ولادیمیر پوتین بیش از 20 سال است که یا سمت نخست وزیری یا ریاست جمهوری روسیه را عهده دار بوده است.او افسر سابق کا گ ب بوده و مخالف فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 نیز بوده است.پوتین همواره سودای احیای هیمنه فروپاشی شده امپراطوری تزارها و اتحاد جماهیر شوروی سابق را در سر پرورانده است.او در طول زمام داری اش در سال 1999 به چچن،سال 2008 به گرجستان و سال 2014 حمله به اوکراین شبه جزیره کریمه را ضمیمه خاک خود کرد.وی در چچن هزاران مسلمان را قتل عام و «رمضان قدیروف» را دست نشانده خود در آنجا کرد.پوتین در یک خطای فاحش و استراتژیک روز 5اسفند سال 1400 به اوکراین که یک کشور مستقل و عضو سازمان ملل است حمله کرد.شواهد و قرائن نشان میدهد که غرب به ویژه ایالات متحده با قربانی کردن اوکراین پوتین را در تله خود انداخت تا نخست او را از اریکه قدرت پایین بکشد و سپس اگر بتواند فدراسیون روسیه را مثل اتحاد جماهیر شوروی متلاشی کند.نویسنده روز 7اسفند 1400 در یادداشت تحلیلی نوشت و پیش بینی کرد که پوتین خواسته یا ناخواسته در تله غرب افتاده است.این اتفاق هژمونی روسیه را به عنوان یک قدرت سیاسی و اقتصادی را به زیر کشید و چه بسا باعث سقوط پوتین و فدراسیون روسیه نیز شود. از آن زمان تاکنون شانزده ماه سپری شده و روسیه اقتصادش ضعیف،قدرت نظامی اش تحلیل رفته و مهمتر از همه مسکو اعتبار بین المللی اش را به گونه ای از دست داده که وقتی قطعنامه علیه این کشور در سازمان ملل صادر می شود تعداد طرفداران روسیه به کمتر از 10 کشور رسیده است.خوشبختانه ایران هم در یکی از قطعنامه ها علیه روسیه رای ممتنع داد. فرسایشی شدن جنگ، روسیه را تضعیف و موقعیت اوکراین و غرب را تقویت کرده است.هر چقدر موقعیت روسیه تضعیف شود به نفع منافع ملی و مردم ایران است. پایه گذار گروه تروریستی واگنر "یوگنی پریگوژین" است.او دست پرورده پوتین است.اعضای این گروه جنگجو ابتدا حدود 250 نفر بود اما اکنون برآورد می شود حدود 50 هزار نفر عضو دارد.شورشی که از شامگاه جمعه در منطقه خرسون اوکراین علیه روسیه شروع شد و به سمت مسکو در حرکت است ضربه سختی به موقعیت پوتین ارزیابی می شود.زیرا غربی ها با پروپاگاندای کردن شورش واگنر ها فضای بین المللی را علیه پوتین مخدوش می کنند. این شورش موقعیت روسیه را در امریکای لاتین،سوریه و ایران تضعیف و زیر سوال می برد.در شرایط پیش آمده به نفع منافع ملی ایران است که از فرصت استفاده کرده و پشت روسیه را خالی کند و از تمامیت ارضی و حقوق مردم اوکراین حمایت کند و از روسیه فاصله بگیرد.اتهام حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین هزینه سنگینی برای کشور داشته است که بهتر است متوقف شود. ولودمیر زلنسکی هرچند بازیگر و کمدین سینما بود اما اکنون استاد دیپلماسی شده و می داند چگونه از رسانه ها علیه روسیه و جمهوری اسلامی استفاده کند.بنابراین اکنون توپ دیپلماسی در زمین ایران است که با بهره گیری از سیاست "موازنه مثبت" هم از روسیه امتیاز بگیرد و هم از غرب به ویژه آمریکا که طرف اصلی ایران در مذاکرات بوده و هست.