کد خبر : 20694 تاریخ : ۱۳۹۸/۵/۶ - 12:52
مهندس محمدجواد مادرشاهی در گفت‌وگو با ستاره صبح تشریح کرد سکولاریسم، افــراد را مشرک تربیت می‌کند اشاره: مهندس محمدجواد مادرشاهی معروف به مهندس جواد متولد 10 تیر 1329 در شهر مشهد، دانش‌آموخته مهندسی برق از دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر سابق) است. از 16 سالگی به‌عنوان سخنران و مبلّغ مذهبی علیه تحرکات و اقدامات بابیّت و بهائیّت در بسیاری از شهرها و روستا‌ها ایراد سخنرانی نموده و از شاگردان مبرز «شیخ محمود ذاکرزاده تولایی» معروف به «شیخ حلبی» و نیز از مرتبطان با شهیدان آیت‌الله بهشتی و آیت‌الله مطهری بود. مادرشاهی که به همراه همسرش از مبارزان و مخالفین رژیم شاهنشاهی بودند در سال‌های منتهی به انقلاب، تحت پیگرد ساواک قرار گرفتند، اما تا پیروزی انقلاب دست از مبارزه، تظاهرات و روشنگری برنداشتند. مهندس جواد پس از انقلاب و ورود شهید دکتر مصطفی چمران به ایران تا لحظه شهادتش، وی را به‌عنوان وزیر انقلاب در عرصه‌های اطلاعاتی یاری نموده و در هنگام عزیمت به اهواز به‌عنوان رکن دو (بازوی اطلاعاتی و طراحی نظامی) ستاد جنگ‌های نامنظم در دفاع مقدس ایفای نقش نمود. پس‌ازآن، در تمامی دوران ریاست جمهوری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، مشاور رئیس‌جمهور بود و سپس به سمت مشاور وزیر صنایع و معادن و رئیس سازمان بهینه‌سازی صنایع کل کشور منصوب شد و در اصلاح ساختار اداری کشور، اصلاحات بنیادینی اعمال نمود. او در سال‌های اخیر علاوه بر گذراندن مستمر درس اخلاق آیت‌الله‌العظمی مـظاهری (به مدت 17 سـال و به‌صورت اختصـاصی)، در بسـیاری از سـازمان‌ها و نهادهای مؤثر نظام به‌عنوان «مشــاور» نظیر «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی»، «ستاد برگزاری نمازجمعه تهران» و... ایفای نقش نموده و در حال حاضر دبیرکل «موسسه مطالعاتی و تحقیقاتی بشـیرصالح» و عضــو مؤسسین و هیئت امنــاء «مرکز جامع علوم اسـلامی» (حوزه علمیه مجتهدین جوان) است. ستاره صبح با این اندیشمند فرهنگی گفت‌وگویی درباره فرهنگ و دین انجام داده که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

ستاره صبح-

  با توجه به فعالیت شما در عرصه فرهنگ، ارزیابی شما از وضعیت فعلی فرهنگ در جامعه چیست؟
من همواره دغدغه اصلاح جامعه را در ابعاد مختلف آن در برنامه‌های خود داشته‌ام؛ چه قبل از انقلاب، چه در سال‌های انقلاب تا به امروز، نگاه من به آینده اسلام برای تشکیل دولت مهدوی بعد از امکان تمدن اسلامی بوده است.
در همین رابطه خاطره‌ای را از دوره دانشگاه در سال‌های 50 تا 54 برایتان نقل کنم که هجمه نظام غربی یک مفهومی را داشت در دانشگاه‌ها تئوریزه می‌کرد و آن این بود که می‌گفتند بخش خاکستری مغز انسان‌های جهان اول بیش از انسان‌های جهان دوم و سوم است و خود تعریف جهان اول و دوم و سوم از مفاهیم و اصطلاحات رایج شده بود. من جلساتی را به‌صورت هفتگی با مجموعه‌ای از دوستان در دانشگاه‌های مختلف در تهران اداره می‌کردم، برای مقابله با این جریان ده جلسه برای خودم سخنرانی تحت عنوان «انتقال تمدن‌ها» گذاشتیم؛ و تمدن‌های مختلف بشری را از آغاز تا آن زمان مورد تجزیه‌وتحلیل قراردادم که چه نکاتی عامل رشد و شکوفایی در یک ملت می‌شود تا آن‌ها قادر به در دست گرفتن تمدن بشری می‌شدند و چه عواملی آن‌ها را به سقوط می‌کشاند که تمدن به دست ملت دیگری می‌افتاد.
در سیر تمدن‌های مختلف به تمدن اسلامی و بعد غرب رسیدم و تمامی پدیده‌های ساقط کننده تمدن‌ها را در تمدن غرب نشان دادم و مدعی شدم که این تمدن نیز سقوط خواهد کرد؛ ولی نگاه قرآنی و مهدوی می‌گوید بشر ساقط نخواهد شد و این سختی برمی‌گردد، اما کدام جامعه شایستگی به دست گرفتن تمدن بشری را تا رساندن به نقطه تعالی خلیفه الهی دارد، جز جامعه شیعی علوی و مهدوی؟ ختم جلسه با این جملات بود: قیام اجتماع اسلامی ضرورتی حتمی و فطری است، اگر امروز این قیام صورت نگیرد فردا صورت خواهد گرفت و اگر اینجا نشود در جایی دیگر خواهد شد. چون قرار نیست انسان نابود شود و تنها در نظام دینی الهی، شیعی این رمز بقا نهفته است.
حال با توجه به سؤال شما نسبت به وضعیت دینی جامعه، شما می‌بینید کسانی که این آرمان و فضای روحی را در آن زمان (قبل از انقلاب داشتند) چقدر تعدادشان کم و قلیل بود؛ درحالی‌که امروز نسبت به آن روز هزاران برابر جوان‌های رشید، فهیم معتقد به آینده اسلام در اقصی نقاط جهان حاضرند جان خود را فدا نمایند و اهداف انقلاب را به‌پیش برند هستند.ارزیابی من از جامعه با توجه به خیل کثیر نیروهای مؤمن ازیک‌طرف و باورهای عمومی جامعه به امکان‌پذیری حکومت دینی برای سعادت و رفاه جوامع از طرف دیگر و شکست هیمنه و تقدس‌مآبی دشمنان دین که خود را تحت عناوین دموکراسی حقوق بشر و آزادی‌خواهی جا انداخته بودند عواملی است که انسان را به آینده امیدوار می‌نماید و این در پناه برنامه‌ریزی و تلاش بی‌وقفه نیز امکان‌پذیر است.

  برخی از مراجع و روحانیون از وضعیت دین‌داری انتقاد می‌کنند و می‌گویند کیفیت دین‌داری جامعه امروز در وضعیت مطلوبی نیست. نظر شما دراین‌ارتباط چیست؟
آن‌ها نمی‌خواهند بگویند وضع بدتر از قبل شده است؛ بلکه ادبیات حادثه را بلد نیستند. درواقع می‌خواهند به جامعه یک پله رشد بدهند و درصدد این هستند که بگویند این عوامل را از درون سیستم خود بزدایید و بیرون ببرید تا ما را به سمت ایده‌آل‌ها هدایت کنند، اما این مسئله گاهی به صورتی بیان می‌شود که مورد سوءاستفاده دشمن قرار می‌گیرد و عده‌ای سطحی اندیش بر این فضا سوار می‌شوند. از طرفی امروز انقلاب اسلامی هیمنه روتوش شده تمدن فاسد شیطانی که لباس حق پوشیده بود را فروریخته است. قیام‌های پشت سر هم بشری پرده انظلام را شکسته و ظلم موجود را در ذهن‌ها ظاهر کرده است. مقام معظم رهبری از آقای ترامپ تشکر می‌کنند چون او چهره واقعی آمریکا و دشمن و ظلم را با گفتار و رفتارش عریان می‌کند تا مردم ببینند جامعه غرب این است که ترامپ می‌گوید. به نظرم کار بزرگی در جهان صورت گرفته است. این‌ها مفاهیم شیعی نزدیک شدن ظهور است. از یک‌سو پدید آمدن نیروهای موجود در جامعه و از یک‌سو آمادگی جهانی برای پذیرش یک نظام صالح در حال فراهم شدن است. این اتفاقی میمون و مبارک است. ولی رساندن جامعه به یک نقطه مطلوب نیاز به زمان دارد و تلاش‌های برنامه‌ریزی‌شده می‌خواهد، ولی درنهایت این اتفاق خواهد افتاد.

  با چنین نگاهی به مفهوم جامعه‌ی اسلامی، به نظر شما روند افزایشی فسادها و رفتارهایی که مغایر با اخلاق اسلامی است چه دلیلی دارد و چگونه باید جلوی این مسائل را بگیریم؟
 ما باید از آسیبی که یهود به آن دچار شد و مورد غضب ذات اقدس الهی قرار گرفت، یعنی «سکولاریسم» به شدت پرهیز کنیم و فاصله بگیریم. درحالی‌که امروز بخش‌های فرهنگی، بخصوص آموزش‌وپرورش ما متوجه نیستند که بر نظام سکولار سوار شده‌اند و بر مبنای نظام قرآنی ساختار آموزش‌وپرورش را نساخته‌اند. به‌عنوان‌مثال در ترکیب مواد، فیزیک، شیمی و خاصیت اشیاء دانش‌آموز را در آزمایشگاه‌های مختلف می‌بریم و به آن‌ها خاصیت اشیاء را می‌فهمانیم و سپس می‌گوییم این قانون است و در هرکجا از کره زمین عمل می‌کند یعنی ترکیب اسید با قلیا (باز) نمک تولید می‌کند. دانش‌آموز و هر بیننده‌ای اسید را می‌بیند، قلیا را می‌بیند سپس نمک و آب. خداوند را در کجای این اثر و مؤثر می‌تواند ببیند؟ مگر حاصل توحید این نیست که انسان مؤثری جز خداوند نبینید، ولی شما همه اشیاء و فعل‌وانفعالات را دارید مؤثر می‌بینید و خداوند را در این اثرها هیچ‌کاره؟ این همان مفهومی است که قرآن نقل می‌کند، یهود گفتند: «یدالله مغلوله» (دست خدا بسته است) به این مفهوم که قوانین خودبه‌خود عمل می‌کنند هرچند ساخته دست خداوند هستند؛ قرآن می‌فرماید: «لعنوا بما قالوا» لعنت بر آن‌ها با این نگاه به پدیده‌ها و اشیاء. هر شیئی با نگاه قرآنی مُلکی دارد و ملکوتی نامرئی بر آن حاکم است؛ که خواص اشیاء مربوط به ملکوت اشیاء است، ماده شعور ندارد هر شعوری در ماده می‌بینید حتی میل به ترکیب، خواص اشیاء، این‌ها ذاتی اشیاء نیست مربوط به ملکوت سیستم نامرئی حاکم بر ماده است؛ از اتم گرفته تا ترکیبات اشیاء و ملکوت اشیاء همگی تحت فرمان ملائکه الله‌اند که به تعبیر قرآن مدبرات عالم وجود هستند و همه به اذن الله عمل می‌کنند. یعنی در جریان عزیر پیامبر بعد از موت صدساله وجود خود او در بیابان از هم نپاشید زیرا ملائک فرمان گرفته از خداوند مأموریتی دیگر داشتند. همچنین غذای او شامل شیر و کمی مواد دیگر صدسال هیچ تغییری نکرد و قابل‌خوردن بود درحالی‌که الاغ او با خاک یکسان شده بود و هزاران مثال دیگر از اینکه اراده خداوند توسط ملکوت اشیاء در حال جاری شدن است.
خواص اشیاء برمی‌گردد به اراده خداوند متعال منتها خداوند در جریان عادی زندگی بشر فرمان استقرار را داده است (قیّوم) ولی هر جا بخواهد جز این فرمان می‌دهد آتش ابراهیم را نمی‌سوزاند، آب برای موسی از حرکت می‌ایستد و هزاران نمونه قرآنی که این مفهوم که جوان ما باید بیاموزد که خداپسندانه حرکت کند تا ملائک در اختیار او قرار بگیرند و بارش نعمت‌های الهی بر او سرازیر شود و او می‌تواند صدها نمونه آن راهم در هرروز متذکر شود در غیر این صورت باید به دنبال پول و ثروت بگردد برای خوشبختی به هر قیمت حتی فدا شدن انسان‌های ضعیف و امثال آن‌که در جوامع سکولار شما می‌بینید ما باید از شرک فاصله بگیریم و غیر خدا را در خوشبختی مؤثر دیدن و به مادیات توجه ذاتی داشتن را کنار گذاشته تا روند سعادتمندانه حرکت با سرعت به‌پیش برود.

  یعنی شما معنویت را گمشده جهان می‌دانید؟
نه معنویت، بلکه نظام معنوی قرآنی. باید آموزش‌وپرورش ما یک نظام مبتنی بر قرآن باشد. من حتی در مورد معنویت حرف نمی‌زنم. علم باید یک تغییری پیدا کند تا الکترون‌هایی را که به دنبال پروتون می‌گردند به اراده ذات اقدس خداوند بدانم. این‌ها با یکدیگر فرق می‌کند.

  به نظر شما آینده جامعه اسلامی که آغاز آن با انقلاب بود و ادامه پیدا کرده است، چگونه خواهد بود؟
اگر مرحله بعد از انقلاب را حکومت اسلامی و بعد نظام سازی بدانیم، ما ابتدا نظام‌ها را می‌سازیم تا جامعه اسلامی و بعدازآن تمدن اسلامی شکل بگیرد. مقام معظم رهبری به همه این مراحل اشاره‌کرده‌اند. ما باید به مرحله نظام سازی برسیم که این موضوع به انسان‌های اندیشمند و عمیقاً متفکری نیاز دارد که این مبانی را طرح کنند و برای اجرا دستورالعمل داشته باشند. این فرایند ممکن است زمان‌بر باشد اما به فضل الهی به نقطه مطلوب خواهد رسید.