جاوید قربان اوغلی، دیپلمات سابق ایران در آفریقا میگوید هر رئیسجمهوری که در ایران به قدرت میرسد، یک شعار برای آفریقا و آمریکای لاتین میدهد. پس از آن یک سری سفر میرود و در این سفرها نیز بدون توجه به سابقه، یک سری اسناد همکاری امضا میشود و به دلیل ساختار معیوب اقتصادی کشور ما و بی انگیزگی برای کار، خود به خود آن توافقنامهها و اسناد کمرنگ میشوند.
دولت رئیسی ادعاهای فراوانی درباره گسترش روابط با کشورهای آفریقایی کرده و مکررا از تریبونهای رسمی این مسئله شنیده میشود. اما به واقع ایران چه جایگاهی در قاره آفریقا دارد؟ با توجه به حضور کشورهای ثروتمند در آفریقا و سرمایهگذاریهای عظیمی که آفریقاییها نمیتوانند چشمشان را بر روی آنها ببندند، ایران چه فرصتهایی در این قاره از نظر دولتی خواهد داشت؟
به جهت بررسی موضوع فوق، خبرنگار «انتخاب» با جاوید قربان اوغلی، دیپلمات سابق ایران در آفریقا گفتوگو کرده که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
دولت رئیسی مدعی است که در آفریقا فعالیتهای بسیاری انجام داده و از آفریقا در حال دستاوردسازی ست؛ نظر شما در اینباره چیست؟ هر رئیسجمهوری که در ایران به قدرت میرسد، یک شعار برای آفریقا و آمریکای لاتین میدهد. پس از آن یک سری سفر میرود و در این سفرها نیز بدون توجه به سابقه، یک سری اسناد همکاری امضا میشود و به دلیل ساختار معیوب اقتصادی کشور ما و بی انگیزگی برای کار، خود به خود آن توافقنامهها و اسناد کمرنگ میشوند. آفریقا یک ظرفیت است و ۵۴ کشور در آنجا هستند. به لحاظ سیاسی هم با ما نزدیکی دارند. بسیاری از کشورهای آفریقایی مجبور هستند به قطعنامههای سازمان ملل و شورای امنیت پایبند باشند، بنابراین با وجود نزدیک بودن سیاسی به ما، نمیتوانند همکاری در شرایط تحریمی با ما داشته باشند.
روسای جمهور چرا تا این حد به سراغ آفریقا میروند و چه نقشی در بهبود روابط دارند؟ من جز این دولت، در دیگر دولتها درگیر مسئله آفریقا بودم و دیدم که ارادهای برای همکاری با آفریقا وجود دارد. در زمان آقای هاشمی رفسنجانی، ایشان به شدت علاقهمند به کار با آفریقا بود و ۱۴ روز به آنجا سفر کرد. در دولت خاتمی هم کارهایی انجام شد، احمدی نژاد هم شعارهای بسیار پررنگی داد، اما عملاً هیچ کاری انجام نشد. هم آقای هاشمی هم آقای خاتمی و احمدی نژاد، اراده سیاسی برای این کار را داشتند. آقای روحانی چندان اعتقادی به آفریقا نداشت و وزیر خارجهاش هم به شکل عملی کاری برای آفریقا نکرد.
در گذشته عمده فعالیتهای موثری که برای بهبود روابط با آفریقا انجام شده بود در کدام دولت و شامل چه فعالیتهایی بود؟ یکی از کارهایی که زمان آقای هاشمی انجام شد، تشکیل شورای عالی آفریقا بود. در دوران آقای خاتمی و احمدی نژاد هم به شکل دیگری برگزار شد، اما این ستاد عملاً به تشکیل جلسه خلاصه میشد و تصمیمات عملیاتی نمیشد. مشکل رئیسجمهورها نیستند، مشکل ساختار معیوب اقتصادی ماست و بخش دولتی هم اولویت کار در آفریقا ندارد. ما یک مرکز مطالعات آفریقا هم در دانشگاه تربیت مدرس در زمان آقای هاشمی درست کردیم، اما الان نه بودجه دارد و نه امکانات! یک برنامه هم برای شناساندن آفریقا در صدا و سیما انجام دادیم که آن هم تعطیل شد. دولت به حجم موافقتنامه اضافه نکند، مهم عملیاتی کردن این اسناد است.
اسرائیل به عنوان دشمن ایران در آفریقا فعالیتهای بسیاری داشته است؛ حضور دولت های رقیب و دشمن ایران در آن قاره تا چه مانع ایران برای ورود به آفریقا میشود؟ کشورهای آفریقایی با توجه به نیازهایشان از تکنولوژیهای پیشرفته کشاورزی اسرائیل استفاده میکنند، اما الزاماً دست آنها نیست و هر کشوری بخواهد در آنجا میتواند فعال باشد. با این وجود از نظر سیاسی با اسرائیل همراه نیستند و در سازمان ملل تمام کشورهای آفریقایی از فلسطین حمایت کردند. تا آنجاییکه من اطلاع دارم، اکثر کشورهای آفریقایی با وجود اینکه با اسرائیل همکاری دارند، از فلسطین حمایت میکنند. ما به عنوان یک کشور مستقل، در آفریقا ارزشمند هستیم.
کشورهای همسایه تا چه حد از ایران در آفریقا جلو افتاده اند؟ نظام سیاسی ما و دولتهای برخاسته از این نظام سیاسی، اراده سیاسی برای همکاری با آفریقا دارند، اما این اراده تبدیل به عمل نمیشود. ترکیه و هند و برزیل و ژاپن خیلی از ما در آفریقا جلوتر هستند. ترکیه به عنوان کشور همسایه ما که بیست سال بعد از ما به آفریقا رفت، تعداد پروازها و سفارتخانههای بسیار بیشتری دارد. حدود ۴۰ پایتخت آفریقایی با ترکیه پرواز دارند، اما ایران یک خط هوایی و بانک در آنجا ندارد. بیش از هفتاد درصد کارهایی که در آفریقا انجام میشود، توسط بخش خصوصی کشورهای دیگر انجام میشود، اما بخش خصوصی ما سرمایه و امکاناتی برای ورود به آفریقا ندارد. دولتهای آفریقایی با توجه به پیشینه ضد استعماریشان، میتوانند روابط خوبی با ایران داشته باشند، چون میدانند ایران مانند چین، دنبال سلطه نیست. مشکل از ماست که به علت ساختار معیوب اقتصادی و سیاسی نمیتوانیم با آنها کار کنیم. اگر دولت رئیسی در آفریقا موفق شود ما خوشحال میشویم و ما هم کمک میکنیم، چون واقعاً دلمان میخواهد آفریقا به عنوان قارهی فرصتها، به دست ما برسد.
نکته آخر؟ یک بار سفر آفریقایی با آقای هاشمی رفسنجانی داشتیم، آن زمان آمریکاییها فشار جدی به آفریقای جنوبی آوردند تا این سفر لغو شود. نسلون ماندلا شجاعانه گفت که تصمیم ماست تا با ایران و کوبا کار کنیم، چون در زمان دوران سیاه زندگی ما از ما حمایت کردند. این بی اخلاقی است که ایران را فراموش کنیم. آقای هاشمی گفت ما ارادهی کار با آفریقا داریم و میخواهیم به عنوان یک شریک با شما کار کنیم و قصد سلطه نداریم. زمان آقای خاتمی در زمیباوه دو پروژهی سد به ما پیشنهاد کردند، اما انجام نشد، چون سیستم اقتصادی ما توان این کار را نداشت.