کد خبر : 225035 تاریخ : ۱۴۰۰/۵/۹ - 17:49
ستاره صبح آنلاین گزارش می دهد( ترجمه: علی اصغر شهدی) احتمال تشدید تحریم‌های امریکا علیه ایران و چین

به قلم دانیل ار دپیتریس

ستاره صبح آنلاین-در شرایطی که مذاکرات هسته‌ای بین ایالات‌متحده و ایران در وین به حالت تعلیق درآمده است، دولت بایدن در حال بحث در مورد چگونگی انجام این مذاکرات است. وال‌استریت ژورنال گزارش می‌دهد که کاخ سفید در حال بحث درباره تشدید فشار تحریم‌ها بر تجارت نفت ایران به چین است و به‌احتمال‌زیاد دولت ایران مجبور به عبور از کانال‌های دشوار دیپلماتیک می‌شود. درحالی‌که مذاکرات هنوز تا قطع شدن کامل فاصله دارد، معذالک بر دولت بایدن است تا در مسیر فشار تحریم‌های اضافی عاقلانه و با دقت بیشتری گام بردارد؛ و بهتر اینکه کلاً مسیر ترامپ را به فراموشی سپارد.

آنچه مقامات آمریكایی در حال حاضر در مورد آن بحث می‌کنند، اساساً بازگشت و تقویت فشار حداكثری دولت قبلی است؛ استراتژی‌ای كه میزان خطرناكی از تنش را به منطقه آشفته کنونی اضافه می‌کند.

 

ایالات‌متحده و ایران به دنبال یافتن راهی برای بازگشت به توافق هسته‌ای 1394 (2015) هستند تا در ازای لغو تحریم‌های اقتصادی ایالات‌متحده، ایران محدودیت‌هایی را در برنامه هسته‌ای خود بپذیرد. پس از چندین دور مذاکرات با پیشرفت‌های نسبتاً متوسط در ماه فروردین (آوریل)، مذاکرات از اواسط خرداد (ژوئن) ‌کند شد و تا اواسط ماه اوت (مرداد) و زمانی که ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور منتخب قدرت را در دست می‌گیرد، ادامه خواهد یافت. شانس ترغیب ایران برای رسیدن به توافقنامه «طولانی‌تر و همه‌جانبه‌تر» با حسن روحانی میانه‌رو بسیار اندک بود؛ چیزی که اکنون عملاً دیگر وجود ندارند. درواقع گمانه‌هایی وجود دارد که رئیسی ممکن است تلاش کند تا مذاکرات را از ابتدا آغاز کند، به این امید که امتیاز بیشتری را از واشنگتن بگیرد. دولت بایدن به‌طور فزاینده‌ای ناامید می‌شود، به‌طوری‌که یک مقام ارشد وزارت امور خارجه اظهار داشت که در صورت بیهوده بودن ادامه مذاکرات ممکن است همه‌چیز تغییر کند.

در صورت از هم ‌پاشیده شدن مذاکرات، ایالات‌متحده نیاز به سناریوی دیگری دارد. برای واشنگتن بهتر است تا قبل از اینکه دیر شود، آماده ارائه سناریوی B باشد. هرچند دولت بایدن به این امر واقف است که ادامه فشار حداکثری برای منافع ایالات زیان‌آور است.

هنگامی‌که دولت ترامپ در بهار 1397 (2018) بر روی استراتژی فشار حداکثری خیمه زده بود، در بوروکراسی امنیت ملی این فرض قوی وجود داشت که ایالات‌متحده می‌تواند تهران را مجبور به پذیرش خواسته‌های واشنگتن کند. منطق این موضوع بسیار ساده بود؛ هرچه فشار اقتصادی بیشتری بر دولت ایران وارد شود، احتمال اینکه دولت ایران با شرایط آمریکا موافقت کند، بیشتر خواهد بود. مایک پمپئو وزیر امور خارجه وقت ایالات‌متحده در سخنرانی اردیبهشت 1397 (مه 2018) با تشریح فعالیت‌های تحریم گفت: «ایران مجبور به انتخاب می‌شود»، (که عملاً این اتفاق نیفتاد).

سیاست جهانی بسیار پیچیده‌تر از تصور سیاست‌گذاران در واشنگتن است. به نظر می‌رسد که ایران تسلیم شدن در برابر بزرگ‌ترین دشمن خود را چشم‌اندازی تهدیدآمیزتر از تداوم تحریم می‌دانست.

تحریم‌های ثانویه ایالات‌متحده، تأثیر اقتصادی منفی بر دولت ایران گذاشت و صادرات نفت این کشور را بین سال‌های 1396 (2017) تا پایان سال 1398 (2019)، 76 درصد کاهش داد و درآمد بیش از 100 میلیارد دلاری در سال را از تهران گرفت. بااین‌حال، ایران یک تماشاچی درمانده نبود. تهران همان‌طور كه مقامات آمریكایی انتظار داشتند تا به میز مذاكره برگردد، با نقض محدودیت‌های غنی‌سازی در توافق هسته‌ای و اتخاذ سیاست خارجی تهاجمی در خاورمیانه پاسخ داد. ایران ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را 10 برابر افزایش داد تا هم نارضایتی خود را از سیاست آمریکا نشان دهد و هم اهرم خود را تقویت کند.

بااین‌حال، پس از اجرای سیاست فشار حداکثری آمریكا، احتمال جنگ بین این کشور و ایران افزایش یافت. ایران به‌طور فزاینده‌ای در استفاده از تمام نفوذ، ازجمله نیروهای شبه‌نظامی طرفدار خود در عراق، درصدد تلافی برآمد. اگر تصمیم‌گیرندگان خونسردتر بر آن لحظات داغ غالب نمی‌شدند، ایالات‌متحده و ایران ممکن بود در دی‌ماه 1398 (ژانویه 2020) به یک درگیری برسند.

 

خوشبختانه از جنگ جلوگیری شد؛ اما با توجه به این تاریخچه، فهمیدن اینکه چرا دولت بایدن با ازسرگیری سیاست فشار حداکثر که بذر تنش بیشتری را کاشت، می‌خواهد دوباره همان سرنوشت محتوم را برای خود و ایران رقم بزند، دشوار است. این امر به‌ویژه هنگامی‌که جو بایدن در تلاش است تا با تغییر در سیاست کلان خود به یک فصل طولانی و نامعلوم در خاورمیانه خاتمه دهد، گیج‌کننده است.

همان‌طور که مقامات آمریکایی به‌صراحت گفته‌اند که مذاکرات هسته‌ای مرده نیست. درواقع اگر زمانی برسد كه دیپلماسی با ایران به هم بخورد، آمریكا باید سناریوی B را آماده داشته باشد. 1- یک احتمال برای بازگشت به میز مذاکره و دنبال کردن یک توافق کوچک‌تر که در آن امتیازات هسته‌ای کمتری را در ازای تخفیف کمتر در مجازات در نظر می‌گیرند، وجود دارد. 2- فراتر رفتن از پرونده هسته‌ای و برقراری گفتگوی عملی درباره اقدامات کاهش خطر در خلیج‌فارس می‌تواند راه دیگری باشد. 3- ایالات‌متحده همچنین می‌تواند با عقب بردن حدود 3500 سرباز آمریكایی كه هنوز در سوریه و عراق مستقر هستند، به نفع خود عمل كند؛ موضوعی که باعث می‌شود تا احتمال جنگ واشنگتن با ایران و نیروهای شبه‌نظامی كاهش یابد.

حتی اگر گفتگوهای وین به بن‌بست برسد، بازگشت به رویکرد فشار حداکثری، مخرب و خطرناک خواهد بود. بااین‌حال، آنچه آمریکا نباید انجام دهد، بازگشت به استراتژی شکست‌خورده سابق است و ‌چیزی مانند شکست آن نمی‌تواند گویای این وضعیت باشد.

27 ژوئیه 2021

تارنمای آمریکن کنسرواتیو

برگردان و کوتاه‌سازی علی‌اصغر شهدی

[email protected]