سید جلال ساداتیان دیپلمات پیشین گفتوگویی با ستاره صبح انجام داده که در ادامه میخوانید:
با توجه به مشکلات درونی اسرائیل پیش از جنگ موقعیت این رژیم پس از 15 مهر را چگونه ارزیابی میکنید؟ حدود 2 میلیون فلسطینی در نوار غزه زندگی میکنند. در سالهای گذشته مناطق مسکونی آنها بمب باران شده است. طبیعتاً آنها در گذشته که توان کمتری داشتند بیشتر دفاع میکردند و حملاتشان محدود بود اما این بار حرکت حماس یک تهاجم نظامی واقعی بود. بعد از حملات حماس اسرائیل به تلافی، تهاجم گستردهای را علیه مردم غزه آغاز کرده که تاکنون حدود 8 هزار مجروح و بیش از سه هزار نفر کشته از هر دو طرف داشته است. متأسفانه ویدئوهایی منتشرشده از حمله حماس و خشونتهایی که فلسطینیان علیه افراد غیر نظامی داشتهاند که البته مشخص نیست که چه میزان از این ویدئوها واقعی و چه میزان ساختگی است اما این خشونت علیه زنان و کودکان از هیچ طرفی قابل قبول نیست و نباید به گونهای عمل کرد که دشمن از آنها سوء استفاده کند. اسرائیل در پشت یک دیوار و گنبد آهنین و سیستم امنیتی مخوف قرار داشت اما هیمنه اسرائیل با حمله طوفان الاقصی شکسته شد. این حمله باعث استیصال نتانیاهو شد. اما در همان روز حمله جلسه نتانیاهو با احزاب مخالفش مانند لاپید باعث شده که در شرایط جنگی احزاب سیاسی یک ائتلاف ملی تشکیل دهند. نتانیاهو این ائتلاف را با دو هدف انجام داد. نخست به دلیل انتقادهای گسترده نظامیان در غافلگیری، تلاش میکند برای خود شریک جرم پیدا کند تا سطح انتقادات کاهش یابد و دوم نتانیاهو میداند با یک حزبی که پایگاه رأی آن شکننده است نمیتواند امور را مدیریت کند به همین دلیل زیر بار ائتلاف با نیروهای مخالف خود رفت. اسرائیل به بهانه خشونتی که فلسطینیها اعمال کردند و همچنین فشار برای آزادسازی اسرای خود برق، آب و سوخت را به روی مردم غزه بسته است. این عمل با مخالفت سازمان ملل مواجه شده است. برخی تحلیلها حاکی از آن است که این تنشها با تحریک روسیه در منطقه انجام میشود تا مسکو بتواند خود را از کانون توجه در غرب خارج کند. روسیه میخواهد فرصت تنفسی پیدا کند تا از باتلاق اوکراین خارج شود. تنشها در منطقه به یک یا دو کشور محدود نمیشود بلکه کشورهای دیگر هم وارد موضوع شدهاند از جمله درگیریهای پراکندهای که حزب الله لبنان با اسرائیل در مرزهای شمالی خود داشته است. مسئله جنگ محدود به اسرائیل و غزه نمیماند. اگر اسرائیل بخواهد مانند گذشته فقط با مشت آهنین همه داستان را حل کند دامنه درگیری توسعه پیدا میکند و به یک حد محدود نمیشود. این تنش میتواند کشورهایی مانند اردن را درگیر کند که غرب هم چنین خواستهای ندارد. غرب و آمریکا به دنبال این است که تنش در منطقه را کنترل کند تا دامنگیر سایر کشورهای منطقه نشود.
به نظر شما جنگ اسرائیل با حماس چه ارتباطی با جنگ اوکراین دارد و چگونه بر روی تحولات آن میدان تأثیر میگذارد؟ اگر جبهه جنگ در اسرائیل و غزه باز شود غربیها باید سلاح و امکانات و توجهات خود را معطوف به اسرائیل کنند. این مسئله باعث حساسیت کشورهای منطقه بهخصوص اعراب خواهد شد و در مقابل آن واکنش نشان خواهند داد. عربستان اکنون درخواست کرده سازمان کنفرانس اسلامی جلسه تشکیل دهد. بنابراین این تحولات باعث افزایش آتش جنگ خواهد شد. اسرائیل باید بداند که مانند گذشته نمیتواند هر میزان که خواست به نوار غزه فشار بیاورد. دیگر رسانهها و ملتها منطقه و دنیا نسبت به این فشار ها بیتفاوت نیستند. خصوصاً وقتی هیمنه اسرائیل شکسته شده و رسانهها توجه زیادی به تحولات جنگ دارند. در نتیجه راهکارهای گذشته اسرائیلیها امروز دیگر نتیجه نمیدهد. کاهش تنشها در منطقه نوار غزه مستلزم این است که اسرائیل زیر بار حداقل توافقات گذشته برود. از توافق اسلو به بعد این کشور روندی را طی کرد که در آن منطقه دو کشور شکل بگیرد. یکی فلسطین که خود شامل دو بخش غزه و ساحل غربی رود اردن میشود و یکی هم اسرائیل. زمینهایی تعیین شد که این سرزمینها متعلق به فلسطینیها است و اسرائیل نباید در آنجا شهرکسازی کند. اما نتانیاهو برخلاف این تعهدات در آن مناطق شهرکسازی کرد و عدهای را در آنجا مستقر کرد. حال پرسش این است که اسرائیل در شرایطی است که به این توافقات برگردد یا خیر؟ به نظر میرسد تحولات در منطقه پیچیده شده و نمیتوان آن را محدود به جنگ دو ملت با یکدیگر دانست.