کد خبر : 413687 تاریخ : ۱۴۰۱/۱۰/۱۴ - 02:53
مسعود دانشمند، اقتصاددان اگر نقدینگی کنترل نشود تورم هم کنترل نخواهد شد

بازار نسبت به اخبار حساس بوده و هست. بسیاری از افزایش قیمت‌ها ارزیابی منطقی ندارند و نرخ‌ها از خبرها تبعیت می‌کنند.

حتی منابعی که اخبار فیک منتشر می‌کنند در صعود و نزول قیمت‌ها نقش آفرینی می‌کنند.

به‌طور کلی وقتی در بازار ارز نرخ‌ها افزایشی است این تصور وجود دارد که سیاستگذار بر قیمت‌ها تسلط دارد.

تجربه بازار اینطور نشان داده که بسیاری عقیده دارند نوسانات توسط دولت که دارنده و عرضه کننده ارز است مدیریت می‌شود تا به منابع مورد نیازاش دست پیدا کند.

در عین حال دولت قیمت‌ها و بازاری را که افراد آزادانه دلار خود را در آن معامله کنند نمی‌پذیرد.

دولت به عنوان مدیریت کننده مساله ارز، آدرس حجم اصلی معاملات ارزی را به معامله گران می‌دهد.

نگارنده به عنوان یک فعال اقتصادی عقیده دارد فعالان بازار باید بتوانند آزادانه دلار خود را بفروشند و میزان و حجم این دلار باید آزاد گذاشته شود و مداخله‌ای صورت نگیرد. طبیعت اقتصاد به این شیوه پاسخ مثبت می‌دهد.

امروز صادرکننده اختیار ارز صادراتی‌اش را ندارد. اگر بخواهد قانونی عمل کند متضرر می‌شود و یا برای رسیدن به حق خود باید به دور زدن قوانین متمسک شود.

دولت و مدیریت جدید بانک مرکزی باید بپذیرند که ارز صادرکنندگان در مالکیت آن‌ها است. این پول دسترنج آن‌ها است و جزو دارایی تولید کننده و صادرکننده به شمار می‌رود.

دولت می‌تواند برای رفع نقاط مبهم جلساتی با گروه‌های اقتصادی و فعالین بازار داشته باشد و می‌توان سیاست‌هایی برای این گروه‌ها تعریف کرد.

مثلاً اگر یارانه‌ای به صادرکننده داده می‌شود، آن کمک و حمایت قطع شود چون قطع آن برابر با تملک دارایی‌اش نیست ولی وقتی ارز صادرکننده گرفته می‌شود گویی دارایی‌اش درگرو دولت است.

اگر دولت اجازه بدهد صادرکنندگان ارز خود را به نرخ روز و به اختیار خود بفروشند، عرضه ارز به زمان‌های حساس محدود نمی‌شود و از ایجاد صف و التهاب در بازار جلوگیری می‌کند.

نهادی که ارز را توزیع می‌کند دولت است به عبارتی در اتفاقات اخیر و نوسانات روزها و هفته‌های گذشته می‌توان با صراحت گفت که بازار ساز دولت است.

اما دولت نباید به‌طور مستقیم وارد بازار ارز شود. با تکرار این اشتباه هر دولتی در دوره‌ای به بازار سازی، افزایش نرخ ارز و تزریق و فروش ارز برای جبران کسری بودجه‌اش متهم می‌شود.

تغییر رئیس بانک مرکزی اتفاق خوبی بود. ولی ای‌کاش آقای رییسی پیش از تغییر رئیس بانک مرکزی، وزیر اقتصاد را برکنار می‌کرد.

مشکل اصلی اقتصاد کشور نرخ تورم است. امروز هیچ تغییری به معنی کاهش تورم نیست. کاهش قیمت دلار ترکیدن حباب براثر اخبار است. این کاهش جزئی است و به این معنا نیست که می‌تواند عاملی برای کاهش نرخ تورم باشد.

نرخ تورم در کشور بالا است و منطقی نیست. تا زمانی که نقدینگی کاهش پیدا نکند نمی‌توانیم کاهش تورم را تجربه کنیم. جراحی تورم پزشک ماهر می‌خواهد و متأسفانه وزیر اقتصاد نشان داده از عهده درمان بیمارش برنمی‌آید.

در کنار این موارد نگارنده تأکید دارد که بازار برای کاهش نرخ ارز و دسترسی به ثبات قیمت‌ها، در کنار سیاست‌های اقتصادی که باید توسط تیم اقتصادی مستقل و باتجربه تدوین و اجرا شود، نیازمند رفع تحریم و اخبار خوش در توجه سیاست خارجی است.