ستاره صبح آنلاین/پیام فیض:انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی ترکیه با مشارکت حدود 89 درصدی برگزار شد.در این انتخابات اردوغان تنها با نداشتن نیم درصد آرا به همراه قلیچدار اوغلو به دور دوم رفت. کارشناسان سیاسی و نهادهای بین المللی از مشارکت بالای مردم در انتخابات ترکیه شگفت زده شدند. دفتر جوزپ بورل، نماینده سیاست خارجی و امور امنیتی اتحادیه اروپا با انتشار بیانیهای اعلام کرد، مشارکت بالای مردم در انتخابات ترکیه، نشانه روشنی از تعهد مردم این کشور به استفاده از حق دموکراتیک خود است.اتحادیه اروپا از مشارکت بالای مردم در انتخابات ترکیه استقبال میکند. در ارتباط با این موضوع ستاره صبح گفت و گویی با حشمت الله فلاحت پیشه نماینده پیشین مجلس و استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی انجام داده که در ادامه می خوانید:
ارزیابی شما از مشارکت بالا و بی سابقه در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه چیست؟به نظر شما دلیل این مشارکت بالا چه عواملی است؟ حدود دو دهه از زمانی که ترکیه گرفتار کودتاهای سیاسی و نظامی بود می گذرد.اما بعد از این دو دهه انتخابات ترکیه با حضور 89 درصد مردم پای صندوق رای برگزار می شود و یکی از بالاترین رقم های مشارکت مردم در انتخابات های دنیا را رقم می زند. این موضوع نشان دهنده نوعی توسعه یافتگی دموکراسی در این کشور است.البته ذات رقابت قدرت در انتخابات ترکیه خود را نشان داد و به طور معمول بی اخلاقی هایی هم در این انتخابات به وجود آمد اما آن چیزی که مهم و محور بود شرکت مردم پای صندوق رای بود. اردوغان به رغم اینکه فقط نیم درصد آرا را نیاز داشت تا بتواند انتخابات را در مرحله اول تمام کند اما خودش، حزبش و دولت حاکم نتیجه را پذیرفت که شائبه تقلب در انتخابات شکل نگیرد.به همین دلیل انتخابات به دور دوم کشیده شد. انتخابات ریاست جمهوری در ترکیه پیروزی دموکراسی بود.اما همزمان در ایران وزیر کشور اعلام می کند هدف گذاری برای مشارکت مردم در انتخابات مجلس و خبرگان 60 درصد است.نکته جالب این است که در طول دو دهه گذشته که ترکیه گرفتار کودتا و رفتارهای خشن سیاسی بود ایران تا آن زمان به طور متوسط سالی یک انتخابات برگزار می کرد.در آن انتخابات ها میانگین حضور مردم پای صندوق رای به 70 درصد هم می رسید اما آخرین انتخاباتی که در ایران برگزار شد با کمتر از 50 درصد مشارکت، کم رونق ترین انتخابات بعد از انقلاب بود. بنده معتقدم دلیل اصلی شکل گیری مشارکت بالا در انتخابات ترکیه محور بودن مسائل مردم و جامعه بود نه صرفا قدرت گیری زمامداران سیاسی در این کشور. در دنیای امروز دو نوع دموکراسی وجود دارد.یک نوع از آن تعریف لوث شده ای از دموکراسی است؛ مردم بیایند تا عده ای کرسی های قدرت را در دست بگیرند وقتی هم آن افراد قدرت گرفتند برایشان مهم نیست چند درصد مردم پای صندوق رای آمده اند بلکه برایشان صاحب رای شدن اهمیت دارد. اما در نوع دوم دموکراسی اصل این است که بازخورد نظر مردم در سیاست های حکمرانی نمایان شود.یعنی جریان های مختلف سیاسی راهکارهای خود را برای حل بحران های مختلف در جامعه ارائه می کنند و مردم به آنها رای می دهند. در انتخابات ترکیه موضوعات به صورت شفاف مطرح شد و طرفین برای حل آن موضوعات نظر دادند. آن چیزی که به صورت دقیق در ترکیه اتفاق افتاد رفراندوم چند جانبه بود. نظر قلیچدار اوغلو با اردوغان در مسائل مختلف اعم از مسائل عقیدتی تا سیاست خارجی کاملا به صورت شفاف بیان شد. به طور مثال اردوغان شفاف اعلام کرد که اگر من پیروز نشوم شاهد حضور و نفوذ آمریکا در عرصه تصمیم گیری ترکیه خواهیم بود.یا در زمینه اقتصادی به رغم اینکه اصرار اردوغان بر کاهش نرخ بهره بود، تورم 70 درصدی و نارضایتی اقتصادی به دنبال داشت اما وی این موضوع را برای اصلاحات اقتصادی لازم دانست و پای تصمیم خود ایستاد. آنچه که در انتخابات ترکیه اتفاق افتاد سخنان دو پهلوی سیاسی نبود بلکه وجود یک رقابت حزبی آشکار و تمام عیار بود.احزاب پای وعده های خود ماندند و مردم کسانی بودند که قضاوت کردند و رای دادند. این مسائل واقعیت هایی است که در عرصه سیاسی منجر به قدرت گیری کشور می شود.حضور مردم و مهم بودن رای مردم برای کشور قدرت پایدار به وجود می آورد،نه اینکه انتخابات در قهر و غیبت مردم برگزار شود. تصمیماتی که در قهر و غیبت مردم صورت میگیرد برای کشور قدرت پایدار نمی آورد. هرچه انتخابات با حضور بیشتر مردم شکل بگیرد عنصری از عناصر قدرت سیاسی در یک جامعه به حساب می آید.
به نظر شما این مشارکت بالا محصول جامعه فعال و پویاست یا رویکرد صحیح احزاب ترکیه؟ علت مشارکت مردم در انتخابات ترکیه یک مسئله اصلی بود.این مسئله آن است که مردم ترکیه می دانند که نظر آنها جهت سیاست های کلان کشور را مشخص می کند. وقتی مردم به این نتیجه برسند که انتخاب آنها می تواند در سرنوشت سیاسی و اقتصادی شان تاثیرگذار باشد حضورشان جدی تر می شود. اما اگر مردم به این نتیجه برسند که انتخاب آنها منجر به تحولات اساسی در کشور نمی شود حضور پیدا نمی کنند. اردوغان در حزب حاکم جراحی های سیاسی عمیقی انجام داد.در این دوران نظام پارلمانی ترکیه به نظام ریاستی تغییر شکل داد و رئیس جمهور قدرت بیشتری بدست آورد.البته مردم هم در آن زمان به این موضوع رای دادند. اما مهم این است که رقیب اردوغان که قلیچدار اوغلو و شش حزب مخالف آن اعلام کردند که اگر به قدرت برسند به نظام پارلمانی بر خواهند گشت. یک انتخابات واقعی انتخاباتی است که علاوه بر انتخاب زمامداران و احزاب سیاسی، چند رفراندوم عمده را در دل خود به همراه داشته باشد.در انتخابات ترکیه چند رفراندوم عمده در دل یک انتخابات صورت گرفت. در انتخابات ترکیه مسائل کلان حکمرانی سیاسی در کشور،رویکردهای سیاست خارجی، ریل گذاری های کلان اقتصادی و حتی مسائل عقیدتی و مذهبی مطرح شد.مسائل عقیدتی در این کشور چالش برانگیز شده بود زیرا کسانی که معتقد به شکلی گیری یک نظام سکولار بودنند طرف رقیب را متهم می کردند که گرایشات دینی در دولت اردوغان صاحب نقش است. در دل انتخابات ترکیه فقط انتخابات زمامداران نبود. حزب و دموکراسی همزاد هستند.یعنی اگر دموکراسی بدون حزب وجود داشته باشد آن دموکراسی دچار ضعف می شود.ضعف های دموکراسی بدون حزب شامل این موارد می شود:پوپولیستی شدن، در خدمت قدرت قرار گرفتن و شکل گیری دیکتاتوری اکثریت،عدم شفافیت رفتار سیاسی،پیش بینی ناپذیری رفتار سیاستمداران، به ویژه شکل گیری سیاستمداران خلق الساعه و عدم پایبندی این سیاستمداران به تعهداتی که در هنگام انتخابات به مردم می دهند. بنده معتقدم یکی از خلاء های دموکراسی در ایران عدم وجود حزب است.یعنی تا زمانی که در ایران تحزب صورت نگیرد با سیاستمداران چند چهره مواجه خواهیم بود. سیاستمدارانی که از امکانات جناح های مختلف استفاده می کنند و بعد خود را مستقل نشان میدهند.یا جناح ها وقتی به نتیجه نمی رسند اسم و نام عوض می کنند.سیاستمدارانی که جبهه عوض می کنند و این باعث جنگ زرگری در جریان های سیاسی می شود و کسی پایبند به تعهدات خود نیست. اما در نظام های حزبی این احزاب هستند که وارث وعده های انتخاباتی می باشند.حزب باقی می ماند و افراد کنار می روند. البته نظام حزبی دارای ضعف هایی هم است اما حزب یکی از مهمترین نهادهایی است که مانع مصادره رای مردم برای سیاستمداران فرصت طلب می شود. احزاب در ترکیه اساسنامه شان مشخص است،وعده های انتخاباتی آنها شفاف و مشخص است و سیاستمداران آنها به وعده و تعهدات حزبی خود پایبند هستند.در واقع به طور کلی حزب رفتار سیاسی را سامان می دهد. همزمان در ایران عده ای می گویند که نظام تک حزبی و یکپارچه سازی قدرت خوب است.این نگاه یعنی رویکرد غیر رقابتی در سیاست داشتن که آینده ی پایداری را برای یک کشور تامین نمی کند. بنده معتقدم آن چیزی که برای ایران باید مهم باشد یک روند آرام دموکراسی در منطقه است از جمله در ترکیه.رفتارهای سیاسی در کشور نباید به گونه ای باشد که جهت گیری آن مخالفت یا موافقت با روی کار آمدن یک گروه در کشوری دیگر تلقی شود.ایران باید از انتخابات آرام و آزاد استقبال کند و هر جریان و گروهی که صاحب رای باشد ایران آمادگی داشته باشد تا برنامه های بلند مدت بین تهران و آنکارا را به ثمر برساند.