به خاطر فراوانى آب و آبشارهاى متعدد و صدای رساى آب، خیلى باصفا بود؛گرچه صخرهها و نقاط صعبالعبور فراوانى هم در مسیر بود كه به خاطر آنها، معمولاً كوهنوردها از كنار آب نمىروند.تا شب در خانه بودم. براى اولین بار، به خاطر خستگى و نداشتن مسئولیت گفتن تبریك، به مراسم رسمى عید رهبرى نرفتم. تا عصر سؤالات زیادى رسید كه معلوم شد، جاى خالى من ابهام و سؤالانگیز شده است.ظهر همشیره فاطمه و بچهها جمع بودند. عصر همشیره طیبه و بعضى از بچههایش آمدند. شب عفت و سارا به مراسم ازدواج دخترآقاى [سیدمحمود] دعایى رفتند. فاطى و جمعى از بستگان كه دیشب براى احوالپرسى از [آقای غلامحسین کرباسچی]، شهردار [تهران] رفته بودند، مقدارى از وضع آنجا و دیداركنندگان گفتند.