ستاره صبح-
ادعای آمریکا و تکذیب ایران تحولات و تنشهای فیمابین ایران و آمریکا از 18 اردیبهشت ماه سال 97، زمانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به صورت یکجانبه از معاهده برجام خارج شد، به ویژه در ماههای اخیر رو به فزونی گذاشته است. این تنشها موجب شده تا دو طرف در ارتباط با هر حادثهای که در منطقه رخ میدهد، به دیده شک و تردید به یکدیگر بنگرند و دیگری را مسئول حوادث رخ داده، بدانند. از اینرو واکنش مقامهای آمریکایی و در رأس آنها رئیسجمهور این کشور در ارتباط با حمله به تأسیسات نفتی آرامکوی عربستان سعودی مبنی بر اینکه ایران در این حادثه دست داشته، چندان دور از انتظار نبود. دونالد ترامپ در واکنش به این حادثه در توییتی نوشت: «خطوط عرضه نفت عربستان سعودی هدف حمله قرار گرفته، دلایلی برای این باور هست که میدانیم کار چه کسی بوده، ما بسته به تأیید موضوع آماده اقدام نظامی هستیم، اما منتظریم عربستان سعودی نظر خود را درباره اینکه به باور آنها چه کسی عامل این حمله بوده بگوید و اینکه تحت چه شرایطی اقدام خواهیم کرد». مقصود ترامپ از این توییت روشن است. وی جمهوری اسلامی را عامل حمله به تأسیسات نفتی عربستان میداند؛ چراکه بنا بر گزارش منابع خبری منابع اطلاعاتی ایالاتمتحده و چند مقام این کشور که نامشان فاش نشده، اعلام کردهاند بنا بر تصاویر ماهوارهای مسیر و ضریب اصابت حملات به گونهای است که انجام این اقدام از سوی حوثیهای یمن که در جنوب عربستان قرار دارند را ناممکن میکند. این منابع ایران را عامل این حملات معرفی کردهاند. ادعایی که البته از سوی سید عباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان تکذیب شده و وی در واکنش به این اظهارات گفته است: «پالایشگاه نفتی عربستان سعودی را یمنیها زدهاند، این موضوع چه ربطی به ایران دارد. حرفی که در این زمینه مطرح شده حرفی بیربط و نادرست است». در نگاه اول اتهام زنی طرف آمریکایی به ایران و تکذیب اتهامها توسط کشورمان چندان نکته عجیبی نیست؛ چراکه این جدال کلامی، اقتضای نوع روابط و تنشهای موجود میان دو طرف است. در این رابطه باید توجه داشت که آنچه میتواند ادعای آمریکاییها را اثبات کند، اسناد و مدارک معتبر ازجمله تصاویر دقیق ماهوارهای است، اما نکته اینجاست که تجربههای پیشین نشان داده این اسناد معمولاً ارائه نمیشوند و درنتیجه نوع موضعگیری طرفین مورد قضاوت جهانی قرار میگیرد.
آیا ممکن است علیه ایران اجماع شود؟ زمانی که نفتکش ایرانی «گریس-1» که به «آدریان دریا-1» تغییر نام داد توسط نیروی ویژه دریایی انگلیس و در تنگه جبلالطارق توقیف شد، مقامهای کشورمان به طور رسمی اعلام کردند مقصد این نفتکش سوریه نبوده و بهانه اروپاییها و انگلیس مبنی بر اینکه ایران قصد داشته تحریم نفتی اروپا علیه سوریه را دور زده و به این کشور نفت برساند، کذب است. این در حالی بود که آمریکا و اروپا ادعا میکردند مقصد نفتکش آدریان دریا-1 سوریه است؛ ادعایی که درنهایت درست از آب درآمد. هرچند پس از رفع توقیف این نفتکش ایرانی، سخنگوی دولت اعلام کرده بود که جمهوری اسلامی آدریان دریا-1 را به همراه محمولهاش یکجا فروخته و دیگر مسئولیتی در قبال مقصد و خریدار نفت آن ندارد، اما تناقض در اظهارات مقامهای رسمی کشورمان درباره مقصد این نفتکش وجهه خوبی برای ایران در سطح جهانی نداشت. حال این موضوع در ابعادی دیگر و به شکلی متفاوت در ارتباط با حمله به تأسیسات نفتی آرامکوی عربستان سعودی در حال تکرار شدن است. هرچند ادعای مقامهای آمریکایی مبنی بر دست داشتن ایران در این حمله هنوز اثبات نشده و در حد اتهام زنی است، اما پذیریش مسئولیت این حمله توسط حوثیها نیز میتواند برای ایران چالش آفرین باشد؛ چراکه جنبش انصارالله از متحدان ایران است و در شرایطی که کشور ما نیاز به تعامل با دنیا دارد، اینگونه حملات میتواند خطراتی در جهت دیپلماسی فعال کشورمان به دنبال داشته باشد.
واکنشها دیمتری پسکوف، سخنگوی کاخ ریاست جمهوری روسیه در واکنش به تأسیسات نفتی عربستان گفته است: حمله پهپادی به زیرساختهای عربستان یک رویداد نگرانکننده برای بازارهای جهانی نفت است. فرماندهی ائتلاف عربی تحت امر عربستان نیز اعلام کرد: برای شناسایی طرفهایی که در این حمله دست داشتهاند، تحقیقاتی آغاز شده و اقدامات لازم برای برخورد با این تهدیدات اتخاذ میشود. در همین راستا سخنگوی ارتش و کمیتههای مردمی یمن (مورد حمایت انصارالله) گفت: سخنگوی نیروهای مسلح یمن تأکید کرد: به شرکتها و اتباع خارجی نسبت به حضور در کارخانهها و تأسیسات مهم که در معرض حملات ما قرار گرفتهاند، هشدار میدهیم از این مناطق دوری کنند، زیرا این تأسیسات زیر آتش ما هستند و این تأسیسات هر لحظه تحت حملات ما خواهند بود. وزیر خارجه آمریکا هم در تماسی تلفنی با نخستوزیر عراق به بررسی حملات پهپادی اخیر به تأسیسات نفتی آرامکو پرداخت. دفتر عادل عبدالمهدی، نخستوزیر عراق با صدور بیانیهای اعلام کرد که در جریان این تماس تلفنی عبدالمهدی بر پایبندی کشورش به ممانعت از استفاده از اراضیاش برای انجام حملات علیه هر کشوری تأکید کرد. پمپئو نیز در این گفتوگوی تلفنی تأکید کرده واشنگتن اطلاعاتی را در اختیار دارد که اظهارات دولت عراق درخصوص عدم استفاده از اراضیاش در انجام حمله به تأسیسات نفتی آرامکو را تأیید میکند.
مجلسی: ایران درگیر یک جنگ اقتصادی تمامعیار است فریدون مجلسی، تحلیلگر روابط بینالملل در گفتوگو با خبرنگار ستاره صبح در پاسخ به این پرسش که تا چه اندازه ادعای آمریکاییها مبنی بر دست داشتن ایران در حمله به تأسیسات نفتی عربستان میتواند درست باشد یا خیر، گفت: «آمریکاییها بهانهجویی میکنند، اما این بهانهجویی نسبت به کسانی صورت میگیرد که به دشمنی با آمریکا افتخار میکنند! برخی افراد و رسانههای داخلی چنان با شور و شعف از این حادثه یاد میکنند که خود زمینهای میشود تا ادعای آمریکاییها برای دنیا باورپذیر شود». مجلسی در ادامه میافزاید: «مسئله فقط خسارت زدن به حکومت عربستان نیست، بلکه مردم این کشور هم دچار خسارت شدهاند و من جایی ندیدهام که از وارد شدن خسارت به غیرنظامیها کسی خوشحالی کند». این تحلیلگر روابط بینالملل با ابراز امیدواری برای پایان یافتن دشمنیها میان طرفین، اظهار داشت: «خشونت و کشتار به زیان مردم است و نباید دست به اقداماتی زد که التهابات را افزایش دهد». وی معتقد است شادمانی از وارد کردن خسارت به ثروت مردم یک کشور پسندیده نیست؛ چراکه ایران نیز همواره در معرض خطرات مشابهی قرار دارد. فریدون مجلسی در پاسخ به این سؤال که حمله به تأسیسات نفتی عربستان توسط جنبش انصارالله یمن از متحدان ایران در منطقه به جهت آنکه بازار جهانی نفت و انرژی را تحت تأثیر قرار میدهد، آیا میتواند با وضعیت کنونی ایران سازگاری داشته باشد یا خیر، بیان داشت: «هیچ سازگاری ندارد؛ چراکه حتی اگر نیروهای متحد ایران (جنبش انصارالله) این حمله را انجام داده باشند، باز هم مسئولیتهای زیادی را متوجه ایران میکند. در یمن هیچ دولت مستقل و مسئولی وجود ندارد و دنیا نمیتواند از حوثیهای یمن انتظار پاسخگویی داشته باشد». این تحلیلگر روابط بینالملل با اشاره به اقدام اخیر کانادا در توقیف اموال ایران گفت: «شما ببینید دولت کانادا چگونه در یک اقدام غیرمتعارف و غیرموجه اموال ایران را به اتهام اینکه حامی اقدامات تروریستی است، مصادره کرد! هرچند رقم این مصادره چندان بالا نیست، اما هشداری است که میتواند در آینده به صدها میلیون دلار برسد و مصالح و منافع ایران را به خطر بیندازد». وی درباره اظهارات اخیر سردار حاجیزاده مبنی بر اینکه ممکن است جنگی تصادفی میان ایران و آمریکا در منطقه صورت گیرد و نیز تهدید نظامی دونالد ترامپ علیه عامل حمله به تأسیسات نفتی عربستان گفت: «آمریکاییها هیچگاه جنگی را تصادفی آغاز نمیکنند. ممکن است از سوی ایران چنین درگیریهایی صورت گیرد، اما آمریکاییها اگر بخواهند نبردی را آغاز کنند، برای آن برنامهریزی بلندمدت میکنند. سرداران تنها از دید نظامی و با شلیک گلوله جنگ را فهم میکنند، در حالی که امروز ایران درگیر یک جنگ اقتصادی تمامعیار است و مردم زیر بار این جنگ تحت فشارند. هرچند تبلیغات زیادی میشود تا بگویند اوضاع اقتصادی رو به بهبود است، اما واقعیتها چیز دیگری را نشان میدهد». بهشتی پور: حوثیها آلت دست ایران نیستند حسن بهشتی پور، تحلیلگر روابط بینالملل نیز در گفتوگو با خبرنگار ستاره صبح در ارتباط با ادعای آمریکاییها مبنی بر دست داشتن ایران در حمله به تأسیسات نفتی عربستان معتقد است: «این ادعا برای کشوری که مدعی است بهروزترین و گرانترین تجهیزات نظامی و دفاعی را به عربستان فروخته و نسبت به این کشور اشراف امنیتی دارد، نباید خوشایند باشد. آمریکا به اندازه 300 میلیارد دلار قرارداد فروش تجهیزات نظامی با عربستان منعقد کرده و چنین ادعایی در درجه نخست اعتبار خود آنها را زیر سؤال میبرد». بهشتی پور در ادامه با اشاره به اینکه ایران تمایلی برای درگیری با عربستان ندارد، اظهار داشت: «مشکل عربستان از چهار سال پیش و با تجاوز نظامی به کشور همسایهاش شروع شد و در طول این مدت به تبع سیاستی که در پیش گرفت در باتلاق جنگ با ملت یمن گیر کرد. از اینرو یکی از اهداف آمریکا در اتهام زنی به ایران در اینگونه حوادث فروش بیشتر سلاح و تقویت حضور نظامیاش در منطقه است». وی درمورد ادعای دست داشتن ایران در حمله به دو پالایشگاه «بقیق» و «خریص» میگوید: «نیازی به اتهام زنی نیست، رادارهای موجود در منطقه و عربستان میتوانند مشخص کنند که اشیاء پرندهای که این حمله را انجام دادهاند، از کجا و چگونه موفق به این کار شدهاند». بهشتی پور معتقد است راهکار توقف درگیریها و پایان بحران یمن، پذیرش گفتوگو با حوثیها و جریانهایی است که با تجاوز خارجی مقابله میکنند. به عقیده این تحلیلگر روابط بینالملل غرب به دنبال فروش سلاحهای بیشتر به کشورهای منطقه است و برایش اهمیتی ندارد که چه بر سر ملتها میآید. وی میگوید: «حتی هدف قرار دادن تأسیسات نفتی در کشورهای اسلامی میتواند موجب ایجاد بازار جدیدی برای کشورهای غربی شود و اینگونه حوادث برای آنها یک بازی دو سر بُرد است». بهشتی پور در پاسخ به اینکه آیا به دلیل روابط میان انصارالله و ایران، بهتر نیست که حوثیها با خویشتنداری در اقدامات خود مصلحت منافع جمهوری اسلامی را هم در نظر بگیرند یا خیر، گفت: «متأسفانه تلقی غلطی در ایران نسبت به حوثیها وجود دارد. افراد گمان میکنند حوثیها آلت دست ایران هستند، درحالی که چنین نیست و این تبلیغات کشورهای غربی است. حوثیها گروه مستقلی به نام انصارالله دارند و توانستهاند در بخشهای مهمی از یمن افکار عمومی را با خود همراه کنند. واقعیت این است که آنها متحد ایران هستند، نه آلت دست ایران. جمهوری اسلامی حتی با حزبالله لبنان هم رابطه مراد و مریدی ندارد و این گروهها به صورت مستقل و براساس تشخیص خود از منافع و مصالح ملیشان اقدام میکنند». وی در ادامه میافزاید: «حوثیها چهار سال است که با متجاوزان خارجی در حال جنگ هستند و درنتیجه این توقع زیادی است که از آنها بخواهیم با در نظر گرفتن مصالح و مناسبات ایران کاری نکنند». بهشتی پور در پایان تأکید میکند: «تفاوت بین قدرت سلطهجو با متحد در همین نکته است. قدرت سلطهجو دیکته کننده است، اما قدرت متحد براساس منافع مشترک با متحدش تصمیمگیری میکند».