کد خبر : 622807 تاریخ : ۱۴۰۳/۳/۵ - 12:35
علی صالح‌آبادی - مدیرمسئول بگذارید مردم انتخاب کنند روز 30 اردیبهشت بالگرد رئیس‌جمهور و همراهان وی سقوط کرد و همگی به شهادت رسیدند. طبق قانون اساسی 50 روز بعد از این حادثه باید انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود. بر این اساس قرار است 8 تیر یعنی 34 روز دیگر انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری پس از انقلاب برگزار شود. شکل و ماهیت انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات مجلس متفاوت است.

*انتخابات ریاست جمهوری منطقه‌ای، قبیله‌ای و قومی نیست بلکه ملی است. به همین دلیل حساسیت مردم نسبت به آن بیشتر از انتخابات مجلس است.
*انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری سال 1358 کاملاً آزاد و بدون دخالت بود. در آن انتخابات همه سلایق از چیگراها، مجاهدین خلق، توده‌ای ها، مذهبی‌ها، لیبرال‌ها، ملی گراها و ... کاندیدا داشتند؛ اما در نهایت مردم با 67.41 درصد واجد شرایط رأی دادن سید ابوالحسن بنی‌صدر که در پاریس همراه بنیان‌گذار جمهوری اسلامی بود و همراه او به تهران آمد را برگزیدند؛ البته بعدها او با حاکمیت سرشاخ شد و مجلس اول رأی به عدم‌کفایت وی داد و رهبری انقلاب هم آن را تأیید کردند. بنی‌صدر به فرانسه رفت و در سال 1400 در آنجا فوت کرد.
*در دوره‌های بعد انتخابات آزاد نبود، بلکه رقابتی بود. علت آن ورود شورای نگهبان به تأیید و رد صلاحیت کاندیداها بود. کار به‌جایی رسید که مهدی بازرگان، اکبر هاشمی رفسنجانی و... رد صلاحیت شدند؛ اما محمدباقر قالیباف، محمود احمدی‌نژاد، علیرضا زاکانی، سعید جلیلی و... تأیید شدند.
*انتخابات در دوره پنجم ریاست جمهوری رقابتی و رقابت بین سید محمد خاتمی موردحمایت اصلاح‌طلبان و علی‌اکبر ناطق نوری بود. رقابت جدی بود 80 درصد واجدین شرایط رأی دادند. خاتمی رئیس‌جمهور شد؛ اما مخالفان در طول 8 سال در برابر او بودند و هر چه در توان داشتند انجام دادند، حتی در آن دوره قتل‌های زنجیره‌ای هم اتفاق افتاد.
*رقابت در دوره ششم ریاست جمهوری بین اکبر هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی، مصطفی معین، محسن مهر علیزاده، محمدباقر قالیباف، علی لاریجانی و محمود احمدی‌نژاد صورت گرفت.
خطای استراتژیک اصلاح‌طلبان در این انتخابات این بود که با چهار کاندیدا آمدند که نتیجه‌اش به پیروزی احمدی‌نژاد و پوپولیسم ختم شد. علت این است که کل آرای اصلاح‌طلبان در آن انتخابات 18 میلیون و 368 هزار و 462 و در مقابل کل آرای اصولگرایان 9 میلیون و 807 هزار و 523 بود.یعنی آرای اصولگرایان نصف آرای اصلاح‌طلبان بود. اگر اصلاح‌طلبان دچار اشتباه نمی‌شدند و با یک کاندیدا آمده بودند پیروز انتخابات می‌شدند و سرنوشت کشور و مردم چیز دیگری می‌شد که نشد. متأسفانه خسارت این خطا هنوز از بین نرفته است.این بار اگر فضا باز شد و اصلاح‌طلبان کاندیدایی داشتند نباید دچار خطای 84 شوند.
* در انتخابات ریاست جمهوری هفتم، رقابت بین حسن روحانی، محمدباقر قالیباف و سید ابراهیم رئیسی بود که اصولگراها هم در سال 92 و هم در سال 96 شکست خوردند.
*حاکمیت در انتخابات ریاست جمهوری هشتم در سال 1400 با هدف یکدست سازی عزمش را جزم کرد که کاندیدای موردنظر خود را به کرسی ریاست جمهوری بنشاند. این اتفاق افتاد و نتیجه‌اش برای ملت تلخ بود. چون در مدت 30 ماه شاخص‌های اقتصادی بدتر از دولت قبل شد. ارزش پول ملی سقوط کرد، سفره‌های مردم کوچک شد، جایگاه بین‌المللی بدتر از قبل شد. تحریم‌ها و تورم به‌جای کاهش افزایش یافت.
اکنون کشور در یک «پیچ تاریخی» و بر سر دوراهی قرارگرفته است. راه نخست حذف کاندیداهای غیر اصولگرا و برگزاری انتخابات «درون‌گروهی» یعنی برگزاری انتخابات غیررقابتی و رقابت بین خودی‌ها است. راه دیگر این است که روش‌های کلیشه‌ای و پرهزینه کنار گذاشته شود و مشابه اولین انتخابات ریاست جمهوری (سال 1358) باز هم بگذارند خود مردم بدون دخالت این و آن انتخاب کنند.
نویسنده بر این باور است که یک رئیس‌جمهور «دیپلمات» و تشکیل یک دولت «تکنو کرات» می‌تواند بر مشکلات کشور فائق آید. این گونه فردای ایرانی‌ها بهتر از امروز و دیروزشان خواهد بود.
اکنون توپ بهبود امور در زمین شورای نگهبان، مردم و اصلاح‌طلبان است. اگر کاندیدایی اصلاح‌طلب و نزدیک به اصلاح‌طلب از فیلتر شورای نگهبان عبور کند مردم بهتر است رأی بدهند تا اینکه قهر کنند.