کد خبر : 516363 تاریخ : ۱۴۰۲/۳/۲۰ - 04:13
غلامعلی رجایی در گفت‌وگو با ستاره صبح آنلاین تشریح کرد: معنای جمهوریت اداره امور توسط اکثریت، نه اقلیت/ نظریه استصوابی شورای نگهبان جمهوریت نظام را کم‌رنگ کرده است رجایی به ستاره صبح آنلاین گفت:بهره‌گیری از نظریه استصوابی در تقابل با جمهور مردم که امام گفتند میزان رای ملت است می‌باشد.

ستاره صبح آنلاین: سیدحسن خمینی در چند سخنرانی اخیر به موضوع جمهوریت در نظام اسلامی اشاره و درباره آن صحبت کرده‌اند. وی تأکید داشته که نظام اسلامی حکومت اسلامی یا خلافت اسلامی نیست بلکه جمهوری اسلامی است. او در آخرین سخنرانی‌اش در مراسم ارتحال امام به موضوع جمهوریت اشاره کرد. حتی رهبر انقلاب هم به اهمیت موضوع جمهوری اشاره کردند. در ارتباط با این موضوع و اهمیت جمهوریت در نظام اسلامی ایران، ستاره صبح آنلاین با غلامعلی رجایی فعال سیاسی و استاد دانشگاه گفت‌‌وگویی انجام داده که در ادامه می‌خوانید:

-به نظر شما جمهوریت در انقلاب اسلشامی چه جایگاهی داشته و دارد؟
به نظر بنده مهم‌ترین دستاورد و آورده امام در انقلاب یکی بازگرداندن دین و شریعت به جامعه بود که در صدر حاکمیت و مدیریت جامعه و کشور متبلور شد. دوم پررنگ کردن حضور مردم در تعیین سرنوشت خود بود. قبل از انقلاب هم در کشور انتخابات داشتیم؛ اما انتخابات بر اساس اتکا بر آرای مردم نبود. انتخابات فرمایشی بود زیرا دربار و دستگاههای دولتی و گاه شخص  شاه در آن دخالت داشتند.جمهور مردم درانتخابات نقش و شرکت نداشتند لیست کسانی که به ‌مجلس راه می‌یافتند از قبل  با دربار هماهنگ بود و دربار وحکومت برای انتخاب افراد لیست منتشر می‌کرد.
دراوایل انقلاب عنصرجمهوریت خیلی پررنگ بود. بعد از امام و در جریان انتخابات مجلس چهارم نظریه استصوابی که هنوز قانون نشده بود، وارد انتخابات شد و از آن زمان کمرنگ شده نقش جمهوریت نظام کلید خورد.
بهره‌گیری از نظریه استصوابی در تقابل با جمهور مردم که امام گفتند میزان رای ملت است می‌باشد. زیرا شورای نگهبان  افرادی را مطابق سلیقه سیاسی خودتأییدصلاحیت می کند و مردم هم ناچارمی‌شوند به آنهایی رأی دهند که از فیلتر شورای نگهبان عبور کرده اند. درزمینه انتخابات خبرگان دامنه این استصواب به‌جایی رسید که برای برخی حوزه‌های انتخابیه فقط یک گزینه وجود داشت و مردم باید به آن رأی می‌دادند. این مسئله جمهوریت و انتخابات را به چالش می کشید. در چنین شرایطی وقتی مسئله رقابت نباشد انتخابات موضوعیتی ندارد. کسانی که در این فرآیند دخیل بوده اند دچار خطا شدند زیرا انتخابات غیررقابتی شد؛ بنابراین بعد از امام جمهوریت  نظام با اعمال نظارت استصوابی کم رنگ شد. در دوره امام با تشکیل مجمع روحانیون مبارز در بین روحانیون انشعاب شکل گرفت. عده‌ای به سمت مجمع روحانیون و عده‌ای دیگر به سمت جامعه روحانیت مبارز رفتند. این دو تشکل‌ لیست‌ انتخاباتی منتشر می‌کردند.
به‌مرور شرایط به سود جامعه روحانیت تغییر کرد. اگر ترکیب اعضایمجمع تشخیص  مصلحت نظامبررسی شود میزان درصد اعضای مجمع روحانیون مبارز و جامعه روحانیت مبارز قابل قیاس نیست. این شاخص‌ نشان می‌دهد به‌تدریج به سمت یک سلیقه سیاسی  خاص حرکت شده است.

-به نظر شما اگر جمهوریت را از نظام اسلامی بگیریم می‌توان به منافع ملی دست پیدا کرد؟ برخی معتقدند این مسئله باعث تسریع در تصمیم‌گیری می‌شود.
خیرچنین اعتقادی ندارم این موضوع تنها ملاک نمی‌تواند باشد. اگر از جمهوری اسلامی عنصر جمهوری را بگیرید خلافت است. خلافت با جمهوریت متفاوت است زیرا درخلافت یک نفر تصمیم می‌گیرد. اگرعنصر اسلامیت در جمهوریت هم تضعیف  شود مغایر مشی بنیان‌گذار انقلاب است، مردم در جمهوری اسلامی نقش تعیین‌کننده دارند. اگر خصیصهجمهوریت  نظام کمرنگ یا حذف شود و  افراد با آرای پایین به مجلس بروند پیداست که نقش اکثریت مردم نادیده گرفته‌شده و جمهور مردم در انتخابات شرکت نکرده‌اند؛ به نظر بنده جمهوریت و اسلامیت از یکدیگر تفکیک‌ناپذیر هستند. زیرا به میزانی که جمهوریت کم‌رنگ ‌شود به همان میزان اسلامیت  نظامهم کم‌رنگ می‌شود. شما نمی‌توانید جمهوریت را نداشته باشید اما اسلامیت نظام را تمام و کمال داشته باشید. این بحث در قانون اساسی هم دیده‌شده است. اگر از جمهوریت نظام پاسداری نشود ممکن است به کشورهایی مانندپاکستان افغانستان یا مولداوی و ... شباهت پیدا کنیم. جمهور مردم به معنای این نیست که جمهورمتدینین یک جامعه  را تشکیل دهند. اینکه مثلاً صداوسیما برنامه‌های مذهبی را بر کشور حاکم کند با خصیصه جمهور مردم سازگاری ندارد. توجه به مسالهجمهور مردم در سالگردرحلت امام هم دیده می شود زیرا درصدی از مردم در مراسم ارتحال امام دربهشت زهراحضورنمی یایند کسانی که در مراسم سالگرد امام شرکت نمی‌کنند وبه شمال می روندهم جزوجمهور مردم هستند  معنای جمهوریت نظام، اداره کشور توسط اکثریت افراد است نه اقلیت.
طبق نظریه امام مردم در انتخابات مجازند حتی اگر بر ضرر منافع خودشان باشد، به اشخاصی که می پسندند رای بدهند اما امروز چنین نظریه ای اجرا نمی شود.بلکه می‌گویند باید مابگوییم مردم به چه کسی رای بدهند.
دولت و مجلس باید برای تعطیل رسمی 15 خرداددرکشور فکری بکنند و15 خرداد را از تعطیلی بیرون بیاورند.امام وقتی گفت من برای همیشه 15 خرداد را عزای عمومی و تعطیل اعلام می کنم زمانی بود که می خواست از این مسئله علیه حکومت شاه استفاده کند و این حادثه در اذهان مردم  زنده بماند اما زمانی که انقلاب شد دیگر چنین مسئله ای موضوعیت ندارد.برخی مناسبت ها منسوخ است.کشوری که درگیری بحران های اقتصادی است نباید تعطیلات زیادی داشته باشد.
بنابراین اگر به بحث اصلی برگردیم عرض می کنم اولا جمهوریت غلبه متدینین نیست و باید بازتعریف بشود.دوم با ساز و کارهایی مانند نظارت استصوابی جمهوریت در تضاد است.به همین دلیل برخی نمایندگان با کمترین میزان آرا به مجلس راه پیدا می کنند.
این مسئله به تدریج جمهوریت را بهمحاق می کشاند.اگر به خصیصهجمهوریت نظام توجه نشود بهخصیصه اسلامیت نظام کم توجهی شده است.به میزانی که مردم پای حکومت باشند قدرت چانه زنی در خارج از کشور هم بالا می‌رود.