ستاره صبح آنلاین، فائزه صدر: براساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس، حدود یک سوم جمعیت 85 میلیونی ایران زیر خط فقر زندگی می کنند. چندی پیش معین الدین سعیدی، نماینده چابهار در مجلس طی اظهاراتی اعلام کرد: "وقتی 28 میلیون نفر زیر خط فقر قرار گرفته اند، یعنی یک فاجعه رخ داده است." پیش از این حسینعلی شهریاری، رییس کمیسیون بهداشت مجلس نیز گفته بود: "سفره مردم کوچک نشده، بلکه سفره مردم خالی شده است." فرشاد مومنی، اقتصاددان روز گذشته در اظهارات خود ضمن تایید زیست فقیرانه یک سوم جمعیت ایران گفت: "از هر سه ایرانی یک نفر در فقر مطلق است." ستاره صبح برای بررسی علت گسترش فقر و راه های مقابله با این معضل گفت و گویی با وحید شقاقی شهری، اقتصادان انجام داده که در ادامه می خوانید:
با توجه به ساختار های موجود کشور، علم اقتصاد برای رفع فقر در ایران چه نسخه ای دارد؟ راهکار های آزموده شده جهانی برای اقتصاد هایی مثل اقتصاد ایران چه توصیه ای دارند؟ بانک جهانی یکی از مهمترین رویکرد های خود در چند دهه اخیر را بر فقرزدایی متمرکز کرده است. امروزه یکی از مهمترین سیاست های بانک جهانی فقرزدایی است. این مجموعه بسته ای سیاستی برای فقرزدایی آماده کرده است. در این بسته سیاستی حکمرانی، رشد اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت؛ سه محور مهم فقرزدایی است. توصیه بانک جهانی این است که کشور ها حکمرانی خوب را تقویت کنند. مبارزه با فساد، استقرار شفافیت، پاسخگویی دولت ها و حاکمیت قانون از جمله زیر مجموعه های حکمرانی خوب است که بانگ جهانی ان ها را به همه دولت ها توصیه کرده است. در حوزه تقویت رشد اقتصادی، موضوع اتکای اقتصاد به نظام اقتصادی مبتنی بر بخش خصوصی رقابتی به عنوان یکی از محور های توسعه اشتغال و در مسیر فقر زدایی است. بررسی بانک جهانی نشان داده کشور هایی که اقتصاد دولتی یا اقتصاد انحصاری غیر رقابتی دارند، بیشتر با فقر روبرو هستند. زیرا اشتغال مولفه ای مهم در فقر زدایی است. در اقتصاد هایی که بخش خصوصی ضعیف است و نظام اقتصادی، انحصاری و غیر رقابتی است؛ سطح اشتغال پایین است و میزان فقر بیشتر شده است. سومین محور اصلاحاتی است که در نظام های بازتوزیع ثروت لحاظ شده است. در کشور هایی که نظام های بازتوزیع ثروت در آن ها با اصلاحاتی همراه بوده و توانسته اند وظیفه خود را خوب ایفا کنند کمتر با مشکل فقر روبرو هستند. به طور مثال نظام مالیاتی، نظام یارانه ای و نظام بانکی در جهت بازتوزیع ثروت در اقتصاد و فقرزدایی به کار گرفته شده اند.
یک طیف سیاسی با شعار های اقتصادی وارد مجلس یازدهم و دولت سیزدهم شد. اما در عمل شاهد کارآمدی در حوزه اقتصاد و معیشت نبودیم، به نظر شما امروز مولفه های حکمرانی خوب چیست؟ متاسفانه وقتی به اقتصاد ایران توجه می کنیم در هر سه محور مورد اشاره مساله و جالش وجود دارد. حکمرانی خوب در اقتصاد پیاده نمی شود. حاکمیت قانون پایین است و میزان فساد بالا است. اقتصاد ایران دولتی و شبه دولتی است و از رقابت انحصاری آسیب می برد. در چنین اقتصادی اشتغال توسعه پیدا نمی کند و فقر از بین نمی رود. اگر به آمار ها دقت کنیم رشد اقتصادی ایران در یک دهه گذشته حدود 1 درصد بوده است. رشد اقتصادی مثبت نیز چون وابسته به نفت بود، همراه با اشتغالزایی نیست. اشتغال نیز نازل و با بهره وری پایین هستند. امروز دولت اعلام می کند رشد اقتصادی 4 درصد است ولی این رشد به بخش نفت مربوط است و در حوزه اشتغال تاثیر چندانی ندارد و به جامعه و شهروندان هم کمک نمی کند. سه نظام بازتوزیع ثروت در کشور کارایی ندارند. نظام بانکی و نظام مالیاتی و نظام یارانه ای در جهت فقرزدایی کار نمی کنند و همین منجر به افزایش شکاف طبقاتی در کشور شده است. فقر نسبی و فقر مطلق در حال افزایش است. اقتصاد ایران با تورم همراه است. میانگین تورم بلند مدت در اقتصاد 20 درصد است. در پنج سال اخیر میانگین تورم بیش از 40 درصد بوده است. اقتصادی که در پنج سال گذشته تورم بیش از 40 درصد را تجربه کرده است، نظامات باز توزیع ثروت در این اقتصاد کار نمی کنند، رشد اقتصادی ندارد، بخش خصوصی ضعیف است، اقتصاد شبه دولتی غیر رقابتی و انحصاری دارد و عناصر حکمرانی خوب در این اقتصاد دیده نمی شود؛ در چنین اقتصادی امکان فقرزدایی پایین است.
با توجه به عملکرد اقتصادی دولت سیزدهم، به نظر شما آیا می توان گفت دولت در مسیر زدودن چهره فقر از جامعه قرار دارد؟ حکمرانی خوب یکی از الزامات رشد و پیشرفت اقتصاد است. حکمرانی خوب در وهله اول به معنی حاکمیت قانون است. در حکمرانی خوب دولت صدای مردم را می شنود و پاسخگو است. هر چه از حکمرانی خوب بگوییم در مورد لازمه های رشد و پیشرفت اقتصادی گفته ایم. آنچه من از اقتصاد آموخته ام، نشان می دهد که پیچیدگی های اقتصاد؛ با حاکمیت قانون، با کنترل فساد، با شایسته سالاری و اصلاحات اقتصادی در جهت توسعه بخش خصوصی، ارتباطی نزدیک دارد. دولت هنوز از نظریه ای اقتصادی که مبتنی بر پیشرفت عدالت محور باشد رونمایی نکرده است. من دولت را فاقد چنین نظریه ای می بینم. دولت درگیر روزمرگی است. دولت تئوری و نظریه ای اقتصادی ندارد که بتواند پیشرفت توام با عدالت را رقم بزند. اقتصاددانان نمی دانند رویکرد دولت با بخش خصوصی چیست؟! یا چه رویکردی با اصلاحات نظام های بازتوزیع ثروت دارد؟! از دل این رویکرد اقتصادی؛ پیشرفت، عدالت محوری و فقرزدایی بیرون نمی آید. فقرزدایی ماحصل توسعه اقتصادی و مبتنی بر بهبود عناصر حکمرانی خوب است. پیشرفت اقتصادی نیازمند رشد اقتصادی و نیازمند سرمایه گذاری و اقتصاد رقابتی غیر انحصاری است. در دو سال گذشته چنین رویکردی دیده نشده است.