کد خبر : 601784 تاریخ : ۱۴۰۲/۱۲/۱۲ - 02:33
رضا رمضانی خورشیددوست - پژوهشگر پژوهش جانبدارانه پژوهش جانبدارانه سیاسی یکی از موارد شگفت اعلان پژوهش جانبدارانه، توسط سازمان سیا درباره ی اقدامات گذشته خود ابراز شد.

در هشت سال بین 86-1978 ریاست اطلاعات سیا برای استفاده داخلی، اقدام به هشت پژوهش نمود. این پژوهش‌ها به صورت مقالات تهیه شد. هدف از این مقالات دست یابی به "تحلیل بهتر" ابراز شد. این مجموعه در کتابی با عنوان "روان‌شناسی تحلیل اطلاعات" در سال 2000 نشر یافت (Heuer, 2000). در این میان، رخدادهای بین 1986 تا 2000 – یعنی در فاصله بین سال نشر آخرین مقاله و سال نشر کتاب- نیز افزوده شد. مباحث کتاب عمدتاً بر شکست و نارسایی های پژوهش و تحلیل اطلاعاتی آمریکا در سال های 1940 تا سال 2000 را شامل می‌شود.
نکته بسیار مهم در این کتاب، انتقاد سازمان سیا از خود و اعلان آن به مردم آمریکا است. شاید درسی برای کشورهای در حال توسعه باشد که برای اصلاح حکومت، حتی اصلاح سازمان های اطلاعاتی و امنیتی، اولاً، از پژوهش و نقد علمی بهره می‌گیرند، ثانیاً، از ذکر شکست‌ها و درس آموزی از آنها برای تحلیل و اقدام برتر، پروایی ندارند. برخی از موارد شکست های اطلاعاتی سیا چنین ذکر شده است:
- چرا سازمان اطلاعاتی آمریکا در جریان پیاده کردن نیروهای نظامی متفقین در نورماندی فرانسه در سال 1944، نتوانست از حیله های نظامی آلمان نازی با خبر شود و متفقین، به ویژه آمریکا، افزون بر ده هزار مجروح و 4000 کشته داشتند. چرا این شکست سنگین در تحلیل اطلاعاتی سیا جایی نداشت؟
- چرا سیا نتوانست از حمله ارتش ژاپن به پرل هاربور مطلع شود و آن را پیش بینی کند. در این حمله بخش بزرگی از تجهیزات نظامی آمریکا شامل 350 هواپیما و تعداد چشمگیری از ناوها نابود شد و 2500 نفر کشته و 1200 نفر مجروح شدند؟ (همان منبع).
- چرا سیا از اشغال شرق آلمان توسط نیروهای شوروی بی خبر ماند و در تحلیل آن جایگاهی نداشت و نتوانست آن را پیش بینی کند؟
- چرا در دوران جنگ سرد متخصصان شوروی و متخصصان چین در سازمان سیا نتوانستند به ماهیت کمونیسم روسیه و کمونیسم چین به درستی پی ببرند؟
– چرا سیا در مورد انقلاب در ایران غافل ماند؟ زیرا سیا در مورد حکومت های خودکامه بر دو مبنای نظری تأکید داشت. اول، اگر حکومت خودکامه دچار تهدید شود، با اعمال زور می‌تواند از خود دفاع کند؛ دوم، حکومت های خودکامه از نیروهای کارای نظامی و امنیتی برخوردار است و با قیام و تحریک مردمی سرنگون نمی‌شوند. ولی در مورد ایران، هر دو مبنای نظری سیا در میدان عمل نادرست بود. از اینرو سقوط شاه از نظر سیا باورکردنی نبود.
- تحلیل سیا این بود که پس از آتش بس جنگ ایران و عراق، صدام بخشی از ارتش عراق را برای بهبود اقتصاد عراق به کار خواهد گرفت. از اینرو حمله و اشغال کویت توسط سیا تحلیل و پیش بینی نشده بود.
علاوه بر این، عده‌ای در سازمان سیا پیش بینی کرده بودند که حمله آمریکا به عراق، آمریکا را دچار یک ویتنام دیگر خواهد کرد که چنین نشد.
- اطلاعات آمریکا در مورد رابطه بین اعراب و اسرائیل نیز دچار نادرستی شده است . بر حسب مستندات تحلیلی سیا، شکست های اطلاعاتی، ناشی از رواج و قبول مجموعه‌ای از “چارچوب های ذهنی” (mind-set) در سازمان سیا است. این “چارچوب های ذهنی” منجر به انواع جانبداری ها، تمایلات، گرایش های جهت دار یا - به اصطلاح - اریب (biased) شده است. انواع تمایلات رایج در سازمان سیا چنین است.
@Roshangari