جناب جلیلی را بیش از سه دهه است که میشناسم و میدانم که ایشان تندرویی متعصّب و متصلّب است که اکنون خود و جناح افراطگرایش را در مسیر ریاست جمهوری میبیند. مناظرهی انتخاباتی آمریکا را مشاهده کردم؛ این مناظره انتخاب ترامپ را قریبالوقوع کرده است. یکی از موضوعات مطرح در این مناظره، ایران و نحوه مقابله با آن بود. از این رو، سالهای آینده برای ایران و ایرانیان از منظر بینالمللی و داخلی، سالهای حساس و پیچیدهای است. اینک که در دور نخست رایگیری، بیش از ۶۰ درصد مردم با شرکت نکردن در انتخابات و حدود نیمی از شرکت کنندگان با رأی به پزشکیان پیام صریح و بیابهام خویش را رساندهاند، وظیفهی ملّی ما شکل دیگری به خود گرفته است. چراکه در صورت قدرت گرفتنِ افراطیترین جناح اصولگرا، ایران با چالشها و خطرات در این شرایط حساس روبهرو خواهد شد. این خطرات و چالشهای آتی که سرآغازِ دور جدید آنها، مذاکرات پیشینِ جناب جلیلی بوده است، عبارتند از:
۱)خطر درگیری با غرب: غرب تهدید کرده که به دلیل فروپاشی برجام، مجبور است حداکثر تا سال آینده، از مکانیزم اسنپبک برای بازگرداندن ایران به فصلهفتم منشور و برقراری تحریمهای شورای امنیت UN استفاده کند؛ فصل هفتمی که اولین دستاورد مذاکرات جناب جلیلی و سرآغاز فلاکت کشور بوده و تحریمهایی که کشورها موظف به اجرای آنها خواهند بود. با این وضعیت تازه، انتخاب او و حاکمیّتِ نظرات جناح وی، به خروج ایران از NPT منجر شده، و برای تثبیت این خروج، انجام آزمایشات هستهای ایران قریبالوقوع خواهد بود؛ در مقابل، غرب هم که متعهدشده است از هستهای شدن نظامی ایران جلوگیری نماید، ولوآنکه دست به اقدام نظامی بزند، به جنگ و درگیری روی خواهد آورد.
۲)خطر تحریمهای فلجکننده: ترامپ، متعهد شده تا در صورت پیروزی، تحریمها را دوباره به شکل فلجکنندهای بازگرداند، جلیلی هم در مناظرهها گفته که در صورت پیروزی، میخواهد غرب را به خاطر تحریم پشیمان نماید. لذا در صورت انتخاب جلیلی نه تنها مذاکرهای برای حل مشکلات مردم در کار نخواهد بود بلکه ایشان که متعهد شده تا اثرات تحریمها را به شکل داخلی کاهش دهد به مخاصمه با غرب خواهد پرداخت؛ و این یعنی: حاکمیت فقر در کشور، فروپاشی اقتصاد، نابودی حیثیت اجتماعی و بینالمللی ایرانیان، از بین رفتن دینداری و باورهای ملی مردم و…
۳)خطر فروپاشی اقتصادی - اجتماعی: درگیری با غرب و فقر و حاکمیت کامل افراطگرایی، ایران را در آستانه فروپاشی قرار میدهد. در صورت انتخاب جلیلی، او برای رهایی از این وضعیت رو به سوی روسیه و چین خواهد آورد؛ و ایران از سر ناچاری و نه انتخاب، در ساختار نظم جدیدِ شرقی یعنی روسیه و کرهشمالی و… قرار خواهد گرفت و تأمین کنندهی ارزان و تقریبا مجانیِ نیازهای انرژی و مواد خام آنان و بویژه چین خواهد شد.
۴)خطر تبدیل ایران به مرکز مخاصمهی منطقهای: این وضعیت، ایران را به جبههی اصلیِ نزاع میان شرقِ جدید و غرب تبدیل میکند؛ محور مقاومت را به دلیل ضعف اقتصادی ایران از هم خواهد پاشید؛ محاصرهی نظامی و اقتصادی ایران وفق فصل هفتم منشور UN کامل خواهد شد؛ مردم میبایست هر روز در هراس و وحشتِ درگیری زندگی نمایند.