تلاش اسرائیل برای حمله به رفح، جهان را نگران کرده و حتی آمریکاییها نیز دیگر پا به پا اسرائیل مانند قبل جلو نمیآیند. از سوی دیگر عدم پذیرش آتش بس توسط اسرائیل نیز نگرانیها را بیشتر کرده است. نتانیاهو نگران حیات کابینه خود در صورت شکست در جنگ است و پایان این جنگ در هر حال کابینه او را به سمت تضعیف جدی میبرد.
در ادامه مشروح این مصاحبه را به نقل از انتخاب میخوانید:
عدم پذیرش آتش بس توسط اسرائیل چه نتایجی برای آن به دنبال دارد؟
متأسفانه هیچ نتیجهای برای اسرائیل ندارد. اسرائیل عزیزدردانه آمریکاست و به راحتی میتواند با افکار عمومی حامیان خود بازی کند. در این وضعیتی که افکار عمومی علیه اسرائیل بسیج شده، فشار داخلی به نتانیاهو و فشار عام بر اسرائیل وجود دارد. حامیان نتانیاهو از جمله آمریکا و اروپا در شرایط بغرنجی قرار میگیرند. حماس هوشمندی کرد که طرح مصر و قطر را پذیرفت. من حدس میزنم تضمینی از آمریکا هم گرفتهاند. گفته میشد که این تضمین را آمریکاییها به صورت شفاهی دادهاند اما حماس تضمین کتبی میخواهد. در هر حال تضمین آمریکا گرفته شده است. با این هوشمندی نتانیاهو و کابینهاش در سختی قرار میگیرند. اسرائیل معتقد است که پذیرش طرح مصر و قطر توسط حماس برای عدم حمله به رفح بوده است اما هدف حماس ایجاد اختلاف در دولت ائتلافی بوده است. از سوی دیگر نجات دادن جان مردم در رفح هم مطرح بوده است. با حمله نتانیاهو به رفح بحث نگرانی او از بقا سیاسیاش مطرح میشود. فشار آمریکا و افکار عمومی جهان هم نتوانسته محاسباتشان را تغییر دهد. البته من در جدی بودن آمریکا شک دارم. این مسئله به تقسیم کار بین لیکود و دموکراتها شبیه است. نتانیاهو میخواهد حماس را به یک صلحی وادار کند که اسرائیل هم به آن تن دهد و بگوید ما حماس را به آتش بس کشاندیم. مصر و قطر بعید است بدون نظر آمریکا به این صحنه وارد شده باشند. نتانیاهو آتش بس را قبول نکرده چون نمیخواهد اهرم حمله به رفح را از دست بدهد. او میخواهد مرحله آخر یعنی حمله به رفح انجام شود. البته ترس دارند که اگر به رفح حمله کنند و به خواستههایشان نرسند و حماس هم نابود نشود و گروگانها در آنجا نباشند، هزینه سنگینی دارد. از طرفی اگر حملههای نسبی را انجام نمیدادند، این نگرانی برایشان وجود داشت که حماس دوباره تجدید قوا کند.
در صورت پذیرش آتش بس، این اتفاق چه تأثیراتی بر فضای منطقه خواهد داشت؟
دورنمایی برای آتش بس در غزه فعلا وجود ندارد. نتانیاهو و دولت ائتلافی و ارتش طرحهای زیادی دارند. از دسترسی به مرز رفح و کنترل بیشتر منطقه بخشی از برنامه آن هاست. صرف پذیرش آتش بس، اتفاقات محدودی میافتد. مهمترین نکته توافقات پس از آتش بس است. هرکدام از طرفین دنبال یک سلسله اهدافی برای خودشان هستند. لذا هنوز نمیتوان گفت که آتش بس اثر مثبتی بر منطقه دارد. با اقدامی که الان نتانیاهو در رفح انجام داده است، اگر این حمله گسترده شود و بر جنایات هفت ماه گذشته اضافه کند، چه بسا قضیه را پیچیدهتر کند. بنابراین باید ببینیم مهمترین عوامل مؤثر بر حمله به رفح چیست. نتانیاهو حس میکند که تشویق او به حمله شاید تلاش رقبا برای حذف او باشد. قسمتی از مسائل غزه، صرفاً به حماس برنمی گردد، بلکه به رقابتهای داخلی اسرائیل هم برمی گردد. این رقابتها میتواند در شکل رقابت داخلی دولت، رقابت دولت و مخالفین، رقابت بیرون منطقهای و نقش آمریکا باشد. اینکه آمریکا چگونه میخواهد ماجرا جلو برود، در سرنوشت غزه دخیل است. اختلاف ارتش با دولت و ترس هر دو برای عدم دستیابی به اسرا هم مهم است. لذا اینگونه مسائل میتواند در آینده غزه تعیینکننده باشد. حتی قبل از ماجرا حمله به رفح، برخی از مخالفین نتانیاهو مطرح میکردند که قصدی برای حمله به رفح ندارند. افراد معتقد بودند که برای نتانیاهو حماس ضعیف بهتر از حماس شکست خورده است. برخی از متحدان نتانیاهو هم بایدن را عامل جلوگیری از حمله به رفح میدانستند. در کل مجموعهای از رقابتها این شرایط را رقمزده است. نتانیاهو چون تصمیم گیر نهایی است، خواهان ماندن در قدرت به هر قیمت است. اگر نتانیاهو به این نتیجه برسد که حمله به رفح موقعیت سیاسی او را تثبیت میکند، قطعاً این کار را انجام خواهد داد.
فلسطینیها پس از آتش بس با چه شرایط و سناریوهایی مواجه خواهند شد؟
حماس بازی پیچیدهای را آغاز کرده است. از مهمترین عواملی که آمریکا نمیخواهد اوضاع بهم بریزد این است که خواهان بهم ریختگی بیشتر منطقه نیستند. بعد از هفت سفر بلینکن، اخیراً برنز به قطر و مصر آمده است. این مسئله برای آمریکا و انتخابات مهم است. حماس به این نتیجه رسیده که با دولت کنونی اسرائیل نمیتواند به آتش بس برسد.
قطر و مصر هم با طناب آمریکا به این چاه رفتند. فلسطینیها تلاش میکنند که خسارات انسانی بیشتر وارد نشود اما شرایط منطقهای و بینالمللی در این بین مؤثر است. از دست فلسطینیها کاری برنمی آید و بسیج افکار عمومی میتواند مؤثر باشد. کشورهای بزرگ منطقه مانند عربستان و امارات و اردن با امکانات کم میتوانستند فشار را بر اسرائیل زیاد کنند تا حمله رفح اتفاق نیوفتد. شورای امنیت هم باید وسط میدان بیاید؛ با توجه به قبول حماس و رد اسرائیل در زمینه آتش بس، میتوانند نقش مهمی بازی کنند.
دید دو طرف آمریکا و اسرائیل به آینده غزه مهم است. اینها اختلاف نظراتی درباره غزه دارند. بایدن دنبال نابودی تهدید حماس است؛ نتانیاهو دنبال نابودی خود حماس است که قطعاً موفق نمیشود. حماس یک تفکر ریشه دار در فلسطینی هاست. به همین خاطر آمریکاییها معتقدند باید توان نظامی حماس را از بین برد. نتانیاهو ورود به رفح را برای امتیازگیری و آوردن حماس به میز معامله میخواهد. از طرفی میخواهند قدرت حماس را کامل از بین ببرند.
تضاد آمریکا و اسرائیل تا چه حد در زمینه غزه جدیست و چه اثری در بلندمدت خواهد داشت؟
میزان جدی بودن اختلاف آمریکا و اسرائیل هنوز مشخص نیست. اینکه آمریکا ارسال بمبهای هدایت شونده را متوقف کرده نشان از اختلاف است. آمریکا از ابزارهای خود برای تحت فشار قرار دادن نتانیاهو استفاده میکند. به نظر میآید که تیم بایدن توان گفتوگو را ندارد و شفافیتی هم وجود ندارد. آمریکاییها ناچار به استفاده از اهرمهای خود در مقابل نتانیاهو شده است. به عقیده من این شرایط را بدون در نظر گرفتن حکم دیوان بینالمللی کیفری در لاهه و تأثیر آن بر خاورمیانه نمیتوان نادیده گرفت. ما مسئله را باید در دو سناریو ببینیم. لذا در روزهای آینده به شرایط سرنوشت ساز سیاسی و میدانی میرسیم. بهترین کار افزایش فشار بر اعراب برای ایجاد یک اجماع علیه اسرائیل است. از آن طرف شورای امنیت هم وارد شود. اگر اسرائیل در حمله رفح نتواند به اهداف خود برسد هم یکی از مهمترین شکستهای نتانیاهو و مرگ سیاسی اوست.