کد خبر : 401375 تاریخ : ۱۴۰۱/۶/۷ - 03:52
دکتر کامبیز بازرگان، سرپرست پیشین موسسه تحقیقات خاک و آب کشور در گفت‌وگو با ستاره صبح تشریح کرد: غلبه و نجات از کم‌آبی به مدیریت خوب و عزم راسخ نیاز دارد/در کشوری گرم و خشک، آب نباید منبع تأمین انرژی باشد ایران با مشکل خشک‌سالی و تبعات آن درگیر است. خشک‌سالی معضل ریز گردها را به دنبال دارد و روند زندگی را در استان‌های مرزی و شهرها و روستاهای درگیر مختل می‌کند. دراین‌بین نگاه مردم به‌سوی دولت و تصمیمات و اقدامات مؤثر دولتی است تا بلکه از مشکلات نشایت گرفته از کم‌آبی و طوفان‌های سهمگین گردوغبار رهایی یابند. دولت ارتباط این مشکل با کشورهای همسایه را برجسته می‌کند و از اقدامات ترکیه در سدسازی گسترده و مسدود کردن سرشاخه‌های دجله و فرات و ارس سخن می‌گوید. دولت تا چه اندازه می‌تواند بر مشکل خشک‌سالی و تبعات آن فائق آید؟ ستاره صبح در گفت‌وگویی با کامبیز بازرگان، سرپرست پیشین موسسه تحقیقات خاک و آب کشور این موضوع را بررسی کرده که در ادامه می‌خوانید:

  ایران در سال‌های اخیر ضمن درگیر بودن با مشکل کم‌آبی و خشک‌سالی به‌طور مداوم با معضل ریز گردها دست‌به‌گریبان بوده است. راه‌حل این مشکل چیست و کشورهای همسایه چگونه با این مسئله برخورد می‌کنند؟
به نظر من مهم‌ترین مسئله ما در مورد آب همانند بسیاری از موضوعات دیگر، مسئله حکمرانی است. مدیریت جامع و همه‌جانبه و نگاه به‌تمامی مؤلفه‌های یک موضوع با تصمیم‌گیری و اقدام درست، نیاز کشور است. خشک‌سالی در ایران یک واقعیت تلخ است؛ اما این اتفاق جدید نیست. اگر سیر تاریخی وضعیت آب در کشور مطالعه شود می‌بینیم موضوع خشک‌سالی یکی از موضوعات پرتکرار و متداول در کشور ما بوده و هست. شاید در بعضی از سال‌ها ترسالی داشتیم ولی موردی و استثنایی بوده، بنابراین این نیست بگوییم ما غافلگیر خشک‌سالی شده‌ایم. باید دانست که ایران کشوری در اقلیم گرم و خشک است. ازاین‌رو مدیریت آب در ایران نمی‌بایست با کاهش بارش به این شکل غافلگیر می‌شد. تغییر اقلیم در دنیا درست است. تغییرات جهانی آب‌وهوا موضوعی است که در ایران پذیرفته‌شده است. ما متأثر از تغییرات اقلیمی جهانی هستیم؛ اما فراموش نکنیم که کشور ما به دلیل‌ قرار گرفتن در اقلیم گرم و خشک باید در مقابل تغییرات جهانی آماده و هوشیارتر باشد. شوربختانه در منابع و مصارف آب در کشور دچار کج‌فهمی هستیم. بیشتر مشکلات در حوزه آب ناشی از نحوه مدیریت و نحوه برخورد با این موضوع است. سدسازی، سبک کشاورزی و شیوه مدیریت شهری، حفر چاه‌های غیرمجاز و عدم جانمایی درست کارخانه‌های صنعتی و عدم توجه به آمایش سرزمینی، توسعه بی‌رویه شهرها و شهرنشینی و الگوی کشت کشور و موارد بی‌شمار دیگر، همه این‌ها دست‌به‌دست هم داده و به بی‌آبی دامن زده است.
وزارت نیرو متولی آب است اما به آب به‌عنوان منبع انرژی نگاه می‌شود. یک بعد مسئله ازاینجا شروع می‌شود که آیا در کشوری مانند ایران با این شرایط آبی باید مهم‌ترین منبع تأمین انرژی آب باشد؟ آیا نباید پیش‌ازاین به منابع دیگری برای تأمین انرژی فکر می‌کردیم؟ آیا نباید تا اینجا جایگزینی برای منابع اندک آب کشور تعیین می‌کردیم؟
کشوری که آفتاب دارد، در خوزستان گرم و داغ سدمی زنند آب باید از ارتفاع پشت سدها استفاده و برق تولید کند. در خوزستانی که هیچ‌کسی نمی‌تواند در تابستان داغش زیر آفتاب بماند. ظرفیت انرژی گرمایی را نادیده گرفته‌ایم ولی آب را پشت سد جمع کرده تا تبخیر شود؟
وقتی از مشکلات مدیریتی در حوزه آب حرف می‌زنیم، مشکلات ازاینجا شروع می‌شود. این‌یک دلیل واضح است چون به آب به‌عنوان منبع انرژی نگاه می‌کنیم.
وقتی به وزارت نیرو می‌روید می‌بینید قوانین به فروش منابع توجه دارد تا حفظ منابع. در وزارت نیرو آب به فروش می‌رسد و پولی بابت آن گرفته می‌شود و صرف درآمدهای وزارتخانه می‌شود. وقتی از فروش چیزی منتفع می‌شوید، نگاه می‌کنید که ببینید چقدر بیشتر می‌توانید بفروشید؟
از سوی دیگر بخش کشاورزی و بخش کشت هم آب می‌کشند. جانمایی بسیاری از صنایع در کشور درست نبوده و نیست. کاشت نیشکر با آن آب بری فراوان در خوزستان شکل گرفت. چند دهه به این‌ کشت توسعه داده‌ایم و افراد زیادی آنجا مشغول به کار هستند و صنایع جانبی پیرامون آن شکل‌گرفته درحالی‌که صنعتی آب بر است و ازنظر بهره بری آب توجیه ندارد و ساخت این پروژه اشتباه بوده است.
تولید شکر به‌وسیله نیشکر با آبیاری بیش از 25 هزار مترمکعب در خوزستان توجیه ندارد و تولید مناسب وضعیت اقلیمی کشور نیست. این مسئله و مسائلی ازاین‌دست را چه می‌توان نامید؟! آیا جز اشتباهاتی مدیریتی چیز دیگری است؟! دستور توسعه چاه‌های غیرمجاز در چه سطحی داده می‌شود؟
خشک‌سالی هست، گردوخاک هست. اما حل شدن این معضلات و مشکلات به‌شرط اتخاذ تصمیمات درست، زمان‌بر خواهد بود. به نظر من بهترین راه‌حل، مداخله در مهم‌ترین نقطه و مداخله در پاشنه آشیل ماجرا و در بحث حکمرانی است که نگاه همه‌جانبه می‌طلبد. مدیران حوزه آب باید نگاه به دیپلماسی داشته باشند. باید با صاحبان علم روز دنیا آشتی کنند. دانشمندان را وارد جلسات خود کنند و به توصیه‌های علمی توجه کنند. من معتقدم که راه نجات از گرفتاری آب وجود دارد، ولی عزم و اراده جدی می‌خواهد.

  به مسئله حکمرانی اشاره کردید. ریز گردها مرز نمی‌شناسد و نمی‌توان تنها دولت ایران را در حل این مشکل موظف دانست. باید همسایه‌های ایران را در این امر نیز دخالت داد. آیا نیاز به برقراری یک پیمان آب و هوایی منطقه‌ای نداریم؟
دیپلماسی آب در دنیا با حکمرانی خوب نتیجه می‌دهد. نگاه مدیریت جامع و نگاه به حوزه‌های آبی، نگاه به مسائل و منابع، نگاهی فراتر از مرزهای جغرافیای سیاسی است. توانایی دیپلماسی در این حوزه یکی از ابزارهای حکمرانی است؛ بنابراین اگر حکمرانی درست عمل کند و افراد را در داخل و خارج در کشاورزی، صنعت، شهر و محیط‌زیست کنار هم قرار گیرند و یک تصمیم کلان بگیرند می‌توان شاهد تحرک و اتفاقاتی مثبت بود. در طی چند دهه گذشته، در حوزه دیپلماسی و مذاکرات با کشورهای همسایه در مورد مسائل آب و هوایی غفلت بزرگی داشتیم. قرارهای مشترک دوجانبه روحیه برد - برد می‌خواهد ما نمی‌توانیم یک‌طرفه بنشینیم و تمام کشورها را مجاب کنیم که به‌ خواسته‌های ما تن دهند. موجودیت و شرایط زیست‌محیطی ما بستگی به بهره‌برداری آب از ترکیه، عراق و افغانستان دارد. مسئله دیگر پیمان‌های بین‌المللی است. کشورها در دنیا جمع می‌شوند و تصمیماتی می‌گیرند. متأسفانه ایران به دلیل وضعیت سیاسی ویژه‌ای که دارد نسبت به توافق‌ها و پیمان‌هایی که در غرب شکل‌گرفته نگاه بدبینانه دارد. 

  آیا پیوستن به این پیمان‌ها به ایران درگذر از خشک‌سالی و کم‌آبی و کنترل و مهار پدیده ریز گردها کمک خواهد کرد؟
امروز اجماعی جهانی برای پایداری اکوسیستم کره زمین و نجات دنیا از خطرات زیست‌محیطی تشکیل‌شده و همه باید با یکدیگر اجماع کنند. موضوعات مدیریت کربن، مدیریت آب اکنون اجماع جهانی شده است. ایران به‌عنوان عضوی از جامعه جهانی باید به پایداری اکوسیستم کره زمین کمک کند.