او حالا اصل این اتفاق را پذیرفته، اما تملیک زمین به مؤسسه خود را بدون اطلاع خود دانسته است. او نوشته که فردی «با سواستفاده از اعتماد مجموعه اقدام به تدوین و ثبت اساسنامه، جعل امضاء، تسهیم سهام به آن کیفیت و ثبت مؤسسه بدون اطلاع تولیت، مدیر حوزه و برخی نزدیکان اینجانب نموده و مع الاسف حتی بدون ورود و امضاء برخی اعضا این قضیه صورت پذیرفته است.» کل این ماجرا، اما به حوزه علمیه ارتباط دارد که صدیقی آن را در سال ۸۲ راهاندازی کرده است. قبل از آشنایی با این حوزه علمیه باید ببینیم که کاظم صدیقی کیست و حاشیههای این روزها او به چه دلیل است؟
صدیقی ۷۲ ساله است و سال ۱۳۳۰ در شهرستان ابهر از توابع زنجان به دنیا آمده. او خیلی زود در ۱۲ سالگی تحصیلات حوزوی خود را در قم آغاز کرد. او در مدرسه حقانی از مدارس مشهور حوزه علمیه قم درس خوانده و شاگرد کسانی، چون احمد جنتی، حسن زاده آملی، محمدتقی مصباح یزدی، محمد مومن، علی مشکینی و... بوده است. به این ترتیب در سال ۵۷ پس از پیروزی انقلاب اسلامی صدیقی ۲۷ ساله با تحصیلات حوزوی خود وارد قوه قضائیه شد. پس از آن توانست در قوه قضائیه به سمتهایی، چون ریاست محاکم عمومی تهران و ریاست دادگاه عالی انتظامی قضات به عهده بگیرد. او هنوز هم در قوه قضائیه به عنوان مشاور رئیس قوه قضائیه فعالیت میکند. صدیقی سال ۸۲ در شمال تهران در منطقه ازگل حوزه علمیهای به نام مدرسه امام خمینی تأسیس کرد و خود تولیت آن را به عهده گرفت. صدیقی در این مدرسه تدریس نیز میکند و در مسجد جامع ازگل نیز درس اخلاق دارد. صدیقی سپس به سمتهای نایب رئیس شورای مدیریت حوزه علمیه تهران و رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر بوده است.
صدیقی از سال ۸۹ یعنی وقتی پشت تریبون نماز جمعه تهران رفت، به شهرت رسید. او سپس در برنامههای تلویزیونی ظاهر شد و البته اظهارنظرهای جنجالیاش در این مسیر کمک زیادی به دیدهشدنش کرد. شاید آخرین این اظهارنظرها نیز درباره انتخابات مجلس دوازدهم است. صدیقی دراین باره گفت: «مردم علیرغم مشکلات معیشتی پای صندوقهای رأی حاضر شدند و این حضور از سوی افرادی در جامعه انجام شد که گرفتاریهای معیشتی دارند و مرفهان بی درد خود را کنار کشیدند.» یا در جایی دیگر، او که در دولت روحانی از منتقدان وضعیت اقتصادی کشور بود در دولت سیزدهم گفته بود: «اگر مردم خدا را در نظر میگرفتند مبتلا به مشکلات معیشتی نمیشدند.» او حتی حقوق دادن کارکنان در دولت رئیسی را «به موقع» و «امداد الهی» خواند. روایتهای صدیقی در منبرهای او نیز بازتابهای بسیاری داشته است. فقط در یک مورد او گفته بود که آیتالله مصباح یزدی پس از مرگ و هنگام غسل میت چشمان خود را باز کرده و به طرز «مهربانانه» نگاه کرده است. او البته بعدتر از این حرف خود پس گرفت.
نکته دیگر در کارنامه صدیقی روایت روحالله حسینیان از مقامهای اطلاعاتی و قضائی و از قاضیهای دهه ۶۰ درباره اوست. حسینیان در گفتوگویی درباره اعدامهای دهه ۶۰ گفته بود: «به صدیقی که رئیس دادگاه بود گفتم پروندههایت را دیدم، ماشاءالله خیلی قاطعانه بود. گفت اگر چیزی هم ما برای خدا داشته باشیم برای قیامتمان همینها است!». این در حالی که حسینیان خود از چهرههای نزدیک به جبهه پایداری و مشهور به داشتن آرا و احکام سخت بوده است.
مدرسه علمیه صدیقی در ازگل با معماری خاص، در منقطهای گران قیمت و خوشآبوهوا ساخته شده است. برخی از منتقدان حتی این مدرسه علمیه را «لاکچری» میدانند. در ضلع شرقی این مدرسه، اما باغی به مساحت ۴۲۰۰ متر بوده که طبق نامه صدیقی مؤسسه او قصد تملک آن و تأسیس مجموعه «آموزشی و فرهنگی پیش حوزوی» برای نوجوانان و دانشآموزان داشته است. یاشار سلطانی فعال رسانهای نوشته که شرکت «پیروان «اندیشههای قائم» یک ماه پس از تأسیس صاحب ۴۲۰۰ متر از زمینهای مدرسه علمیه امام خمینی میشود. به نوشته سلطانی در این شرکت «به جز کاظم صدیقی دو فرزند او «محمد حسین» و «محمد مهدی» هم در ترکیب این شرکت حضور دارند و برای اینکه این جمع خانوادگی جمعتر شود «رضوانه قوام» عروس کاظم صدیقی هم به عنوان بازرس معرفی شده است». در این میان اسامی برخی نزدیکان کاظم صدیقی نظیر «فضلالله بیگوردی» سر تیم حفاظت صدیقی در مقام بازرس علیالبدل هم دیده میشود. صدیقی البته روایت متفاوتی از ماجرا دارد. او نوشته: «مؤسسه ثبت شده به کیفیتی که در رسانهها انتشار یافت، بدون اطلاع اینجانب و مدیریت حوزه و بر خلاف اهداف مصوب آن به ثبت رسیده است.» او حتی از کسانی که این ماجرا را افشا کردهاند نیز شکایت کرده است. باید دید که این پرونده جنجالی در فرایندی شفاف رسیدگی خواهد شد یا در سکوت رسانهای بررسی میشود. هرچند که وقتی پروندهای در افکارعمومی باز شود به سختی میتوان آن را به راحتی مختومه کرد.