کد خبر : 402815 تاریخ : ۱۴۰۱/۸/۲۵ - 11:49
امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس در گفت وگو با ستاره صبح آنلاین تشریح کرد: فقر معلول سیاست های غلط دولت ها و مجالس است/ فقر توسط دولت‌ها و مجالس تولید و توزیع می شوند نه مردم/ وقتی جامعه در فقر دست و پا می زند، استعدادها و توانایی ‌هایش شکوفا نخواهند شد ستاره صبح، فائزه صدر: مرکز پژوهش های مجلس در آخرین گزارش خود اعلام کرد که سه شاخص رشد اقتصادی، نرخ تورم و نرخ رشد تشکیل سرمایه ثابت بعد از تصویب برجام در سال های ۹۷،۹۸ و ۹۹ با رشد مثبت مواجه شدند. این رشد بی سابقه که در بخش صنعت به ۱۰.۶٪ رسید در تاریخ بعد از انقلاب بی سابقه بود. در حال حاضر بنا بر گزارش ها، نرخ تورم در حدود 50% است که ایران را در ردیف 10 کشور دارای بیشترین نرخ تورم در جهان قرار داده است. بر اساس گزارش منتشر شده فشارهای تورمی تعداد فقرای کشور را به 65 میلیون نفر رسانده است درحالیکه جمعیت ایران در حدود ۸۵ میلیون نفر است. ستاره صبح در گفت و گو با امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه می خوانید:

ستاره صبح آنلاین-  بنابر آمارها ۶۵ میلیون ایرانی فقیر شده اند. این وضعیت چطور توضیح داده می شود؟
۶۵ میلیون نفر از شهروندان جامعه دچار فقر نسبی هستند. ۳۰ میلیون نفر از این جمعیت به خدمات کمیته امداد و بهزیستی و خیریه ها نیازمند هستند. یعنی با فقر دست و پنجه نرم می کنند.
متاسفانه ما امروز با مفهوم بار تکفل هم روبرو هستیم. یعنی جوانان خانواده ها که قبل از این خودشان کار و درآمد داشتند و زندگی خانواده خودشان را اداره می کردند امروز به دلیل بیکاری از خانواده پدری ارتزاق می ‌کنند.
این بار تکفل به معنی همان یک نفر شاغل یا بازنشسته ای است که باید چند نفر را نان بدهد. این معضل زندگی را برای بسیاری از خانواده های آبرومند طبقه متوسط سخت کرده است.
فارغ از این در کشور ما بسیاری از افراد ظاهرا مشغول به کار هستند ولی درآمد آنها کفاف هزینه ‌های زندگی آن ها را نمی دهد.
افرادی توانمندی دارند و معمولا بیش از یک شغل دارند که زندگیشان از مسیر معمولی خارج می شود.
با یک آمار و یک شاخص خط فقر نمی‌ توانیم ابعاد واقعی زندگی افراد جامعه و تبعات اجتماعی فقر را بسنجیم.
چون فقر ۶۵ میلیون شهروند کشور، مساله ای واحد نیست و پیچیدگی و ابعاد گوناگونی دارد.

  نقش دولت در این شرایط چیست؟ آیا می توان این جمعیت بالای فقیر در کشور را محصول سیاست های غلط دولت ها دانست یا خیر؟
علت اصلی دولت ها و مجالس هستند. زیرا فقر که توسط فقرا ایجاد نمی‌ شود. وجود فقر معلول سیاست ‌های نادرست دولت ها و مجالس در اداره کشور است.
اگر بتوانیم بخشی از فقر را به خود فقرا نسبت بدهیم آنجا است که جامعه، فضا را برای مشارکت اقتصادی فراهم ‌نکرده است تا این طیف در آن فضا رشد کنند.
مساله فقر که علت آن سیاست های غلط است اگر اصلاح شود برای سیاستمداران عواقب بدی به دنبال خواهد داشت.
دلایل وجود دولت و پارلمان این است که با سیاست گذاری مطلوب از بازی های نابرابر اقتصادی، رانت، انحصار و تبعیض‌ پیشگیری کنند.
وقتی دولت و مجلس در این حوزه ناکارآمدی نشان بدهند و برای بخشی از جامعه نابرابری و تبعیض تولید شود، اعتراضات اجتماعی دامن دولتمردان را می گیرد.آن چیزی که امروز می بینیم در خانه اول معلول مشکلات اقتصادی است.

  به نظر شما تبعات اجتماعی این درجه از فقر چیست؟
وقتی جامعه در فقر دست و پا می زند، استعدادها و توانایی ‌هایش شکوفا نخواهند شد.
فقر امکان توسعه فکری و فرهنگی را سلب می کند. فقر فقط کمبود اقتصادی و گرسنگی و سختی معاش نیست. کمبودهای اقتصادی عواقب فرهنگی و اجتماعی و سیاسی به دنبال دارد.
اخلاق و تربیت درست در جامعه ای که فقرای زیادی دارد به صورت مطلوب نمایان نمی شود.
تا زمانی که نیازهای ضروری معاش، فکر افراد را مشغول می ‌کنند و روحشان در پریشانی است. مجال توجه به علم و دانش را نخواهند داشت. در چنین جامعه ای استعداد ها هرگز به تکامل نخواهند رسید و تا زمانی که فقر و تهیدستی در جامعه وجود دارد، آن جامعه از نظر بهداشت ضعیف است و در معرض انواع بیماری‌ها قرار دارد. وقتی فقر وجود داشته باشد، نارضایتی اجتماعی بالا خواهد بود و راه نفوذ دشمنان و بدخواهان به کشور باز خواهد بود.