنم. در همان لحظه راضیه جلو میرود تا پدرش را ببیند، اما این مأمور به سمت راضیه شلیک میکند.» او همچنین در مورد واکنش مسئولان مربوطه در شهرستان میگوید: «وقتی این اتفاق افتاد برخی مسئولان به خانه آنها رفتند. مأمور نیروی انتظامی بازداشت و پدر خانواده آزاد شد. حالا مراجع قضائی به خانواده گفتند که مأموران حکم قضائی برای تفتیش خانه نداشتند و مأموری که شلیک کرده بازداشت است. گفتند باید به این خانواده دیه پرداخت شود.»
تاکنون ضابطان و مراجع قضائی نسبت به این خبر واکنشی نشان ندادند. در حالی که با توجه به صحبتهای بستگان این خانواده برخی مسئولان پس از این حادثه مقابل خانه راضیه رحمانی حضور پیدا کردند.
آیا مرگی مهربانتر برای این دختر نبود؟!
مرگ راضیه رحمانی با شلیک مأمور نیروی انتظامی اولین حادثه مشابهی نیست که اتفاق میافتد. 3 اردیبهشت ماه 1403 مأموران نیروی انتظامی در طرح مقابله با قاچاق خودروهای سوختبر به یک دستگاه خودرو کوییک مشکوک میشوند و به دنبال تعقیب و گریز تیر به سرنشین اصابت میکند و جان یک پسر 20 ساله به نام «امیرمحمد چترسحر» گرفته میشود. در پی این اتفاق اهالی بندرعباس مقابل فرمانداری حضور پیدا میکنند و به این حادثه معترض میشوند. عباس علییاری، فرمانده انتظامی بندرعباس در تشریح جزییات این خبر گفت: «سرنشین خودرویی که مأموران به آن مشکوک شده بودند بدون توجه به اخطار ایست پلیس، با انجام حرکات نمایشی خطرناک و تغییر مسیر به سمت اتوبان، متواری شد که مأموران نیز با رعایت کامل قانون به کارگیری سلاح، با هدف متوقف کردن خودرو، اقدام به شلیک به سمت لاستیک کردند که با توجه به سرعت بالا و وجود پستی و بلندیهای زیاد مسیر حرکت، متأسفانه تیر شلیک شده و پس از انحراف، به سرنشین خودرو اصابت کرده و منجر به فوت او شده است.» 19 اسفند ماه 1402 «نگار کریمیان»، دختر 21 ساله در شهرستان الیگودرز توسط شلیک اشتباهی مأمور نیروی انتظامی جانش را از دست میدهد. پس از این حادثه مأمور خاطی بازداشت میشود. او در اظهارات خود عنوان میکند که فکر میکرده ماشینی که حامل خانواده نگار کریمیان بوده موادمخدر حمل میکرده است. «اعتماد» در شماره 5799 طی گزارشی با عنوان «شلیک بامدادی جان دختر جوان را گرفت» به جزییات کشته شدن نگار کریمیان پرداخته است.
فرمانده انتظامی شهرستان الیگودرز در رابطه با این اتفاق اعلام کرد: «شب حادثه یک دستگاه خودرو پژو 405 بدون توجه به علایم ایست و بازرسی و اخطارهای مکرر مأموران برای ایست و بازرسی بهطور غیرمجاز عبور کرده که مأموران به فرض اینکه این خودرو شامل مواد مخدر است، جهت توقیف خودرو اقدام به تیراندازی هوایی و در تعاقب به سمت لاستیک خودرو کردند که یکی از گلولهها پس از اصابت به بدنه خودرو به یکی از سرنشینان خودرو که دختر جوانی به نام نگار کریمیان بود، برخورد کرد و موجب جراحت او شد.»