با توجه به اینکه نیویورکتایمز اعلام کرده السودانی پیام آمریکاییها را به ایران آورده به نظر شما اهداف سفر نخستوزیر عراق در شرایطی که منطقه دچار تنش شده است چیست؟ میشود حدس زد که هدف سفر السودانی به تهران، مسئله تنش در غزه است. زیرا پیشازاین سفر، بلینکن به عراق و بعد به ترکیه رفت. البته هدف قرار دادن پایگاههای آمریکایی در عراق مانند عین الاسد توسط نیروهای نظامی نزدیک به ایران نیز ممکن است در این سفر مورد ارزیابی قرار گیرد. طبیعی است عراق و آمریکا نسبت به این مسئله حساس هستند. بغداد تلاش میکند از این تنشها فاصله بگیرد و بهعنوان کانون بحران شناخته نشود. عراق علاقهای ندارد که بخشی از سرزمینش به منطقه درگیری تبدیل شود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت امکان اینکه السودانی نقطه نظرات مقامات آمریکا را به ایران انتقال داده است وجود دارد.
با توجه به اینکه عراق درگیر تنشهای داخلی و خارجی بوده و هست چگونه پس از روی کار آمدن السودانی توانسته توازن در سیاست خارجی برقرار کند و در فروش نفت ماهانه 9 میلیارد دلار کسب در آمد کند؟ دولت السودانی وقتی سر کار آمد با همه شیعیان دولتهای پس از صدام همکاری کرد و مسئولیتهای کلیدی به آنها واگذار کرد. دولت او با توجه به تفاهمی که در داخل و در منطقه و البته با آمریکاییها انجام داده توانسته بهنوعی از گرایشات سیاسی و قومی فاصله گرفته و در یک مدار متعادل از سیاست خارجی قرار گیرد. این سیاست عراقیها این است که هم با ایران رابطه خوبی داشته باشند و هم با اعراب، آمریکا و غرب روابط پایدار و با ثباتی ایجاد کنند، در این امر هم تا حد زیادی موفق بودهاند. السودانی نسبت به الکاظمی روابط بهتری با ایران دارد با این وجود او از پایگاههای نظامی آمریکا و روابط با واشنگتن دفاع میکند. در حقیقت السودانی تغییری در مناسبات با طرف آمریکایی ایجاد نکرده و چه بسا که روابط بغداد-واشنگتن بیشتر نیز شده است. مقامات تهران نسبت به الکاظمی اعتماد بیشتری به السودانی دارند.
برخی کارشناسان معتقدند با توجه به حوزه نفوذ کشورهای عربی در عراق ممکن است در آینده روابط تهران-بغداد دچار تنش شود علیالخصوص در موارد مثل دریافت غرامت. نظر شما درباره آینده روابط دو کشور همسایه چیست؟ در روابط ایران با عراق مسئلهای بهعنوان غرامت درباره جنگ هشتساله وجود ندارد. در پایان جنگ و پذیرش قطعنامه هیچ جایی به این مسئله اشاره نشده است که کسی بتواند نسبت به آن ادعایی داشته باشد. عراق هم تاکنون چنین مسئلهای را نپذیرفته است. البته مشکلات دیگری ممکن است بین دو کشور وجود داشت باشد مانند مسئله قرارداد 1975 که به خط مرزی «تالوگ» مشهور است. عراقیها حاضر نیستند آن را بپذیرند، بعد از سقوط صدام هیچ دولتی به تالوگ خود را ملزم نکرده و آن را نپذیرفته است. همچنین قضیه لایروبی شط العرب. در کنار این موارد مسئله حضور کردها و عناصر تجزیهطلب کرد در شمال عراق میتواند از دیگر مسائل بحرانزا بین دو کشور باشد. عراق خود را یک کشور عربی میداند و تلاش میکند بیشترین روابط را با جهان عرب داشته باشد و طبیعی است که داشتن روابط خوب با اعراب و ایران بالانس راحتی برای دولتهای عراق نباشد. متأسفانه درگیری در غزه باعث شده که مناسبات عراق با ایران، آمریکا و اعراب دچار تنش شود و بیم آن میرود که عراق مجدد به یک کانون درگیری در منطقه تبدیل شود.
بهعنوان یک کارشناس به نظر شما عراق در آینده نزدیک میتواند به یک سطحی از توسعه و رشد قابل قبول دست پیدا کند یا خیر؟ عراق مشکلات زیادی دارد. دولت عراق درگیری مسئله فساد سیستماتیک است. امار فساد اقتصادی در این کشور خیلی بالاست. درآمدهای عظیم نفتی در سالهای گذشته به دلیل مناسبات قبیلهای و طایفهای تلفشده است. هنوز نمیشه گفت مشکلات عراق بهطور کامل حلشده است. اما عراق فرصتهای خوبی دارد و توانسته به دومین کشور صادرکننده اوپک تبدیل شود و جای ایران را گرفته است. بنابراین عراق فاصله زیادی با یک کشور درحالتوسعه دارد.