کد خبر : 400608 تاریخ : ۱۴۰۱/۴/۲۶ - 03:58
نعمت احمدی، حقوقدان مطالبه مردم از حاکمیت «نان‌»،«آب» ،«هوا»

جمهوری اسلامی چندین دولت را پشت سر گذاشته است. دولتی که جنگ را اداره می‌کرد، دولتی که بعد از جنگ سازندگی انجام داد، دولتی که به دنبال اصلاحات بود. متأسفانه در درون نظام و دولت‌ها شکاف بین مردم و مسئولین شکل گرفت و کار به تقابلی هم کشید.

زمانی خواسته‌های مردم، خواسته‌های خودشان بود. مثلاً مطالبه دانشجوها در 18 تیر 78 مطالبه روشنفکرانه بود. جامعه مدنی در دوم خرداد توسعه سیاسی می‌خواست، ولی بعدها این مطالبات به‌حق یا برآورده نشد یا کم‌رنگ شد.

نخستین نیازی که جوامع اولیه از ابتدای حضور حضرت آدم تا حضرت خاتم و تا امروز داشته و دارد، نیاز به غذا، پوشاک، آب، هوای سالم و یک شغل است. مردم شغلی می‌خواهند که صبح از منزلش بیرون بیایند و بتوانند شب با دستی پر به خانه برگردد و به قول قدیمی‌ها با دو دست‌پر بیاید و با ضربه پا در را باز کنند.

درباره آب‌وهوا می‌گویند هر نفسی که فرو می‌رود حیات است. متأسفانه ما در طول دهه‌های گذشته به مرحله‌ای رسیده‌ایم که امروز دیگر مردم توسعه سیاسی نمی‌خواهند. بلکه نان، آب‌وهوا می‌خواهند. شغل و معاش حداقلی می‌خواهند.

اگر امروز به یک معلم بازنشسته یا یک کارمند بازنشسته بگوئید می‌خواهید مسئله ارز را حل کنیم یا حقوقتان را 30 درصد افزایش دهیم، مطمئن باشید فردی که سفره‌اش خالی‌شده چون شرمنده خانواده است به توسعه نمی‌اندیشد بلکه به معیشت می‌اندیشد.

این فرموده مولایمان حضرت علی ع است: "لا معاش له لا معادله" کسی که معاش ندارد، معاد ندارد. می‌گویند اگر فقر از دری وارد شود ایمان از در دیگری بیرون می‌رود. لذا در شرایط موجود با تأسف از نحوه عملکرد در طول 43 سال گذشته، وضعیت به‌گونه‌ای شده که مردم به دنبال احتیاجات اولیه‌شان هستند و به‌جایی رسیده‌ایم که افراد به زباله گردی و روی آورده‌اند و به دنبال "نان" آب و "هوا" هستند.

کلیپی در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شود. یکی از فروشگاه‌ها سیب‌زمینی خراب را در سطل زباله انداخته بود و افراد نیازمند و بی‌بضاعت سطل زباله را جستجو می‌کنند تا آن آشغال‌ها را به‌جای مولد غذایی جمع کنند و به خانه ببرند. روزی مردم در فروشگاه‌ها گوشت می‌خریدند و امروز به دنبال دورریزهای گوشت هستند.

نگارنده در فروشگاهی شاهد بود که خانمی مبلغی داد و آشغال‌گوشت خرید. فردی پرسید برای گربه‌هایتان می‌خواهید. گفت بله برای بچه‌های گربه‌ام می‌خواهم!

جامعه به مرحله‌ای رسیده که نه "اکسیژن" لازم را دارد نه تأمین اجتماعی کافی، نه شغلی و نه سفره پر! از چنین مردمی گرفتار چه انتظاری می‌رود؟!

دریاچه ارومیه خشک‌شده است. درحالی‌که دریاچه ارومیه 150 کیلومتر با دریاچه وان فاصله دارد. دریاچه وان سبز و خرم پرآب است، اما دریاچه ارومیه نفس‌های آخر را می‌زند. اصفهان بدون زاینده‌رود چه معنایی دارد؟! هواپیما در سفر به بوشهر بر روی ریز گردها و طوفان شن پرواز می‌کند. رودسر در شمال کشور آب ندارد! قیمت آب و قیمت گاز و قیمت برق افزایش‌یافته و تناسبی با درآمد افراد ندارد. ای‌کاش آقای رئیسی دوباره به سمت مردم سر برگرداند و برخوردهایی با مردم را داشته باشند و نگاهی به چهره‌های غمگین مردم بیندازد. متأسفانه امروز مطالبه مردم نان،آب و هوا است نه چیز دیگر.