کد خبر : 400458 تاریخ : ۱۴۰۱/۴/۲۰ - 02:29
یک کارمند خوب، کارمند مرده است

ستاره صبح آنلاین-مرتضی کاظمی-طنز نویس

درست است که خیلی‌ها چشم دیدن کارمندان را ندارند و فکر می‌کنند که آن‌ها موجودات اضافی و به‌دردنخوری هستند که تنها نقششان ایجاد کارهای اداری بیشتر و پیچاندن ارباب‌رجوع است، اما باور کنید که همه کارمندان شبیه به هم نیستند؛ درست مثل انگشتان دست‌وپا که اندازه و کاربردهای مختلفی دارند. بالاغیرتا کاربرد انگشت شصت دست با انگشت کوچک پا یکی است؟! نه! پس با ما همراه باشید تا برخی از تفاوت‌های کارمندان را باهم مرور کنیم:

 

ببار ای سنگ! ببار!

یک سری از کارمندان، کار گوگولی و نازی دارند که همه انسان‌ها آرزو دارند در آن شغل مشغول جان‌فشانی باشند؛ مثلاً برخی سازمان‌ها هستند که کارمندانشان حقوق و مزایای بسیار بالایی دارند و تا تقی به توقی می‌خورد، این‌ها اضافه‌کار و مزایایش را می‌گیرند. سازمانشان در همه شهرها هتل و اقامتگاه دارد. مأموریت خارجی می‌روند و حق مأموریتش را می‌گیرند؛ نصف سال را به بهانه‌های مختلف تعطیل می‌شوند و یا از ساعت کاریشان کم می‌شود؛ اما برخی دیگر هستند که حقوق و مزایایشان بسیار اندک است و حتی مسافرخانه هم در شهرهای دیگر در اختیارشان نمی‌گذارند. نهایتاً سالی یک بار و آن‌هم به تعداد یکی دو نفر سهمیه سفر به فلان شهر می‌گذارند. پس از انجام مراحل ثبت‌نام و واریز مبلغی جهت پیش ثبت‌نام نهایتاً قرعه سفر به نام سوگلی مدیر عزیز می‌افتد. این عزیزان همیشه حتی زمانی که سنگ از آسمان ببارد یا سیل و زلزله هم محل کارش را برده باشد باید در محل کار حاضر شده و یک چهار پایه پلاستیکی بگذارند و روی آن مشغول خدمت‌رسانی شوند.

 

قطعه آقا! برو فردا بیا!

برخی کارمندان به بهانه کار کارشناسی، قطعی سیستم و ... وعده‌های بسیار طولانی به ارباب‌رجوع می‌دهند. حتی وقتی بعد از چند ماه نوبت کار ارباب‌رجوع می‌شود و با فرض اینکه کمر و گردنشان خوب است و نیازی به مرخصی استعلاجی ندارند، او را به حضور می‌پذیرند. درحالی‌که با یک دست مشغول لقمه در دهان گذاشتن و با دست دیگر با تلفن صحبت می‌کنند. خیلی وقت‌ها دریغ از اینکه سر خود را کمی بلند کنند و نگاهی به ارباب‌رجوع بیندازند. درنهایت هم بعد از چندین دقیقه و حتی ساعت می‌پرسند: «با من کار داشتید؟» اما برخی از کارمندان هم هستند که صدها و هزاران ارباب‌رجوع دارند و خوب یا بد بالاخره همه را رتق‌وفتق می‌کنند. حتی مواردی دیده شده که ارباب‌رجوع که از برخورد کارمند قبلی ناراحت بوده، فحشش را به این بدبخت می‌دهد.

 

عه! با من کار داشتی!

درست است که به دلیل شرایط خوب اقتصادی هر کارمند تنها یک شغل دارد و بعد از خروج از محل کار، وقتش را صرف تفریح و برآورده کردن نیازهای معنوی و روانی خود و خانواده می‌کند؛ اما متأسفانه برخی افراد سودجو هم پیدا می‌شوند که بعد از ساعت کاری چند کار دیگر هم می‌کنند و نه‌تنها در ساعت اداری خستگی‌شان را در می‌کنند بلکه تمامی کارهای شخصی و خانوادگی‌شان را هم در محل کار انجام می‌دهند. مثلاً بعد از ثبت ساعت ورود با همکاران مشغول صحبت و خوردن صبحانه می شوند و یکی دو ساعتی طول می‌کشد تا پشت میزشان قرار بگیرند. حتی دیده شده که کارمند، ارباب‌رجوع را به بهانه جلسه کاری به اتاق راه نمی‌دهد؛ درحالی‌که مشغول غذا خوردن یا صحبت با همکار خود است.

یک ساعت بعد در حال رفتن به سرویس بهداشتی نگاهی به ارباب‌رجوع انداخته و می‌گوید: «عه! هنوز که اینجایی! ساعت اداری تمام شد! سیستم رو خاموش کردم! فردا اول وقت اینجا باش!» یا اینکه وقتی یکی دو ساعتی ارباب‌رجوع را معطل کردند از او می‌پرسند: «خب! بگو ببینم کارت چی بود؟ عه! خب برای این کار باید بری اتاق شماره فلان! کارت مربوط به اینجا نمیشه!» در عوض برخی کارمندان هم هستند که فرصت سر خاراندن هم ندارند تا چه برسد به کارهای دیگر. حتی وقتی یک سرویس بهداشتی معمولی هم می‌روند تعدادی ارباب‌رجوع تا آنجا دنبالش می‌روند و تعدادی دیگر مشغول دادوبیداد در محل کارش می‌شوند. کارمند وقتی به محل کار خود برمی‌گردد که یا خودش را زخمی کرده‌اند یا از محل کارش زمین سوخته‌ای به‌جا گذاشته‌اند.