مردم بهجای اینکه در خیابانها خواستههای خود را فریاد بزنند، باید از طریق نمایندگان منتخب خودشان در مجلس حرفشان را بزنند. آنها باید احساس کنند که نیازی به استفاده از روشهای دیگر برای رساندن پیامشان به دولت و یا حاکمیت ندارند و تصمیمگیریها در حاکمیت، دولت و مجلس با توجه به خواستههای آنها انجام میشود. گرچه مشارکت مردم در دور دوم هر انتخابات کمتر است، ولی حاکمیت اگر بخواهد مشارکت در هر انتخاباتی بالا برود، باید الزامات حضور پرشور و گسترده در انتخابات را فراهم کند. مردم زمانی با علاقه در هر انتخاباتی شرکت میکنند که حداقل سه مؤلفه انتخابات واقعی رقابتی باشد؛ وزارت کشور و شورای نگهبان هیچکسی را حذف نکنند. *اول اینکه مردم باید حس کنند که افراد متناسب با دیدگاهها و سلیقه آنها در میان نامزدها حضور دارند و میتوانند بارأی دادن، آنها را برای نمایندگی از خود انتخاب کنند. بنابراین باید انتخابات بهصورت واقعی رقابتی باشد و همه احزاب و گروههای سیاسی، نامزدهای خود را در رقابتها داشته باشند و تلاش کنند تا برای آنها رأی جمعآوری کنند. یعنی وزارت کشور و شورای نگهبان هیچکسی را کنار نزنند و حذف نکنند و اختیار و صلاحیت انتخاب نامزدها را در اختیار مردم بگذارند. این مردم باشند که هرکسی را که دوست دارند، از بین نامزدها بیابند و انتخاب کنند. *شرط دوم مشارکت مردم در انتخابات، این است که آنها احساس کنند که شرکتشان در انتخابات در سرنوشت آینده کشور مؤثر است؛ یعنی کسانی را که انتخاب میکنند، بلندگو و سخنگوی مردم میشوند، بنابراین انعکاس خواستهها و نظرات مردم در مجلس مطرح میشود. یکی از مهمترین کارهای حکومت این شده که میخواهد پوشش خانمها را کنترل کند و مأمورین با بعضی از خانمهای بیحجاب درگیر میشوند که اثر معکوس دارد. یعنی حکومت هزینه میکند و مأمور میگذارد برای اینکه حجاب خانمها را کنترل کند ولی مشخصشده است که این روشها نتیجه عکس داده است. گشت ارشاد ناموفق بود و عملکرد آن، باعث بیحجابی علنی شد. حالا بهجای اینکه آن تجربه شکستخورده را کنار بگذارند، روش بدتری انجام میدهند و اسمش این است که نمایندگان تصویب کردهاند. درحالیکه بعضی از این اینها نماینده واقعی مردم نیستند؛ زیرا کسی که بارأی هشت درصد مردم به مجلس میرود که نماینده اکثریت مردم نیست. *مسئله سوم برای افزایش مشارکت این است که مردم حس کنند که انتخابات سالم، رقابتی و آزاد برگزار میشود؛ یعنی به هرکه رأی دادند، اسم او از صندوق بیرون میآید. نه اینکه، مرحوم گلآقا یکزمانی در جریان یکی از انتخابات طنزی گفته بود با این مضمون که مینویسیم فلانی ولی یکی دیگر را میخوانیم. اگر حاکمیت این سه شرط را رعایت کند، مردم بهصورت گسترده شرکت میکنند، همانگونه که درگذشته شرکت میکردند. چون حس میکنند که اگر در انتخابات شرکت نکنند، ممکن است افرادی انتخاب شوند که آنها دوست ندارند بر سرنوشتشان حاکم شوند. مردم دوست دارند که نمایندگان واقعی آنها در جریان رأیگیری توسط خود آنها انتخاب شوند. کاهش مشارکت در انتخابات به مفهوم این است که اکثریت مردم سیاستهای جاری کشور را قبول ندارند اکثریت مردم ایران از مشکلات اقتصادی رنج میبرند و کشور را در مسیر توسعه اقتصادی نمیبینند. کاهش مشارکت در چهار انتخابات میتواند باعث شود تا حاکمیت درک کند که حکمرانی در همه حوزهها باید اصلاح و تغییر کند. (برگرفته از جماران)