ستاره صبح، فائزه صدر: گشت ارشاد این بار با عنوان «طرح نور» به خیابان ها بازگشته است. درحالیکه وزیر کشور در میانه انتقادها از عملکرد آنان تقدیر کرده است، اما در روز های گذشته عکسها و فیلم های بسیاری از برخورد این نیروها با زنان و دختران شبکه های اجتماعی را در نوردیده است. حضور 16 ساله گشت ارشاد در خیابانها نتوانست تمایل به حجاب را بین زنان و دختران جامعه بالا ببرد .سال 1401 با مرگ مهسا امینی، اجرای این طرح پر هزینه به پایان رسید. اما وزارت کشور بدون در نظر گرفتن عملکرد این مجموعه، باز این تیمها را با همان دستور العمل قبلی به خیابانها برگردانده است. ستاره صبح در گفتوگو با علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس به بررسی تبعات اجرای طرح نور پرداخته که در ادامه میخوانید:
نظر علم جامعه شناسی درباره طرح نور و شیوه های مشابه که به منظور رعایت حجاب در سطح شهرها اجرا میشوند چیست؟ مطالعات اجتماعی نشان میدهد در دو سال اخیر و بعد از رخداد های تلخ سال 1401 جامعه وارد فاز جدید و متفاوتی شده است. البته وضعیت جدید ریشهای قدیمی دارد. با روش های مکانیکی، فیزیکی، قضائی، پلیسی، امنیتی و عملیات قانونی و شبه قانونی نمیتوان جامعه را به دوره قبل برگرداند. اعتقاد من به عنوان جامعهشناس این است که جدا از آنکه شکل رایج حجاب در جامعه کنونی پدیدهای مثبت است یا منفی و ما این وضعیت را دوست داریم یا نه؟! جامعه در مسیری حرکت میکند که واقعیت مطلوب اش در نهایت خود را بر افکار، اندیشهها و آرزو های ما تحمیل خواهد کرد. چه بخواهیم و چه نخواهیم در زمینه پوشش و مباحث مربوط به زنان مسیر جامعه به این سمت انتخاب آزاد افراد میرود و قیدی که قانون در این حوزهها در نظر میگیرد نباید فاصله معناداری با خواست جامعه داشته باشد زیرا در نهایت آنچه جامعه بخواهد استقرار پیدا میکند. اگر حاکمیت بخواهد این مسیر را برگرداند، این هدف تنها با ابزار فرهنگی میسر خواهد شد. تنها از طریق رخداد های فرهنگی که بطنی و آرام حرکت میکنند و اهدافشان یک شبه به دست نمیآید میتوان زمینه را فراهم کرد. منابع اصلی عنصر سازی فرهنگی باید در دستگاه تعلیم و تربیت، درون خانواده و رسانه شکل بگیرد. اهداف فرهنگی با بگیر و ببند قانونی محقق نمیشوند پیش بینی من برای اقدامات در حال انجام، شکست است. زمانی گشت ارشاد بود امروز طرح نور آمده و شاید فردا طرح دیگری بیاید اما پیداست که این حرکتها ما را به هدف قانونگذار نمیرساند چرا که ذات و ماهیت هدف فرهنگی است.
چه تبعاتی را بر اجرای چنین طرحهایی متصور میشوید؟ آیا میتوان از قبل اجرای این طرحها آسیبهایی را پیش بینی کرد یا خیر؟ مهمترین مورد در طرح نور، تقابل بیشتر بدنه جامعه با اصحاب قدرت است. دومین مورد کاهش انسجام اجتماعی است و سومین مورد کاهش مشارکت عمومی است. آخرین مورد کاهش اعتماد عمومی در وجه عمودی به دولتمردان و کسانی است که در این زمینه خود را دغدغه مند نشان میدهند. در نهایت پایین تر آمدن سرمایه اجتماعی با سه وجه مشارکت عمومی، اعتماد عمومی و شفافیت؛ پیش بینی میشود.
با توجه به تنش های سیاسی اخیر منطقه و لزوم تقویت سرمایه اجتماعی حاکمیت، آیا میتوان انگیزهای برای توقف چنین طرحهایی پیش بینی کرد یا خیر؟ ما در جامعه چند سرمایهداریم اولین آنها سرمایه اقتصادی است که تعریف آن مشخص است. متولیان سرمایه اقتصادی بانک ها، کارخانجات، بازار و سایر پایگاه های اقتصادی هستند. دومین سرمایه کشور سرمایه های فرهنگی است. سرمایه های فرهنگی هر جامعهای شناخته شده است. سومین سرمایه ها، سرمایه های نمادین هستند. سعی و حافظ یا شاهنامه یا شخصیت شهید قاسم سلیمانی از سرمایه های نمادین ما هستند. دیگر مورد سرمایه اجتماعی است که سه عنصر دارد و پیشتر به آن اشاره شد. در جامعهای که مشارکت اجتماعی بالا باشد، یک آیتم وجود دارد و آن به اعتماد عمومی در دو وجه عمودی و افقی بر میگردد. اعتماد افقی یعنی وقتی شهروندی وارد یک مغازه میشود مطمئن باشد که کلاهی به سرش نمیگذارند و قیمتها واقعی است و گران فروشی نمیشود. اعتماد عمومی عمودی یعنی اعتماد مردم به حاکمیت و اعتماد حاکمیت به مردم. که در باورمندی مردم به سخنان دولتمردان دیده میشود. یکی از نمودهای بالا بودن مشارکت اجتماعی در انتخابات است.وجه سوم این بحث موضوع مهم شفافیت است. آیا بودجه به درستی و سر جای خود مصرف میشود؟! آیا خطا های خودیها را لاپوشانی میکنند؟! آیا دولتمردان خطاکار در سیستمی شفاف محاکمه میشوند؟! مجموعه این موارد در یک کشور تعیین کننده بالا یا پایین بودن سرمایه اجتماعی است. براساس مطالعات روانشناسی اجتماعی در طی 20 سال گذشته هیچ زمانی سرمایه اجتماعی به اندازه امروز پایین نبوده است. شیوه برخورد با مسئله حجاب، منتقدان دانشگاهی و کسانی که خواهان حقوق معوقه خود هستند مثل بازنشستگان و کارگران؛ موتور محرکه قدرتمندی برای پایین کشیدن سرمایه اجتماعی است.