درحالیکه کار جوهر انسان معرفی میشود، اما در مقابل این تعریف والا مفاهیمی چون فرسودگی شغلی قرار دارد که از تبعات فشار کاری است. الگوی صحیح کار کردن کدام است و چگونه شغل افراد را به سمت بیماریهای روحی و روانی میبرد؟ سرمایه هر واحد اقتصادی دفتر و تشکیلات اداری، ماشین آلات یا حتی برند اش نیست، سرمایهاش نیروی انسانی هستند. امروزه مدیریت منابع انسانی یک علم شناخته شده و مورد وثوق است. توجه به بهره وری منابع انسانی مثل یک قرن پیش معادل سختگیری نیست بلکه امروزه با ایجاد امنیت شغلی، تجهیز محیط کار، آموزش نیروی انسانی، طراحی برنامههای منعطف و حمایت از کارکنان و ایجاد مشوق برای نیروی کار بهره وری را تقویت میکنند. توجه به ساعات غیر کاری و تشویق کارکنان به استفاده از مرخصی و پرداختن به امور شخصی در نهایت به موفقیت آن بنگاه اقتصادی منتهی میشود. شغل افراد نباید سلامتی جسمی و روانی و یا زندگی خانوادگی آنها را به خطر بیاندازد. متأسفانه در شرایط اقتصادی کنونی شاهد مواردی از شهروندان چند شغله هستیم. وقتی این افراد تعهد بیش از حد برای خود ایجاد میکنند مجبور میشوند سلامتی یا مسئولیتهای خانوادگی خود را به پای شغل و درآمد قربانی کنند. اگر چه چند شغله بودن یا ساعت کاری طولانی وضعیت معیشتی فرد و خانوادهاش را بهبود میبخشد ولی در طولانی مدت به فرسودگی شغلی، بیماری و مشکلات خانوادگی منتهی خواهد شد. درست آن است که افراد زمان خود را با تعادل میان شغل، مسئولیتهای خانوادگی، فعالیتهای اجتماعی و استراحت تقسیم کنند.
آیا میتوان گفت که ساعات کار و میزان تعطیلات هفتگی در کشور ما در مسیر بهبود کیفیت زندگی و سلامتی افراد جامعه است؟ تعطیلات هفتگی به طور کیفی تنظیم نشده که مردم بتوانند از دو روز تعطیل رسمی در هفته بهره ببرند. دوما این تعطیلات باید به شکل عادلانه تمام اقشار را شامل شود تا بتوانیم بگوییم در مسیر سلامتی جسمی و روحی جامعه قرار داریم. ارتقای کیفیت اوقات فراغت، برنامه ریزی، زیرساخت و منابع میخواهد. آیا در جهت توسعه خدمات گردشگری داخلی کار اساسی صورت گرفته است؟ آیا تسهیلاتی برای استفاده اقشار کم برخوردار از خدمات گردشگری در نظر گرفته شده است؟ اگر پاسخ منفی است پس باید گفت دو روز تعطیل رسمی، روزهایی عادی یا روز کار بیشتر برای اقشار کم درآمد و دهکهای پایین جامعه است. در صورتی که دو روز تعطیلی رسمی اجرا شود بیشتر کارکنان دولت را شامل میشود ولی آخر هفتهها برای سایر مشاغل به ویژه برای گروههای کم برخوردار جامعه به چه صورتی خواهد بود؟ کارمندان دولت به تعطیلات میروند و کارکنان بخش خصوصی، کارگران در کارگاههای زیرزمینی و سایر شاغلین در مشاغل غیر رسمی 6 روز هفته ۱۲ ساعت سر کار میروند؟! اگر دولت و مجلس میخواهند برای ارتقای کیفیت زندگی و سلامتی روحی و روانی جامعه کاری بکنند باید برای توزیع عادلانه ثروت در جامعه و ارتقای رفاه کاری کنند. کار زیاد و نداشتن زمان کافی برای استراحت، وضعیت جسمی فرد را از کنترل خارج میکند و روی سلامت روان تأثیر منفی به جا میگذارد.
با توجه به شناختی که از جامعه ایران دارید، نظر شما درباره تعطیلی روز شنبه به جای پنجشنبه چیست؟ اگر اقتصاد مبنا باشد تعطیلی روز شنبه به نفع کشور است. بیشتر کشورهای جهان، روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل هستند و تنها کشورهای محدودی روزهای پنجشنبه و جمعه را آخر هفته اعلام کردهاند. این مسئله ارتباط فعالان اقتصادی ایران با جهان را عملاً چهار روز هفته قطع میکند. لذا تغییر تعطیلات آخر هفته به جمعه و شنبه به نفع فعالان اقتصادی است. چون به دلیل انجام مناسک مذهبی نمیتوان در تعطیلی روز جمعه تغییری ایجاد کرد. اما اگر از نظر فرهنگی و مذهبی به موضوع تعطیلات آخر هفته نگاه کنیم، تعطیلی پنجشنبه و جمعه قابل پذیرش، مطابق عادت و بومی شده است. به نظر من چون پنجشنبه در عادات ما ایرانیها یک روز نیمه تعطیل تلقی میشود حتی اگر شنبهها به طور رسمی تعطیل اعلام شود باز هم کارکرد پنجشنبه در جامعه همان روز نیمه تعطیل باقی خواهد ماند. این موضوع هم باید مورد توجه مجلس و دولت قرار بگیرد.