کد خبر : 601555 تاریخ : ۱۴۰۲/۱۱/۲۴ - 02:41
شمس الله شریعت نژاد، نماینده پیشین مجلس در گفت‌وگو با ستاره صبح آنلاین: رد صلاحیت کاندیداهای مجلس باعث تضعیف جایگاه قانون گذاری شده است ستاره صبح، اعظم طاهری: روزنامه ستاره صبح روز گذشته در سرمقاله خود به قلم مدیرمسئول مطلبی با عنوان: «جلوه قله‌های ثروت در برابر حفره‌های فقر» منتشر کرد. علی صالح‌آبادی در این یادداشت به چرایی محقق نشدن آرمان‌های انقلاب پرداخته است. در بخشی از این متن با اشاره به لزوم تشکیل مجلس و دولت تکنوکرات، بر اهمیت این دو نهاد و نقشی که در حل‌وفصل مشکلات کشور دارند تأکید شده است. سؤال این است نقش مجلس در معضل فقر و ثروت چیست؟ ستاره صبح در این موضوع گفت‌وگویی با شمس الله شریعت نژاد، نماینده پیشین مجلس داشت که در ادامه می‌خوانید:

  نقش و سهم مجلس در فاصله عمیقی که میان فقر و ثروت در جامعه ایجادشده چیست؟ آیا مجلس در این موضوع مشخص توانسته به نقش نظارتی خود به شکل قابل قبولی عمل کند؟
متأسفانه هر دوره که پیش‌آمده‌ایم، مجالس ما از جرات و جسارت اعتراض در مورد چنین مسائلی خالی‌شده و به‌جای اینکه حقوق ملت خط قرمز باشد، مفاسد اقتصادی خط قرمز شده است.
بعضاً با نمایندگان معترض به علل و عوامل فقر و فساد اقتصادی برخوردی شده که سایر نمایندگان جرات اعتراض ندارند.
سرنوشت افرادی مثل من یا آقای بیگی برای باقی نمایندگان درس عبرت شده است. خدا بداند که من شریعت نزاد تمام تلاشم را کردم کافی است. حال مسائل را جور دیگری نشان بدهند و ماجرا را وارونه کنند و به ما انگ بزنند و خودمان را محکوم و محروم کنند، این بحث دیگری است. ولی واقعیت این است که اگر علت رد صلاحیت آقای بیگی افشای ماجرای شاسی بلندها بود علت رد صلاحیت من هم مبارزه با رانت و فساد در بنیاد علوی و اوقاف بود.
وقتی نماینده مجلس به وظیفه‌اش که نظارت بر حسن اجرای قانون است ورود می‌کند با او برخورد می‌شود. به این ترتیب مجلس خنثی می‌شود. هر دوره مجلس با نمایندگانی حرفه‌ای پر می‌شود که چم و خم کار نمایندگی بی دردسر را بلد هستند. کاری به کار باندبازها و رانتخوار ها و مفاسد اقتصادی ندارند و سرشان را پایین می‌اندازند و مثل یک کارمند کار می‌کنند.
متأسفانه مبارزه با رانت و فساد اقتصادی در مجلسان طور که باید جدی گرفته نمی‌شود، گویی صحبت از این مسائل به خط قرمز تبدیل شده است. امروزه نمایندگان حتی اگر اطلاعاتی در چنین مواردی داشته باشند، واهمه دارند که ورود کنند. چون پرداختن به این موارد برای نماینده مجلس هزینه دارد.

 

  چرا مجلسی که به گفته امام باید عصاره فضائل ملت باشد، نمی‌تواند وظیفه نظارتی‌اش را به درستی انجام دهد؟
نماینده مجلس، نماینده کیست؟! درست این است که نماینده مردم باشد و رأی اش را از مردم بگیرد، تأیید حضور اش در مجلس را از مردم بگیرد و برای مردم کار کند. ولی وقتی نماینده تأیید اش را باید از جای دیگر بگیرد نمی‌تواند به وظایف نمایندگی عمل کند.
مجلس توانمند مجلسی است که از نخبگان و معتمدین واقعی مردم تشکیل شود. چنین مجلسی منادی افکار و اندیشه‌های مردم خواهد بود. چنین مجلسی می‌تواند کار کند.
به بیان ساده مجلس یعنی مردم، از این‌رو همه گرایش‌های سیاسی باید در مجلس باشند. نمی‌گویم مجلس نماینده مردمی ندارد، ولی تعدادشان کم است. باید اکثریت مجلس برخاسته از دل مردم باشند و زندگی آن‌ها شبیه به زندگی آحاد ملت باشد تا بتوانند از حقوق مردم دفاع کنند. چندین دوره است که اکثریت مجلس از یک طیف خاص است و مجموعه‌ای شبیه به دولت در مجلس تشکیل می‌شود.

 

  به نظر شما برای رفع معضل فقر به مجلسی قوی نیاز داریم یا دولتی قوی؟
قطعاً مجلسی قوی با اختیاراتی کامل نیاز داریم. اگر مجلس مردمی باشد به سرعت مشکلات را احصا می‌کند وراه حل‌ها را پیدا خواهد کرد.
مجلسی که اکثریت مردم با آن همراه نباشند چه می‌داند فقر چیست؟! چه می‌داند حقوق کارگری ده میلیون تومانی یعنی چه؟! چه می‌داند هزینه دارو ودرمان یعنی چه؟! چه می‌داند مشکلات بیمه چیست؟! چه می‌داند بازنشسته چطور زندگی می‌کند؟! نمی‌تواند درست تصمیم بگیرد. مجلس موفق نیست، چون اکثریت مردم را ندارد و بسیاری از شایستگان جامعه در مجلس حضور ندارند.
امروز دولت از مجلس حرف شنوی ندارد، حتی وقتی مجلسی حداقل تکانی می‌خورد و از یک وزیر سؤال می‌پرسند یا تذکری می‌دهند دولت برآشفته می‌شود. از دل یک تصمیم استیضاح رانت شاسی بلند بیرون می‌آید! مجلس برای حل‌وفصل کردن مشکلات واقعی ملت کاری نکرده است. تدوین و تصویب طرح‌هایی که ربطی به مشکلات معیشتی مردم ندارد چه فایده‌ای دارد؟
دولتمردان، نمایندگان مجلس و چهره‌ها و شخصیت‌های برجسته سیاسی نباید در تله تبلیغاتی که خود طراحی کرده‌اند بیفتند. تبلیغات و بزرگ نمایی دستاوردها زیاد است ولی خودمان می دانیم که وضعیت واقعی چیست؟! شاید بتوان با شعار، بنر، پوستر، آمار سازی و دستاورد تراشی در فضای تبلیغاتی عملکردی قابل قبول عرضه کرد ولی واقعیت زندگی مردم است. هیچ حکومتی بدون تکیه بر مردم اش امکان بقا ندارد.