کد خبر : 518429 تاریخ : ۱۴۰۲/۶/۲۰ - 03:54
توهم خودساخته درباره عضویت در بریکس

1-امیر باقرزاده کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه یزد

2-الهه علیزاده کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه تبریز

با وقوع انقلاب 57 و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران، توازن قدرت در منطقه خاورمیانه، که حیاط خلوت آمریکا و متحدانش بود، تغییر کرد. جمهوری اسلامی با داشتن ایدئولوژی شیعی مبتنی بر صدور انقلاب خود، سعی بر این داشت تا منطقه خاورمیانه را تحت نفوذ خود قرار داده و از نفوذ آمریکا در منطقه جلوگیری کند؛ شاید بتوان گفت در رابطه با این موضوع، موفق عمل کرده است. تقابل ایران و آمریکا در دهه‌های اخیر در عرصه بین‌الملل تا به امروز به دلیل هژمونی آمریکا در تمامی عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در دنیای امروز، باعث شده تا صدمه بر پیکرهٔ این نظام سیاسی وارد شود، این صدمات ناشی از تحریم‌های همه‌جانبه آمریکا و متحدانش برعلیه ایران باعث شد تا جمهوری اسلامی برای بقای خود از هیچ اقدامی چشم‌پوشی نکند. ازجمله این اقدامات می‌توان به حضور جمهوری اسلامی ایران و نیروهای تحت نفوذ خود در اکثر کشورهای منطقه ازجمله سوریه، عراق، فلسطین و یمن برای مبارزه با تروریسم تحت حمایت آمریکا و تاثیر بر کشورهای منطقه، نزدیک شدن به قدرت‌های شرقی ازجمله چین و روسیه و همکاری با آن‌ها در ابعاد سیاسی، اقتصادی و نظامی و عضویت در پیمان شانگهای، اشاره کرد. تمام این اقدامات باعث شد،تا جمهوری اسلامی تنها در بعد سیاسی، نظامی و امنیتی در منطقه به پیشرفت‌ دست یابد و تحت فشار اقتصادی قرار گیرد.

عضویت ایران در بریکس

 اما طی روزهای گذشته خبرگزاری‌های داخلی و خارجی پرده از اقدام دیگر برای مقابله با آمریکا برداشتند، این اقدام چیزی نبود جزء عضویت ایران در گروه بریکس. ایده تشکیل این گروه در سال 2001 توسط جیم اونیل، اقتصاددان ارشد شرکت خدمات مالی و بانکداری بین‌المللی گلدمن ساکس، پیشنهاد شد. جیم اونیل در مقاله‌ای با تأکید بر توان اقتصادی برزیل، روسیه، هند و چین، مخفف «بریک» را با استفاده از حروف اول نام این کشورها برای نام این گروه پیشنهاد داد. بعدها با عضویت آفریقای جنوبی در این گروه نام آن به بریکس تغییر پیدا کرد. فعالیت این گروه در سال ۲۰۰۹ به صورت غیررسمی و با هدایت روسیه آغاز شد و هدف آن فراهم کردن بستری بود تا اعضای آن نظم جهانی تحت سلطه آمریکا و متحدانش را به چالش بکشند.

مزیت عضویت در بریکس

حال باید به این پرسش پاسخ داد که آیا با عضویت جمهوری اسلامی ایران در پیمان بریکس، این نظام سیاسی به موفقیت‌های اقتصادی دست خواهد یافت یا خیر؟ با نگاهی ساده به کشورهای عضو گروه بریکس و روابط و وابستگی آن‌ها به آمریکا و متحدانش در دهه‌های گذشته می‌توان به این نتیجه رسید که عضویت ایران در بریکس، مشکلات اقتصادی را به صورت اساسی حل نخواهد کرد. در طی سال‌های گذشته با اعمال تحریم‌های آمریکا برعلیه جمهوری اسلامی ایران، همواره شاهد همکاری اکثر کشورهای گروه بریکس با این تحریم‌ها بوده‌ایم.

همکاری اعضای بریکس با آمریکا

 ازجمله این همکاری‌ها می‌توان به تحریم‌های نفتی آمریکا برعلیه جمهوری اسلامی ایران و کاهش خرید نفت از سوی برخی از این کشورها ازجمله چین و هند و بلوکه شدن پول‌های ایران در چین و هند به دلیل تحریم‌های بانکی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد؛ همچنین روسیه نیز به عنوان یکی از اهرم‌های اصلی این گروه و متحد اصلی ایران در نظام بین‌الملل در سال‌های اخیر به دلیل تحریم‌های آمریکا در باتلاق جنگ اوکراین افتاده و قدرت گذشته را در نظام بین‌الملل ندارد، پس می‌توان به این نتیجه رسید که در حال حاضر شکست هژمونی و رهایی از تحریم‌های آمریکا توسط کشورهایی که خود وابسته به آمریکا هستند یا از سمت آمریکا و متحدانش تحریم شده‌اند توهمی بیش نیست، تا زمانی که جمهوری اسلامی به توافق برجام دست نیابد و مسئله FATF به حالت خود باقی بماند و ایران به سیستم مالی جهانی متصل نشود، نه پیمان شانگهای و نه عضویت در گروه بریکس؛ مشکلات ایران را درمان نخواهد کرد؛ برای برون رفت از این ورطه رهایی از وضع موجود، گاهی باید ، نظم جدیدی را که جهان امروز با آن کار می‌کند را پذیرفت.