شنبه هفته آینده، احتمالا قبل از ظهر محسن اسلامی سخنگوی ستاد انتخابات کشور پشت تریبون سالن الغدیر وزارت کشور میرود و نتیجه نهایی مرحله دوم انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم را اعلام میکند. سعید جلیلی یا مسعود پزشکیان در این روز، عنوان رئیسجمهور منتخب را از آن خود میکنند تا زمانی که بعد از طی تشریفات به صورت رسمی بر صندلی پاستور بنشینند.
مهلت قانونی فعالیت تبلیغات انتخاباتی، طبق قانون ۲۴ ساعت قبل آغاز زمان رایگیری در سراسر کشور به پایان میرسد. پنجشنبه ۱۴ تیر ساعت ۸ صبح، سکوت تبلیغاتی برقرار میشود. دو مناظره میان جلیلی و پزشکیان روزهای دوشنبه و سهشنبه برگزار میشود که تأثیر زیادی بر نتیجه دور دوم خواهد بود.
برنامه نطق تلویزیونی و مستندهای نامزدها نیز از سوی صداوسیما اعلام شده است. این بازه زمانی، آخرین فرصت نامزدها و حلقه طرفدارانشان برای افزایش میزان آرا، جذب قشر خاکستری، اقناع آرای مردد و در حالتی ایدهآل تشویق تحریمیها برای آمدن پای صندوق است.
برخی تحلیلگران معتقدند که رأی جناح تندرو یک سقف تقریباً مشخص دارد. از سوی دیگر، آرا و افکار آنان به خصوص در حوزه تنشزایی سیاست خارجی، افزایش محدودیتهای اجتماعی، فرهنگی و ارتباطی از جمله دلایلی است که باعث میشود قشر خاکستری اگر قصد حضور در انتخابات را داشته باشد، اقبالی به این جناح نشان ندهد.
اما کاهش حدود ۹ درصدی مشارکت مردم در انتخابات ۱۴۰۳ نسبت به انتخابات ۱۴۰۰ نشان میدهد (۴۸.۸ به ۴۰) نشان میدهد که نه قشر خاکستری و نه بخشی از آرای تشکیلاتی اصلاحطلبان تمایلی به مشارکت نداشتند. این مسئله، کار نامزد اصلاحگرا برای جذب آرا را سخت میکند.
تحلیلها حاکی از آن است که پایگاه رأی قالیباف در حالت تشتت و سردرگمی قرار گرفته است. این سردردگمی از درگیریهای مجازی روزهای قبل انتخابات و پیش از آن درگیریهای سیاسی دوران انتخابات مجلس و هیئت رئیسه آن آغاز شده است. هواداران قالیباف زمانی که با بیانیه حمایت او از سعید جلیلی مواجه شدند، به این مرحله رسیدند.
تحلیلها و رصد اظهارنظرهای افراد طیف قالیباف نشان میدهد که آنها به سه دسته تقسیم شدهاند: دسته اول احتمالا در این دوگانه به مسعود پزشکیان رأی میدهند، دسته دوم بنابر مصالح و تکلیف انقلابی سعید جلیلی را انتخاب میکنند و دسته سوم، رأی سفید به صندوق خواهند انداخت. گزینه عدم مشارکت در میان آنها کمتر به چشم میخورد.
محمدباقر قالیباف در این انتخابات اگر چه شکست خورد، آرای پیشینش ریزش پیدا کرد و سوم شد، اما ۳ میلیون و ۳۸۳ هزار رأی را به خود اختصاص داد. حرکت این سبد رأی میان نامزدها، میتواند بر نتیجه انتخابات دور دوم تأثیرگذار باشد. محمدباقر قالیباف در سال ۱۳۹۲ بیش از ۶ میلیون از آرای انتخابات یازدهم را به خود اختصاص داده بود.
یکی از مسائلی که مورد توجه قرار گرفته، عدم ورود آرای مردد به انتخابات است. با توجه به این که نیروهای اصولگرا داعیهدار ادامه راه رئیسجمهور فقید بودند، انتظار میرفت که بتوانند آرای سیدابراهیم رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰ را به خود اختصاص دهند. اما در این انتخابات در حالی که مشارکت به ۲۴.۵ میلیون کاهش یافت و برخی تحلیلگران انتخاباتی اظهار داشتند که آرای رئیسی میان جلیلی و پزشکیان تقسیم شد.
عباس عبدی تحلیلگر سیاسی پس از اعلام نتایج انتخابات در گفتوگویی با اکوایران، گفت این مسئله در معرض توجه قرار داد که انتظارها این بود با مشارکت پایین، یکی از نامزدهای اصولگرا در مرحله اول پیروز شود، اما انتخابات به دور دوم رفت و با مشارکت ۴۰ درصدی مسعود پزشکیان بیشتری رأی را به خود اختصاص داد. عبدی بر همین اساس معتقد است که حداقل بخشی از آرای مردد در جریان انتخابات به سبد پزشکیان ریخته شد.
اما در جریان انتخابات مرحله دوم، فقط دو نامزد وجود دارند. بنابراین، ورود آرای مردد به صندوق نامزدها و فعال شدن قشر خاکستری یا بخشی از تحریمیها، در نتیجه انتخابات تأثیر میگذارد. البته اگر پزشکیان و جلیلی همین آرای دور اول را تکرار کنند، پزشکیان پیروز است و جلیلی شکست خواهد خورد. اما نتیجه انتخابات دور دوم متفاوت خواهد بود و در صورتی که این اتفاق بیافتد، احتمال پیروزی پزشکیان به علت موضوع سقف رأی جناح تندرو که پیش از این گفتیم، بیشتر است.
نگاهی به مواضع دو نامزد راه یافته به دور دوم، مسائل جاری کشور و اعتراضات پیشین میتواند شمایی کلی از دوگانههای محتوایی تقابل میان جلیلی و پزشکیان را ترسیم کند.
۱. وضع موجود – تغییر وضوع موجود، احتمالاً بر فضای رقابت میان دو نامزد تأثیر میگذارد. سعید جلیلی از سوی هواداران پزشکیان به خاطر مسئله وضع تحریمهای اصلی در دوران مسئولیت وی، ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت و قرار گرفتن ذیل فصل هفتم (تهدید علیه امنیت جهانی)، حضور در سایه دولت سیزدهم و در اختیار داشتن مدیرانی در نفت، سیاست خارجی و اقتصاد به عنوان یکی از نمادهای وضع موجود معرفی میشود. چرا که حامیان ایجاد حاکمیت یکپارچه معتقد بودند کشور دچار سوء مدیریت است و آنها برای خروج از این وضعیت دارای برنامه هستند. اما وضعیت کشور در دولت سیزدهم و مجلس همسوی یازدهم، بهبود پیدا نکرد و تئوری حاکمیت یکدست دچار ترک شد. در سمت مقابل، مسعود پزشکیان از تلاش برای تنشزدایی در سیاست خارجی، جذب سرمایه خارجی، مقابله با وضعیت برخوردها در خیابان، اتصال ایران به بازار رسمی تجارت جهانی و استفاده از تجربیات کشورهای دیگر را مطرح میکند. احتمالا در جزئیات ذیل این سرفصل، تقابلی میان دو طرف صورت بگیرد.
۲. دولت سوم روحانی – دولت سوم احمدینژاد، دو توصیفی است که طرفین از گفتمان مسلط بر دولت رقیب میکنند. در این فضا، دو طرف تلاش میکنند با برجسته کردن مشکلات و کارنامه دولتهای احمدینژاد و روحانی، نامزد رقیب را ناکارآمد جلوه بدهند. سابقه جلیلی در دوران احمدینژاد و حضور وزرا و نزدیکان روحانی در ستاد پزشکیان، علت این نوع از مواجهه است. اما برخی تحلیلگران نظر مخالفی در این باره دارند. سعید شریعتی، تحلیلگر سیاسی و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت درباره این دوگانه در توییتر (ایکس) نوشت: «دولت سعید جلیلی نه دولت سوم احمدینژاد است نه دولت دوم رئیسی. دولت سعید جلیلی دولت اول سعید جلیلی است. یک طور خاصی دولت اول سعید جلیلی خواهد بود که برید به روح پدر احمدینژاد و روان پاک رئیسی درود بفرستید!»
۳. تفاوت گفتمانی، پزشکیان و جلیلی مشهود است. احمد زیدآبادی تحلیلگر سیاسی در یکی از تحلیلهای کوتاهش سعید جلیلی را حامل نوعی نگاه آخرالزمانی تعریف میکند. از سوی دیگر، مرور صحبتهای پزشکیان نشان میدهد که سعی میکند در کنار تاکید بر آرمانهایی که به آن معتقد است، خود را سیاستمداری واقعگرا نشان دهد. این دوگانه نیز بر صحبتها و تقابل در هفته جاری سایه میاندازد.
مسعود پزشکیان و سعید جلیلی از دو طیف و منظومه فکری متفاوت هستند. با توجه به تقابلهای میان دو طرف در جریان مناظرهها، میتوانیم بگوییم که مسئله سیاست خارجی به طور کلی و مسائل تحریم، ارتباط با کشورهای مختلف و تأثیرگذار، مذاکرات هستهای طی این هفته دوباره روی میز خواهد آمد. در مسئله اقتصاد، احتمالا شاهد بحث سرمایهگذاری خارجی، FATF، تحریمهای بانکی، هزینههای سربار انتقال پول به کشور، فرسودگی زیرساختها باشیم. در مسائل اجتماعی، تقابل دو طرف بر مسئله فیلترینگ و محدودیتهای گسترده بر شبکههای اجتماعی، برخورد با مسئله حجاب و مانند آن بنا خواهد شد.
در هر صورت، روز شنبه نام یکی از این دو نامزد به عنوان رئیسجمهور منتخب اعلام خواهد شد. با توجه به این که رئیسجمهور نداریم، این فرد منتختب به سرعت بر صندلی پاستور خواهد نشست. بحثهای مجازی و حقیقی این هفته، بر تصمیم شهروندان تأثیر خواهد گذاشت، اما اینها بحثهایی اقلیتی است که در مجموع میلیونها نفر ناظر آن هستند و الزاماً در آن دخالت نمیکنند. بلکه صحبتها را میشنوند و در نهایت تصمیم میگیرند که آیا در انتخابات شرکت کنند یا نه، و زمانی که تصمیم به شرکت گرفتند و در انتخاب نامزد مورد نظر خود مردد بودند، در نهایت تصمیم میگیرند که چه نامی را بر کاغذ بنویسند. نتیجه این انتخابات را تصمیم مرددین و بخشی از آن ۶۰ درصدی که به حضور پای صندوق نه گفتند، مشخص میکنند.