کد خبر : 413402 تاریخ : ۱۴۰۱/۹/۲۸ - 04:16
وحید شقاقی اقتصاددان در گفتگو با ستاره صبح آنلاین تشریح کرد: ریشه افزایش قیمت ارز تورم است/ناترازی بودجه ای،ناترازی بانکی،ناترازی تجاری،کسری حساب سرمایه و شکاف عرضه و تقاضای کل اقتصاد پنج عامل تورم هستند یک استاد دانشگاه گفت:تا مادامی که تورم حل نشود دور باطل افزایش قیمت ها ادامه خواهد داشت.

ستاره صبح آنلاین /پیام فیض: بر اساس آمارها ، نرخ تورم سالانه غذا (خوراکی ها) در آبان ۱۴۰۱ به ۶۳.۴ درصد رسید. نرخ دلار نیز در بازار آزاد در حال افزایش است.از سوی دیگر قیمت برخی خودروهای داخلی در عرض یک هفته حدود 100 میلیون تومان افزایش پیدا کرده است.بر اساس مشاهدات میدانی در بازار پراید به 220 میلیون تومان و پژو 206 تیپ 2 حدود 400میلیون تومان قیمت گذاری شده است.علی صالح آبادی رئیس بانک مرکزی روز گذشته در نشست خبری با خبرنگاران گفت احتمال دارد نرخ سود بانکی افزایش پیدا کند.این موضع نشانه می دهد که با گذشت 14ماه از عمر دولت برنامه ای برای مدیریت کلان اقتصاد وجود ندارد و تیم اقتصادی همچنان به روش آزمون و خطا به دنبال حل مشکلات اقتصادی است.در ارتباط با این موضوع ستاره صبح گفتگویی با دکتر وحید شقاقی اقتصاددان و استاد دانشگاه انجام داده که در ادامه می خوانید:

  به نظر شما چرا نرخ تورم در آبان ماه رکورد شکنی کرده است؟
اگر بخواهیم یک تقسیم بندی انجام دهیم باید بگوییم دو بازار اقتصادی وجود دارد.یکی بازار دارایی و دیگری بازار کالا و خدمات.برای بررسی دلایل افزایش نرخ تورم سه عامل را می توان ذکر کرد.
نکته اول این است که وقتی قیمت ارز افزایش پیدا می کند اول بازار دارایی ها را تحت شعاع قرار می دهد.یعنی اول اثر خود را بر طلا،مسکن،خودرو و... می گذارد.این موضوع به تدریج به بازار کالا و خدمات نیز سرایت می کند.از ابتدای امسال تاکنون قیمت مسکن حدود 35درصد افزایش داشته است.این افزایش شامل بازار خودرو نیز شده است.بنابراین افزایش نرخ ارز می تواند به افزایش نرخ تورم دامن بزند.
دلار در ابتدای سال حدود 25 هزار تومان بوده اما اکنون به حدود 39 هزار تومان رسیده است.طبیعتا اثر این افزایش در هر دوبازار قابل لمس خواهد بود.
نکته دوم افزایش هزینه های تولید است.در ابتدای سال جاری 57درصد به میزان دستمزد کارگران اضافه شد.این امر موجب افزایش هزینه های تولید شد آن هم در اقتصادی که سرمایه محور نیست بلکه کار محور است.این اقتصاد تکنولوژی محور نیست که افزایش دستمزد در هزینه های تولید اثر نگذارد بلکه بخش تولیدی کشور نیروکار محور است.در این اقتصاد بهره وری پایین است.بنده پیش بینی میکردم که این افزایش به تولید آسیب برساند.
نکته سوم افزایش قیمت مواد اولیه و نهاده ها در جهان بود.وقتی قیمت جهانی بالا رود در کالای تولید شده داخلی نیز تاثیرگذار خواهد بود.
این سه عامل دست به دست یکدیگر داده اند تا قیمت مواد غذایی در کشور رکوردهای بالایی بزند.آمار بانک جهانی نشان می دهد ایران از حیث افزایش قیمت مواد غذایی جزو 10 کشور نخست جهان است.

  به نظر شما علت افزایش نرخ ارز چیست؟دولت تا چه میزان در افزایش قیمت دلار نقش دارد؟
بنده معتقد نیستم که دولت برای جبران کسری بودجه قیمت دلار را بالا برده است.ریشه افزایش قیمت ارز را باید در تورم بالا جستجو کرد.اقتصاد دچار یک دور باطل است یعنی ابتدا تورم رخ می دهد بعد تورم باعث افزایش قیمت دلار می شود و سپس افزایش قیمت دلار مجدد باعث افزایش تورم می شود. دولت ها هیچگاه نتوانستند ریشه های تورم را بخشکانند و این ریشه ها همیشه مانند آتش زیر خاکستر وجود داشته است.وقتی بادی مثل عدم احیای برجام می وزد باعث می شود تورم که آتش زیر خاکستر است شعله ور شود.

  ریشه های تورم چیست؟
پنج عامل را می توان برای ریشه یابی تورم بازشمرد.ناترازی بودجه ای،ناترازی بانکی،ناترازی تجاری،کسری حساب سرمایه و شکاف عرضه و تقاضای کل اقتصاد. این پنج عامل ریشه تورم در اقتصاد ایران هستند و به طور مداوم در دولت های مختلف وخیم تر شده اند.
تشدید کسری بودجه و ناترازی بانک ها باعث خلق و رشد نقدینگی می شود.در نتیجه تورم همانطور که گفتم به آتش زیر خاکستر تبدیل می شود.

  به نظر شما چگونه می توان قدرت خرید را بالا برد؟
افزایش تورم باعث می شود که قدرت خرید پایین بیاید.دولت ها برای اینکه این خلاء را جبران کنند حقوق و دستمزد را بالا میبرند اما به دلیل اینکه منابع کافی برای آن وجود ندارد کسری بودجه اتفاق می افتد. کسری بودجه دوباره تورم را بالا می برد و یک دور باطل اتفاق می افتد که همیشه درحال تکرار است.
در کشورهای توسعه یافته اولویت این است که تورم را کنترل کنند.برای کنترل تورم لازم است در زمینه تصمیم گیری برای حقوق و دستمزد تصمیم سخت گرفته شود.بنده می دانم این مسئله به جامعه فشار می آورد اما چاره ای نیست.
به طور مثال در ابتدای سال جاری کارگران خوشحال بودند که 57درصد به میزان حقوق آنها افزوده شده است اما با گذشت 9ماه شاهد هستیم تورم 50درصد حقوق را بلعیده است.
دولت دو راه دارد یا باید منابع درآمدی خود را افزایش دهد و یا اینکه در زمینه حقوق و دستمزد سیاست های سختگیرانه اتخاذ کند.جز این چاره ای وجود ندارد.بازهم می گویم که بنده می فهمم که فشار زیادی به جامعه می آید و قدرت خرید پایین است اما برای علاج باید درد را تحمل کرد.به طور مثال وقتی کسی دندان درد دارد به پزشک مراجعه می کند،هزینه می دهد،درد کشیدن دندان را تحمل می کند و بعد از آن دوران نقاحتش را هم تحمل می کند تا آن دندان درد خوب شود.بنابراین برای حل مسئله باید درد کشید و هزینه پرداخت کرد در غیر این صورت دندان درد به خودی خود مداوا نمی شود.
یک جا باید تصمیم گرفته شود و درد به طور ریشه ای درست شود.تا مادامی که منابع درآمدی درست نشود با درآمد های کنونی اگر هزینه ها بالا رود کسری بودجه اتفاق می افتاد و این موجب استقراض و چاپ پول می شود و در نهایت به تورم ختم می شود.دولت تا مادامی که تورم را حل نکند در دور باطل افزایش قیمت ها خواهد ماند.
بنابراین دو دور باطل در اقتصاد کشور وجود دارد.دور کسری بودجه -تورم و تورم- ارز. ریشه همه این مسائل در کنترل تورم است.دولت باید اعلام کند که طی دوسال می خواهد ریشه های تورم را کنترل کند و طبیعتا باید یک انضباط بودجه ای، بانکی و تجاری را هم لحاظ کند.برای کنترل تورم 12 جراحی نیاز است و هر جراحی هزینه های سنگینی دارد که تمام کشور باید تصمیم بگیرد و هزینه های آن را پرداخت کند.
جراحی های اقتصادی نیازمند اجماع و سرمایه اجتماعی است و مردم باید بپذیرند که حل مسئله تورم نیازمند همکاری با دولت است.