ایران با تأخیر پذیرفت که از 8 آذر مذاکرات هستهای در وین را ادامه دهد؛ نظر شما دراینباره چیست؟ همینکه قرار است مذاکرات دوباره از سر گرفته شود، رویکرد مثبتی است. علت تأخیر در مذاکرات در درجه اول آمریکاییها بودند. چون آقای بایدن که در ابتدا مدعی بود سیاستهای مختلف ترامپ ازجمله سیاست فشار حداکثری علیه ایران را کنار میگذارد، ولی ما میبینیم که آن روحیه بیرحم آمریکایی در مقابل ایران دوباره غالب شد و او از سیاست فشار حداکثری سوءاستفاده کرد تا ایران را تحتفشار قرار دهد و تحریمها را بیشتر کنند. ولی بهطور طبیعی چون انتظار چنین رفتارهایی از آمریکا وجود داشت، ایران هم سیاست پیشبرد بر مواضع هستهای خودش را در پیش گرفت. این دو اتفاق باعث شد که مذاکرات پیچیده و دشوار شود. البته بهتر بود که قبل از انتقال دولت دوازدهم به دولت سیزدهم مذاکرات به نتیجه میرسید که نرسید. شروع مذاکرات در دولت جدید با تأخیر صورت گرفت. دراینارتباط سیاست تعلل در بازگشت به میز مذاکرات دستاوردی برای دولت نداشته است. من بر این عقیدهام که این تأخیر به ضرر ایران است؛ ولی بااینوجود قرار است هشت آذر مذاکرات آغاز شود. امیدواریم شرایط بهگونهای پیش برود که امکان رسیدن به یک توافق فراهم شود؛ ولی دغدغه و نگرانی که وجود دارد این است که تأخیر در مذاکرات باعث فعال شدن عوامل مخل در مذاکرات یعنی مخالفان برجام شود؛ عوامل داخلی، منطقهای و عواملی در داخل آمریکا ممکن است روند مذاکرات را دشوار کند. اگر طرفین با حسن نیت در مذاکرات شرکت کنند و هدف رسیدن به توافق باشد و نه وادار کردن طرف مقابل به عقبنشینی، این امکان که توافقی صورت بگیرد، وجود دارد.
مدیرکل آژانس بینالمللی اتمی گفته وقتی آژانس بر عملکرد فعالیتهای هستهای ایران نظارت نداشته باشد، مذاکره نتیجهای نخواهد داشت؛ نظر شما دراینباره چیست؟ آژانس یکنهاد حقوقی واحد است و در اینجا نباید انتظار داشته باشد که بار اصلی این موضوع و کاهش مذاکرات بر دوش ایران باشد، بنابراین ایران هم در شرایطی میتواند این بازرسیها را بپذیرد که بههرحال در موضوع کاهش تحریمها اتفاق مثبتی بیفتد. انتظاری که وجود دارد این است که در این زمان باقیمانده تا هشتم آذر طرفین بهگونهای عمل کنند که شرایط برای احیای مذاکره فراهم شود نه اینکه اتفاقاتی در دو طرف رخ دهد که مذاکره را با دشواری مواجه کند. این امکان وجود دارد که امریکا بخشی از تحریمهای وضع شده علیه ایران را بردارد که این اتفاق احتمالاً باعث همکاری ایران با آژانس خواهد شد.
سخن پایانی امیدواریم این بار موضع دولت کنونی آمریکا با موضع دولت گذشته تفاوت داشته باشد. آمریکا بهجای اینکه به فکر احیای تاریخ معاصر خود باشد، بهتر است که با ایران بهنوعی به توافق برسد. واقعیت این است که طرف اصلی ایران در مذاکرات، آمریکا است. دیگر طرفها فقط حرف مذاکره را مطرح کردهاند، یعنی کشورهایی مثل روسیه، چین و کشورهای اروپایی نقشی درنتیجه مذاکرات ندارند. بعد از قضیه خروج ترامپ از برجام در سال 1397 هم مشخص شد که این کشورها عملاً هیچ جایگاه مؤثری در برجام نداشته و ندارند. ایران باید بپذیرد که در احیای برجام طرف اصلی ایالاتمتحده است نه دیگران و این یک واقعیت است که اگر پذیرفته شود، مذاکرات وین میتواند به نتیجه برسد. بازیگران زیادی تاکنون به پرونده برجام ورود پیدا کردهاند که هرکدام منافع خاص خودشان را دارند که دیپلماتهای ایرانی باید به این موضوع آگاه باشند. در رابطه با هشتم آذر و کمتر از یک ماهی که باقی مانده است، به نظرم اگر آمریکاییها بخشی از تحریمها را بردارند و ایران هم همکاریهایی یا برنامهای را برای همکاری با آژانس تعریف کند، آن موقع میشود گفت که با یک فضای مثبت وارد مذاکرات خواهیم شد.