ستاره صبح، فائزه صدر: در چهارمین مناظره انتخابات ریاست جمهوری، جدل لفظی پور محمدی و جلیلی درباره پرونده «کرسنت» به افشاگری منجر شد. پرونده کرسنت یکی از پیچیدهترین و بحث برانگیزترین قراردادهای گازی ایران است که به دلیل مسائل متعدد مالی، حقوقی و سیاسی به مناقشه بزرگی تبدیل شد. در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی و دوران حضور بیژن نامدار زنگنه در رأس وزارت نفت، پس از سالها مذاکره قرارداد فروش گاز ایران به امارات، بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت کرسنت امضا شد. اما دولت محمود احمدی نژاد نسبت به اصل قرارداد ابهام داشت. لغو قرارداد سبب شد تا طی ۷ سال در روز ۶۰۰ میلیون فوت مکعب گاز در میدان مشترک ایران و امارات سوخته شود و جریمه شود. سعید جلیلی یکی از نزدیکان محمود احمدی نژاد بود که در متوقف کردن این قرارداد نقش اصلی را بر عهده داشت. ستاره صبح در گفتوگو با فرزین سواد کوهی، کارشناس حوزه نفت و انرژی به بررسی نقش نامزد ریاست جمهوری در ماجرای کرسنت پرداخته که در ادامه میخوانید:
قرارداد کرسنت چه بود و چطور پای این موضوع به چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری باز شد؟ براساس رویدادهای تاریخی ثبت شده، سعید جلیلی و همفکرانش در ان سالها مانعی جدی بر سر راه تحقق قرارداد کرسنت بودند. این گروه با نگاه خاص خود یک قرارداد نفتی را به معضلی بزرگ و زیان ده برای کشور تبدیل کردند. محاکم بینالمللی ایران را مقصر میدانند چون زیر قرارداد زده بود. در دولت آقای خاتمی روی متنی توافق کرده، قراردادی را نوشته و امضا کرده بودند ولی در دولت تندرو بعدی ایران اجرای آنچه را که امضا کرده بود نپذیرفت. با اینکه ماجرا شکلی لجبازانه داشت و سعید جلیلی و همفکرانش پرچم دار این عناد با کرسنت بودند و به زیان منافع ملی تمام شد. بسیاری از مقامات وقت سعید جلیلی را از آن زمان به لجبازی و یکدندگی میشناسند که به ضرر منافع ملی ایران تمام شد. اگر آقای جلیلی در این زمینه شواهدی و اسنادی داشت که ثابت میکرد اجرای قرارداد به زیان ایران است و ایشان بر اساس حق عمل میکند، باید همان زمان با مطرح کردن این موارد تمام ابعاد پرونده را روشن میکرد.
چون نگاه تندروها در ماجرای کرسنت جناحی بود، متأسفانه پرونده کرسنت منصفانه و با شفافیت بررسی نشد و همیشه از نگاه افکار عمومی مخفی نگه داشته شد.
شاید امروز هم اگر آقای پورمحمدی به مسئله اشاره نمیکرد ماجرا همچنان در ابهام بود. اگر آقای جلیلی حق را دنبال میکرد باید در سالهای گذشته دلایل لغو قرارداد کرسنت را منتشر میکرد ولی چنین اتفاقی نیفتاد. زنگنه که وزیر نفت وقت بود بارها خواسته در صدا و سیما در این رابطه صحبت کند ولی به تقاضای وی توجه نشد.
نقش دو تن از نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در پرونده کرسنت چیست؟ آیا آقای زاکانی هم مثل آقای جلیلی در این زیان ملی سهم دارد یا خیر؟ آن زمان بهانه آقای جلیلی و دوستانش برای لغو قرارداد کرسنت این بود که ما با قیمت خوبی قرارداد نبستهایم و این نرخ فروش به ضرر کشور است درحالیکه امروز نفت ایران به دست همین گروه و جناح سیاسی به طور غیر شفاف با 20 تا 30 درصد تخفیف به فروش میرود و مشخص نیست این پول وارد کشور میشود یا نه؟! همفکران آقای جلیلی عمل به تعهدات کشور در قالب قرارداد کرسنت را پشت گوش انداختند و ضرر پشت ضرر جمع شد و جریمهها به شکل تصاعدی بالا رفت. من اطلاعی از نقش مستقیم آقای زاکانی در این ماجرا ندارم ولی خط فکری ایشان و ارتباطی که با اقای جلیلی داشتند، نقش ایشان را نیز تأثیر گذار میکرد. در آن سالها نظرات کوبندهای داشتند، بر حوزه گفتار مسلط بودند و شنوندگان را مجاب میکردند.
اگر آقای زاکانی در آن سالها با آن تندی و تعصب موضع گیری نمیکردند و آقای جلیلی را تأیید نمیکردند، شاید آقای جلیلی به تنها از پس لغو یک قرارداد ملی بر نمیآمد.
تندروها تیمی قوی تشکیل دادند و چون عملاً نمیتوانستند بهانه دیگری از دولت 8 ساله سید محمد خاتمی پیدا کنند دست به تخریب وی یا چنین کارشکنیهایی میزدند. تندروها از همان دوره حساب خود را از دلسوزان و خدمتگذاران کشور جدا کردند و خود را در خط رهبری و از نیروهای ناب انقلاب معرفی میکردند. در دورهای حتی اجازه ندادند نظرات مخالف یا منتقد اجازه انتشار بگیرد.
آیا قرارداد کرسنت قربانی تقابل دو دیگاه سیاسی در داخل کشور شد؟ رقابتی در قالب لجبازی سیاسی شکل گرفته بود که امروز هم شاهد آن هستیم، ولی باید به منافعی اشاره کرد که اجرای قرارداد کرسنت آن منافع را به خطر میانداخت. از آن دوره گروههایی بودند که از تنگ شدن حلقه فروش نفت ایران سود میبردند. برخی نگاههای سیاسی با قلیان عقیدتی و ایدئولوژیک حاکم شدند و بر حوزه عقلانیت غلبه داشتند.
ایران سالهاست که از شور و حرارت ظاهری این انقلابیون صدمه خورده است و منافع ملی اولویت خود را از دست دادهاند. جای امیدواری است که با پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات پیش رو و استقرار دولت سوم اصلاحات این نگاه ضعیف شود. آراء انتخاباتی رئیسجمهور بعدی را مشخص خواهد کرد شاید سعید جلیلی به طور فردی شخصیت سالمی داشته باشد ولی در ارتباط با سیاست خارجی نمره جلیلی زیر ده است.
کشور به باز کردن پنجره تعاملات بینالمللی نیاز دارد در مقابل این نیاز ملی، سعید جلیلی نگاه وهم آمیز به غرب، مدرنیته و تکنولوژی دارد. با چنین نگاهی نهایتاً باید با رهبران چین و روسیه دست داد که در عمل نتیجه منفی آن را تجربه کردهایم.