ستاره صبح آنلاین - پیام فیض: شب یکشنبه جلسه اعضای جبهه اصلاحات برای انتخاب نواب رییس و سخنگو برگزار شد. در این جلسه بارأی مجمع عمومی جبهه اصلاحات، بدرالسادات مفیدی به عنوان دبیر جبهه، محسن آرمین به عنوان نایبرییس اول، طاهره نقیئی به عنوان نایبرییس دوم و جواد امام سخنگوی این جبهه انتخاب شدند. گفتنی است پیشتر آذر منصوری به عنوان رییس جبهه اصلاحات انتخابشده بود. در ارتباط با ترکیب اعضای جبهه اصلاحات ستاره صبح گفتوگویی با غلامعلی رجایی فعال سیاسی و استاد دانشگاه انجام داده که در ادامه میخوانید:
ارزیابی شما از ترکیب هیأترییسه جبهه اصلاحات چیست؟ به نظر بنده تغییرات در ترکیب هیأترییسه یک جریان سیاسی طبیعی است. اینکه فردی مثل آقای بهزاد نبوی میرود و خانم آذر منصوری جایگزین او میشود را نباید بهگونهای تحلیل کرد که اتفاق خاصی رویداده است. آقای نبوی مشکلاتی داشتند که نتوانست به کار خود ادامه دهد و داوطلبانه از ریاست جبهه کنارهگیری کرد. اینکه یک خانم امروز ریاست یک جریات سیاسی را بر عهده گرفته برای جامعه ایران آوردهای محسوب نمیشود. زیرا جامعه ایران مانند افغانستان یک جامعه متحجر و بسته نیست که ریاست یک خانم در رأس یک جریان سیاسی به عنوان یک نقطه عطف شناخته شود. به عقیده بنده چنین مسئلهای را نباید به چشم یک انقلاب یا تحول در جریانات سیاسی شناسایی کرد. البته در مقایسه با جریان اصولگرا انتخاب یک بانو به عنوان ریاست جبهه یک گام رو به جلو است. به جرات میتوان گفت که اصولگرایان احتمالاً تا یک دهه دیگر هم به ذهنشان نمیرسد که بخواهند رهبر یکی از احزاب بزرگشان یک زن باشد چه رسد به اینکه ریاست جبهه را به او واگذار کنند. جریان اصلاحطلب در بین زنان نیروهای برجسته و توانمندی دارد. به طور مثال بنده اطلاع دارم که خانم مولاوردی هم گزینه ریاست جبهه بودند اما ایشان به دلایل مسائل شخصی نخواستند این مسئولیت را قبول کنند. به همین دلیل خانم منصوری بدون رقیب مورد ارزیابی قرار گرفتند و انتخاب شدند.
برخی فعالان سیاسی تحلیل میکنند که انتخاب آذر منصوری به نوعی تند شدن مواضع جریان اصلاحطلب است، آیا شما این موضوع را قبول دارید؟ خیر، بنده این موضوع را قبول ندارم. جبهه اصلاحات از افراد پختهای تشکیل شده که فرازوفرود جبهه را کنترل میکنند و اجازه تندروی را نمیدهند. البته نمیشود انکار کرد که در جبهه افکار یا افراد تندی وجود داشته باشد. افرادی وجود دارند که نظر آنها نفی شرکت در انتخابات است. البته بنده عضو جبهه یا احزاب اصلاحطلب نیستم ولی بااطلاعی که دارم این نکات را عرض میکنم. جبهه اصلاحات جریانی نیست که بارأی یک رییس یا دبیر بتواند سمتوسوی افراطی پیدا کند. زیرا حدود 40 نفر عضو دارد و خانم منصوری باید 40 نفر را نمایندگی کند. به نوعی میتوان این مدل را مانند ریاست مجلس دانست که اگر قاطبه نمایندگان مسئلهای را نخواهند رییس مجلس نمیتواند آن را تغییر دهد. توصیه بنده این است که اصلاحات وارد روند افراطگرایی نشود.
به نظر شما جبهه اصلاحات باید برای انتخابات فعال شود یا خیر؟ بنده پیشتر هم راجع این موضوع صحبت کرده و گفتهام که رویکرد اصلاحات در شرایط کنونی نه تحریم است و نه شرکت در انتخابات. اگر شرایط جامعه به همینگونه پیش برود اصلاحطلبان نمیتوانند رقیبی برای شکست باشند. اصلاحات نباید قبول کند که برای شکست در انتخابات حضور پیدا کند. به نظر شما میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس دوازدهم چگونه خواهد بود؟ نظرسنجیها تا امروز نشان میدهد که مشارکت پایین است اما معمولاً مردم نشان دادهاند که در ایام انتخابات فعال میشوند و درصد مشارکت افزایش پیدا میکند. در نظرسنجیها میزان مشارکت مردم حدود 10 درصد ارزیابی میشود. البته طبیعی هم هست زیرا فاصله زیادی تا روز انتخابات داریم. مسائل معیشتی و ارزش پول ملی بر میزان مشارکت مردم تأثیر دارد. گرانی برای قشر متوسط طاقتفرسا شده است. اگر شرایط درست نشود بعید به نظر میرسد که در انتخابات شرکت کنند. مردم تا زمانی که مشکل معیشت و نانشان حل نشود به مسائل سیاسی ازجمله انتخابات توجه نمیکنند.
نظر شما راجع به سخنان باهنر چیست؟ بنده فکر میکنم آقای باهنر باید مقداری خود را در طرف اصلاحطلبان قرار دهد و منصفانه درباره میزان و دلایل رد صلاحیتها سخن بگوید. چهرههایی مثل علی لاریجانی هم رد صلاحیت شدند. اگر چنین افرادی را ببیند و میزان ریزش افراد با تیغ استصواب را خوب نگاه کند میتواند اظهارنظر منصفانه کند. باهنر نمیتواند برای جبهه اصلاحات فتوای خروج از نظام دهد. اصلاحطلبان از نظام خارج نمیشوند مگر اینکه برخی در داخل نظام بخواهند رقیبشان را حذف کنند. بنده گمان میکنم سخنان باهنر فرار به جلو است زیرا باهنر فرد پختهای است که چندین دور در مجلس حضورداشته است. محدودیتهایی که برای برخی چهرههای اصلاحطلب و احزاب وجود دارد برای جریان رقیب وجود ندارد.