ترجمه و مواجهه با کتابِ "هنرِصلح" موریهه اوشیبا _ این استاد شمشیرزنی ژاپنی، هنرهای رزمی و مبدع آیکیدو _ چالشی است دربارهی چیستی زندگی صلحجویانه. آیا صلحجویی هنری انفرادی است؟ یا آئینی جمعی در مواجهه با خصمپیشگان. در حقیقت راهِ صلح راه دشواریهاست، چرا که انسانِ فرزانه خود را موظف میداند که نه اولین واکنش که خردمندانهترین واکنش را نسبت به اتفاقات بروز بدهد، آن هم در جهانِ بلواپیشهی ما، و موقعیتهای گاه بسیار خطیرِ هر روزهمان، آخر آموزشهای خانوادگی دچار خللاند و به سنتها، تعصب و احساساتِ تند آمیختهاند، و ممکن است واکنشهایی اشتباه بروز بدهیم، آن هم در حالی که مجبوریم برای نیازیمان با دیگران در ستیز باشیم، دیگرانی که دارای همان غرایزی هستند که ما هستیم. پس راهِ سلحشورِ هنرِصلح، راه دشواریهاست؛ چرا که هم باید با خواهشهای پرتلاطم شخصیاش بجنگد و هم در برابر هجوم آزمندانهی بیگانگان پایداری کند. البته میشود که گوشهگیر و عافیتطلب باشیم. اما تجویز چنین رویکردی اشتباه است، چرا که انسان موجودی اجتماعی و نیازمند معاشرت با دیگر ابناء بشر است. پس با رام کردنِ تضادها و رسیدن به صلحی درونی برای برخوردی نرمخویانه با جهان، نیازمندِ سلاح و بصیرت هستیم. سلاح و بصیرت اوشیبا هنرِصلح است، تا به جایگاهی خردمندانه دست یابیم. آن هم در جهانی که از ابتدای تولد تا آخرین نفسِ مرگ، انسان مدام در برابرِ هجوم حوادثی است که منافعش را به خطر میاندازد، پس استواری ما شکننده است، اگر شناختِ دقیق و عمیقی از طریقت صلح نداشته باشیم. اما در این طریقت چه باوری مادیگرایانه داشته باشیم، چه باوری متافیزیکی، مخاطب این هنریم، البته اگر طبیعتی متمایل به فرزانگی داشته باشیم. آخر بدونِ تکیه بر هنرِصلح ما در چنگالِ خودخواهیها گرفتار میشویم، و دیگران را نیز دچارِ آشوب میکنیم، این است که هنرِصلح هنری مسئولانه در قبالِ جهانی است که گذشتگان به امانت به ما سپردهاند، و ما بایستی که این امانت را اگر نه آبادتر که حداقل همانگونه که بوده به آیندگان تحویل بدهیم. اما متأسفانه در زندگی موقعیتهایی خطیر در برابرمان قرار میگیرد که عرصه را برای صلحجویان دشوار و راهِ صعود به قلهی فرزانگی را غبارآلود میکند. اینجاست که اوشیبا دیگر بار پا به عرصه میگذارد و آیکیدو را پیشنهاد میکند؛ آیکیدو با اینکه در شاخهی ورزشهای رزمی قرار میگیرد، ولی رزمی تدافعی و پیشگیرانه در برابرِ حملههای خصمپیشگان است، پس هنرمندِ صلح به ناچار برای حفظ جان و صلحِ درونیاش دست به دفاع میزند، و با آیکیدو، زورگویان را ادب و از دایرهی خود دور میکند، تا یا دشمنان دچار تغییرات ماهوی بشوند و راه نرمخویی پیشه کنند یا اگر نمیتوانند بدانند که حق تجاوز به این ساحت را ندارند، و در صورت بروز رفتارهای تهاجمی با دفاعی صلحجویانه روبهرو خواهند شد. پس میبینیم که اوشیبا سخنرانی رمانتیک نیست، بلکه سلحشوری خردمند است که در عرصههای عمل نیز راهکارهای راهبردی مناسب ارائه داده است، که بیشک نتیجهی هزاران سال اندیشههای حکمتآمیز، صدها سال ورزشهای رزمی و مدیتیشن در شرق دور است که در او متبلور شده است. هر چند پارسیان نیکاندیش خود نیز در این عرصه تلاشها کردهاند، و چیزی که فرهنگ و هنر ایرانی خوانده میشود چکیدهی آن است. "پولاد عاری از ناخالصی است که سستش کند؛ سراپا پتککاری شده، سخت شدن و دگرگون شدنش به تیغِ برّانِ یک شمشیر. هستی انسان به شیوهای مشابه شکل میگیرد." ((هنرِصلح، ص 58، ترجمه م.ف، ناشر مولف.))