فرشته صائمی: احمد علیرضا بیگی از جمله نمایندگان ردصلاحیت شده مجلس شورای اسلامی است که میگوید بنا بر آنچه در جلسه شورای نگهبان به او گفته شده، یکی از علت های ردصلاحیتش بخاطر اظهاراتش پیرامون فوت مهسا امینی بوده است. او البته معتقد است لابی های قالیباف و وزیر کشور هم در این موضوع بی تأثیر نبوده است.
علیرضا بیگی که در آستانه نوروز ۱۴۰۳ برای حضور در یک میزگرد در «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین حضور یافته بود، در گفتوگویی در حاشیه این میزگرد، گریزی نیز به نتیجه انتخابات در حوزه انتخابیه تبریز نیز زد و از حجم بالای آراء باطله در این شهر روایت کرد.
از این چهره نزدیک به احمدی نژاد درباره رأی دادن لحظه آخری رئیس دولت نهم و دهم پرسیدیم که او پاسخ داد؛«رأی دادن آقای احمدینژاد هم یک نوع اعتراض بود که لحظه آخر رفتند رأی دادند.»
در ادامه گفتوگوی خبرگزاری خبرآنلاین با احمد علیرضابیگی، نماینده ردصلاحیت شده مجلس یازدهم را میخوانید:
*****
*آقای علیرضابیگی! شما در لیست نمایندگان منتقد ردصلاحیت شده بودید، قبلا هم گفته بودید دلیل ردصلاحیت تان را نمیدانید، هنوز هم مبهم است یا بالاخره مشخص شد ردصلاحیت به چه علت بوده است؟
درباره علت رد صلاحیت من هیئت اجرایی اعلام کرد، محکومیت به دلیل ارتکاب جرم اقدام علیه امنیت ملی در کارنامه دارم در صورتی که اصلاً محکومیتی نداشتم. لذا در مرحله اعتراض به رأی هیئت اجرایی، مدرک فقدان سوءپیشینه کیفری خودم را به آنها دادم و گفتم که من اصلاً محکومیتی ندارم، حالا چه برسد به اینکه به دلیل اقدام علیه امنیت ملی محکومیت داشته باشم.
نکته دیگر اینکه مرحله هیئت نظارت استان در مورد احراز صلاحیت نمایندگان حذف شد و این مرحله را به هیئت مرکزی نظارت سپردند یعنی صلاحیتها در تهران رسیدگی شود، لذا از آنجا با من تماس گرفتند و گفتند شما اینجا تشریف بیاورید. گفتم که برای چه من بیایم؟ من که بیکار نیستم، شما هم بیکار نیستید.
اینجا عنوان شده ارتکاب جرم علیه امنیت ملی، اما سوءپیشینه کیفری من که به روز است، نشان میدهد من اصلاً محکومیتی ندارم. قضیه مانند این است که به شخصی بگویند شما سربازی نرفتهاید، او هم میگوید این هم کارت پایان خدمت من و دیگر جای سؤالی نیست.
مدتی از این قضیه گذشت تا اینکه هیئت مرکزی نظارت این بار اعلام کرد که صلاحیت شما به استناد بند ۲ و ۴ ماده ۳۱ قانون انتخابات یعنی عدم التزام به جمهوری اسلامی، عدم اظهار وفاداری به قانون اساسی و اصل مترقی ولایت فقیه، رد شده است. بنابراین مجدداً یک دفاعیه مفصلی نوشتم چراکه موضوع فرق کرده بود.
احمدینژاد برای اینکه از خودش رفع اتهام کند، رأی داد چرکه برخی میگویند که چشم احمدینژاد به پساجمهوری اسلامی است، لذا برای اینکه این اتهام را از خودش دور کند، با وجود اینکه پزشک به او گفته بود به دلیل عمل جراحی روی پلک چشمهایش، نباید در معرض باد و هوا قرار بگیرد، اما صرفاً برای اینکه اثبات کند که نگاهش به پسا جمهوری اسلامی نیست رفت و در انتخابات شرکت کرد.
در ردصلاحیت قبلی علت رأی دادگاه بود و در این ردصلاحیت موارد دیگری که اشاره کردم مطرح شد که نیازمند توضیح بود. برهمین اساس مدارک و مستنداتم را ارائه کردم و بعد هم گفتم در هر مرجعی لازم باشد من پاسخگو هستم.
بعد از این به من خبری داده نشد تا اینکه نظر نهایی شورای نگهبان اعلام شد که شما رد صلاحیت شدید. بعد هم آقای طحان نظیف مصاحبه کرد و گفت ما همه نمایندگانی که رد صلاحیت شدند را خواستیم و دلیل رد صلاحیتشان را به آنها گفتیم که من مصاحبه کردم که به من کسی چیزی نگفته، من هنوز نمیدانم که دلیل رد صلاحیت من چیست.
بعد از آن سخنگوی شورای نگهبان گفت که همه را خواستیم الّا یک نفر، آن یک نفر نیامده، آن یک نفر من بودم چون کسی به من چیزی نگفته بود.
بعد از یک هفته یعنی یک هفته مانده بود به انتخابات، تماس گرفتند که تشریف بیاورید و من هم رفتم در جلسهای که آقایان طحان نظیف، صادقی مقدم و رهپیک بودند، یک مورد مطرح شد که مواضع شما در جریان فوت خانم مهسا امینی در مسیر مصالح نظام نبوده است.
بعد مصادیقی هم ذکر کردند به عنوان مثال اشاره کردند شما گفتید فوت خانم مهسا امینی میتواند انگیزه همگرایی ملی باشد و من توضیح دادم بله، من در مورد هر چه که توییت زدم یا مصاحبه کردم میتوانم پاسخگو باشم اما این یک مطلب را هم گفتم که واقعیت این است کردستان چسبندگی ضعیفی به ایران دارد، در شرایطی که دختری از کردستان به رحمت خدا رفته، کل ایران متأثر شده و رهبر اظهار تأسف کرده، رئیسجمهور هم با خانواده او تماس گرفته، این به معنای همبستگی ملی است.
علاوه بر این در همان جلسه به من گفتند که شما در مورد گشت ارشاد مصاحبه کردید و گفتید گشت ارشاد یک ناندانی است که همه از آن نان میخورند. هم اصلاحطلب نان میخورد، هم اصولگرا نان میخورد، هم نیروی انتظامی نان میخورد.
باز من توضیح دادم که برای من در این مورد مصادیقی وجود دارد. گفتند شما مصاحبه کردید گفتید ۲۲۷ نفر نماینده طومار امضا کردند و از رئیس قوه قضائیه درخواست کردند که با دستگیر شدگان یا متهمان حوادث ۱۴۰۱ به اشدّ مجازات برخورد شود و این را برای مجلس ناپسند ارزیابی کردید، من هم گفتم بله. این برازنده مجلس نیست که وکلای مجلس برای موکلین خودشان درخواست مجازات کنند.
مثل این میماند که یک وکیل در محکمه و دادگاه به آقای قاضی میگوید که آقای قاضی این موکل من را میبینی، پدرش را دربیاورید و تیربارانش کنید. در صورتی که وکیل باید از عوامل مخففه استفاده کند برای اینکه سبب تخفیف مجازات یا فرار از مجازات موکل شود و این سزاوار نبود.
ضمن اینکه موضعی که من گرفتم در راستای مواضع رهبری بوده، چراکه رهبری همه را عفو کردند، همین نکته نشان میدهد که مشی مجلس با مشی رهبری در تعارض بوده است. البته در مورد علت ردصلاحیت بنده امکان دارد موارد دیگری پشت پرده بوده باشد اما در آن جلسه که فیلمبرداری هم شد و ثبت هم شد فقط همین مطلب را به من گفتند که مواضع شما در خصوص فوت خانم مهسا امینی در مسیر مصالح نظام نبوده است.
*پس در ردصلاحیت شما افرادی مثل قالیباف نقشی نداشته اند؟ از این بابت میپرسم که گفته شده بود ماجرای خودروهای شاسی بلند هم در این ردصلاحیت تأثیرگذار بوده است؟
گویا وزیر کشور در موضوع ردصلاحیتم دخیل بوده و بسیاری از مصاحبههایم خطاب من به وزیر کشور بوده است، چنانچه در مصاحبهها به موضوع استیضاح وزیر کشور و نسبت دادن زد و بند وزیر کشور با قالیباف اشاره کردم.
*بنابراین دولت در قضیه ردصلاحیت شما نقش داشت؟
در جریان استیضاح وزیر کشور بالاخره قالیباف به تفاهمی با وحیدی رسید، به این ترتیب که رئیس مجلس، وزیر کشور را وادار کرد که در ازای انصراف از اعلام وصول استیضاح وزیر کشور، معاونش را بردارد. یعنی قالیباف از فشار نمایندگان برای برکناری معاون وزیر کشور استفاده کرد و به نوعی او را وادار کرد.
در نتیجه وزیر کشور هم با وجود اینکه رهبری فرموده بودند نمایندگان در عزل و نصبها و انتصابات دخالت نکنند اما او تسلیم نمایندگان شد.
*یعنی مدعی هستید در پی زد و بندهای وزارت کشور با آقای قالیباف شما ردصلاحیت شدید؟
-بله.
قالیباف حداقل رأی را برای اینکه رئیس شود به دست خواهد آورد اما دیگر نمیتواند ریاست کند. به این معنی که قالیباف رئیس میشود ولی ریاستی که در مجلس یازدهم داشت را نمیتواند در مجلس دوازدهم داشته باشد چرا که آن پیوندها از بین رفته است.
*فکر میکنید رابطه شما با آقای احمدینژاد تا چه اندازه بر روی رد صلاحیت شما تأثیرگذار است؟
کسی در این مورد چیزی به بنده نگفت.
*واکنش مردم حوزه انتخابیه به رد صلاحیت شما چگونه بود؟ چراکه در دوره قبل با رأی بسیار بالایی به مجلس راه پیدا کردید
مردم که به بنده محبت داشتند و تصور میکردند من نماینده شایستهای برای آنها هستم، لذا اظهار تأسف میکردند.
*در برخی از حوزهها مردم به جای اینکه به افرادی که تأیید صلاحیت شوند رأی بدهند، به نمایندهای که مد نظر خودشان بوده و رد صلاحیت شده رأی دادند، در حوزه انتخابیه شما هم چنین اتفاقی افتاد؟
نمیدانم چراکه من یک هفته قبل از انتخابات از تبریز خارج شدم و اواخر اسفن ماه به تبریز رفتم یعنی شاید ۲۰ روز بود که به تبریز نرفته بودم و علاقهمندی هم نشان ندادم که بدانم چه اتفاقی افتاده است.
*نکتهای که در مورد انتخابات تبریز مطرح میشود، این است که مردم تبریز معمولاً لیستی رأی میدهند و ۶ نماینده تبریز همان دور اول مشخص میشوند اما در این دوره انتخابات به مرحله دوم رفت، فکر میکنید چرا این اتفاق افتاد؟
به واسطه مشارکت ضعیف مردم و فراوانی آرای باطله انتخابات در حوزه انتخابیه تبریز به دور دوم کشیده شد، چنانچه گفته میشود مشارکت تبریز در این انتخابات کمتر از ۲۲ تا ۲۳ درصد بود.
*آقای علیرضابیگی ریزش رأیها در این انتخابات محسوس بود، تصور میکردید قالیباف تا این اندازه ریزش رأی داشته باشد که حتی آرای فردی با سابقه مجری تلویزیون از میزان رأی او بیشتر شود؟
بله. پیشبینیام این بود که علیرغم تلاشی که قالیباف برای ایران سربلند انجام میدهد و این زد و بندهایی هم که دارد اتفاق میافتد، او اقبالی نخواهد داشت. ضمن اینکه دست یافتن به لیست واحد هم عملاً میسور نبود.
علاوه بر این خود قالیباف گفت اسم من فقط در یک لیست است و بقیه لیستها قبول ندارم، با این اقدام عملاً خودش را از یک امتیاز محروم کرد.
*به نظر میرسد ریزش رأی قالیباف برای منتقدان او یک پیامی داشت و برای آنها ثابت شد که حرفشان درست بوده. یکی از منتقدان او خود شما بودید که حالا میشود گفت آن انتقادات به نوعی کارساز بوده و بیراه نبوده...
من که پیشبینی میکردم قالیباف ریزش رأی داشته باشد ضمن اینکه پیشبینی دقیق من این بود که دولت در غیاب مردم خواهد توانست مجلسی سازماندهی کند که آن مجلس موی دماغش نباشد و این اتفاق هم افتاد.
یعنی نتیجه اقداماتی که دولت انجام داد، این بود که مشارکت تنزل پیدا میکند و در شرایط کاهش مشارکت مردم عملاً یک طیف خاصی میتوانستند به مجلس راه پیدا کنند که همه اینها هماهنگ با هم پیش رفته است. چه حذف کاندیداهایی که رأیآوری داشتند و چه تلاش برای کاهش از مشارکت.
در نتیجه ۶۰ درصد از مردم ایران در انتخابات اخیر مشارکتی نداشتند و ۴۰ درصدی هم که مشارکت کردند ۱۵درصد، رأی باطله دادند که اگر این ۱۵ درصد به آن ۶۰ درصد اضافه شود، آمار ۷۵ درصدی به دست میآید.
*به نظر شما مشارکت نکردن بر روی رأی آوردن افرادی مثل قالیباف و تندروها موثر بود؟
اساساً مردم نسبت به کارسازی نهاد انتخابات مأیوس و ناامید بودند لذا مشارکت هم نکردند. به عبارت دیگر مردم حس نمیکردند از رهگذر مشارکت در انتخابات و رأی دادن، این تغییر در وضعیت اداره کشور و روابط خارجی حاصل میشود.
*با توجه به راه پیدا کردن افرادی تندرو مثل رسایی یا نبویان و افراد دیگر به مجلس، تا چه اندازه شرایط برای ریاست قالیباف سختتر خواهد شد؟
در جریان استیضاح وزیر کشور بالاخره قالیباف به تفاهمی با وحیدی رسید، به این ترتیب که رئیس مجلس، وزیر کشور را وادار کرد که در ازای انصراف از اعلام وصول استیضاح وزیر کشور، معاونش را بردارد. در نتیجه وزیر کشور هم با وجود اینکه رهبری فرموده بودند نمایندگان در عزل و نصبها و انتصابات دخالت نکنند اما او تسلیم نمایندگان شد.
*یعنی شرایط مدیریت مجلس سختتر خواهد شد؟
بله، چراکه اکثریتی وجود ندارد. در مجلس چند گروه خواهند بود که بیشتر تلاش خواهند کرد یکدیگر را خنثی کنند و مجلس مرکز چالشهای قابل توجهی خواهد بود.
*یعنی دعواهای سیاسی به مجلس هم راه پیدا میکند؟
دعواهای سیاسی در مجلس وجود دارد.
*به نظر شما قالیباف میتواند این دعواهای سیاسی را که به نظر میرسد در مجلس دوازدهم شدیدتر باشد، را مدیریت کند؟
ویژگیهای شخصی قالیباف مانع از این میشود که بتواند کاراکتر جامعی از خودش ارائه دهد و در نتیجه بتواند همه را قانع کند.
* مشخصاً کدام ویژگی قالیباف منظور شما است؟
قالیباف آدم کم تحمل و کم طاقتی است که بهترین مصداقش آن مواجهی بود که با موضوع شاسی بلند گیت، داشت، به این ترتیب که یک نماینده مجلس میگوید من در حال خروج از کمیسیون صنایع و معادن که در آن جلسه استیضاح وزیر سمت مطرح است، مشاهده کردم که در حیاط مجلس کشندهها دارند شاسی بلند خالی میکنند.
چه نسبتی به این استیضاح و آن شاسیبلندها وجود دارد؟ این پرسش یک پاسخ منطقی طلب میکند که بگویند ما بررسی میکنیم و به این نماینده جواب میدهیم که نسبتی وجود دارد یا ندارد اما به جای اینکه پاسخ دهند، با نماینده برخورد کردند، میکروفن و سامانه رأیاش را بستند، مصونیت پارلمانیاش را از بین بردند، او را به دادگاه معرفی کردند که نتیجه دادگاه یک سال حبس برای این نماینده شد که این در واقع نشانه کمظرفیت و کمطاقت بودن قالیباف است.
بعد هم وقتی یکی از نمایندگان، صباغیان، به این برخورد با یک نماینده اعتراض مطرح میکند میگوید که سامانه رأی همکار من را برای چه و با کدام اختیار قانونی بستید، چه کسی چنین اختیاری به شما داد؟ قالیباف با جسارت فراوان میگوید که مصوبه هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان این بوده که سامانه رأی این نماینده بسته شود. در صورتی که آنها هیچ اختیار قانونی نداشتند.
*بنابراین قالیباف به نحوی با روحیه نظامی با مسائل برخورد میکند...
بله، البته بنده هم پیشینه نظامی دارم اما به این ترتیب برخورد نمیکنم چراکه پنج سال معاون قالیباف بودم.
* آیا تفاوت خاصی بین مجلسی که قالیباف رئیس آن باشد یا رسایی باشد، وجود دارد؟
بله، حتماً تفاوت وجود دارد. الان شرایطی پیش آمده که به نظر میرسد اصلاحطلبان و مستقلین از ترس نبویان و رسایی زیر عَلَم آقای قالیباف میروند.
*نتیجه انتخابات مجلس دوازدهم تا چه اندازه برای شما شوکه کننده بود؟
نتیجه انتخابات قابل پیشبینی بود کما اینکه وضعیت مشارکت قابل پیشبینی بود اینکه افرادی نظیر رسایی و نبویان بالا خواهند آمد، قابل پیشبینی نبود. به عنوان مثال فکر نمیکردم آقایان رسایی و نبویان بالا بیایند.
*شنیده شده در آستانه انتخابات نمایندگان مجلس فعلی یا اطرافیانشان تقاضای وام ۱۰ تا ۱۴ میلیاردی از بانک مهر ایران داشتند و دریافت کردند، از این موضوع خبر دارید؟
خیر. این قضیه هم مانند قضیه شاسی بلندها است.
*منظور شما از اینکه گفتید قضیه بانک مهر شبیه شاسیبلندهاست چیست؟ یعنی امکان دارد چنین چیزی اتفاق افتاده باشد؟
در مورد قضیه شاسیبلندها کسی به من چیزی نگفت کسی هم به من پیشنهاد نداد. حتماً این هم باز مثل شاسیبلندهاست که کسی به من پیشنهاد نداد که شما هم بیایید وام ۱۰-۱۲ میلیاردی بگیرید.
*آقای احمدینژاد نمیخواستند رأی دهند که آخرین لحظه رفتند رأی دادند؟
رأی دادن آقای احمدینژاد هم یک نوع اعتراض بود که لحظه آخر رفتند رأی دادند.
*یعنی احمدینژاد از اول نمیخواست در انتخابات رأی دهد ولی لحظه آخر رفت و رأی داد؟
باید از احمدینژاد سؤال کرد، من از او اطلاعی نگرفتم. اما احمدینژاد در حال حاضر برای اینکه از خودش رفع اتهام کند، رأی داد چرکه برخی میگویند که چشم احمدینژاد به پساجمهوری اسلامی است، لذا برای اینکه این اتهام را از خودش دور کند، با وجود اینکه پزشک به او گفته بود به دلیل عمل جراحی روی پلک چشمهایش، نباید در معرض باد و هوا قرار بگیرد، اما صرفاً برای اینکه اثبات کند که نگاهش به پسا جمهوری اسلامی نیست رفت و در انتخابات شرکت کرد.