رحمان معروفخانی-کارشناس حوزه آب
ستاره صبح آنلاین-آبهای ژرف بهعنوان بخشی از منابع آب زیرزمینی جزء ذخایر آبی استراتژیک یک کشور محسوب میشوند و هر نوع آب زیرزمینی که از عمقی بیش از بیشینه عمق معمول برداشت شود، ژرف نامیده میشود. عمقی که برای آبهای ژرف تعریف میشود بسته به موقعیت جغرافیایی هر کشور و منطقه متفاوت است، اما بهطورکلی به آبهای موجود تا عمق ٤٠ متری، «آبهای زیرسطحی» گفته میشود که ازنظر مطالعاتی ارزانتر از انواع دیگر به شمار میرود، زیرا تهیه متغیرها و مختصات آن آسان است؛ به آبهای در عمق ٦٠٠ متری، «آبهای معمولی» یعنی آبهای جاری تجدید پذیر در اعماق زمین گفته میشود و به آبهایی که در عمق بالغبر 1000 متری قرار دارند، منبعشان در طبقات زیرین و قدیمی زمین است و آبی ساکن و یا جاری و البته بسیار پرفشار هستند، «آب ژرف» گفته میشود. بهعنوانمثال در بعضی کشورها مانند بنگلادش به دلیل بالا بودن سطح آب زیرزمینی منابع آب ذخیرهشده در عمق بیش از ۱۵۰ متر جزو آبهای ژرف به شمار میآیند و در کشورهای خشک مانند اردن، لیبی و الجزایر به آبهای ذخیرهشده در عمقهای ۸۰۰ تا یک هزار و ۶۰۰ متر منابع آب ژرف گفته میشود. در کالیفرنیا و استرالیا نیز آبخوان ۳۰۰ تا پنج هزار متری را آبخوان ژرف در نظر میگیرند. لیبی اولین کشوری بود که از این منبع آب استفاده کرد. لازم به ذکر است که کشف این منابع خدادادی آب کاملاً اتفاقی بوده و اولین بار این منابع عظیم در سال 1953 میلادی و در حین حفاریهای نفتی کشفشدهاند.منبع آب ژرف در منطقه شرق و جنوب شرقی کشور از کوههای هندوکش و افغانستان سرچشمه میگیرد. در حقیقت در ارتفاعات هندوکش آب به شکل برف یا باران نازل میشود و از شکستهایی که در زمین وجود دارد، وارد اعماق و لایههای زمین شده و با توجه به شرایط توپولوژی و شیب پوستههای تکتونیکی زمین با طی مسیر به منطقه سیستان میرسد و از سیستان هم عبور میکند و درنهایت یک جایی در سطح زمین شارژ میشود که به نظر در سطح دریای عمان به صورت چشمههای آب شیرین بیرون میزند.طبق برآوردهای انجام شده مناطقی مانند سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و کرمان در اولویت برنامهریزی و مطالعات برای رسیدن به آب ژرف قرارگرفتهاند. مطالعات و بررسی پیرامون استفاده از آبهای ژرف از سال 1395 توسط وزارت نیرو شروع شد و در سال 1396 حفر نخستین چاه آب ژرف کشور با تخصیص اعتبار 25 میلیارد تومانی دولت برای تأمین آب اضطراری مردم سیستان و بلوچستان آغاز شد. با استحصال اولین نمونه آب با توجه به روش حفاری و عمق چاه، زمزمههایی درباره غیرقابل استفاده بودن آن مطرح شد، اما همگی منتظر مشخص شدن نتایج بررسیهای علمی آن بودند. روع خوب در نخستین روزهای سال 1400 و آغاز حفاری سومین چاه ژرف در این منطقه نشان داد که نتایج بررسی علمی آبهای ژرف در این منطقه امیدبخش بوده است. لازم به ذکر است که در صورت عدم استخراج آبهای ژرف، این آبها از مرز خارج میشوند و باید در نظر داشت که در شرایط بحرانی و خشکسالیهای منطقه سیستان، استفاده از این آبهای ژرف بسیار اهمیت دارد، اما باید برای حفظ عدالت بین نسلها و ماندگاری منابع زیرزمینی و تعادل بخشی آنها، استفاده از این آبها بهصورت عادلانه و مشروط انجام شود. سن آب چاههای حفر شده ۱۹ هزار سال و دلیلی بر وجود یک فرصت طلایی چند دههزارساله است که متأسفانه تاکنون بهدرستی استفادهنشده و اگر اکنون نیز مورد بهرهبرداری قرار نگیرد، خسران و ضرری برای محیطزیست کشور است. همچنین در نقطه مقابل باید توجه کرد که تمرکز بر روی استخراج آبهای ژرف، منجر به این نشود که از پتانسیل سدها، حقابهها (خصوصاً حقابه رود مرزی هیرمند) و چاههای کشاورزی غافل شویم. در حفر چاه اول از روشهای اکتشافی نفتی و 750 تن نمک یا گل حفاری استفاده شد که حجم بالایی بود؛ اما برای حفاری چاه دوم از ۷۵ تن نمک یعنی ۱۰ درصد میزان چاه اول استفاده شد و طی حفر آن نسبت به چاه اول زمان و نوع نگاه به حفاری تغییر کرد و برای حفاری چاه سوم نیز از تجربیات حفاری دو چاه قبلی استفاده شد. نکته قابلتوجه این است که در لایههای یازدهم به پایین (EC) میزان شوری آبهای نمونهبرداری شده ۱۷ هزار بوده که خبری خوشحالکننده و نشاندهنده تحولی مثبت است. اگر هزینه استخراج منابع آب ژرف در مقایسه با هزینه نمکزدایی و انتقال آب دریای عمان را مقایسه کنیم، درمییابیم که پروژه آب ژرف زودتر به نتیجه میرسد و ارزانتر خواهد بود، زیرا شیرینسازی آب با شوری 50000 تا 70000 دریای عمان و انتقال آن به مسافت 700 کیلومتر تا سیستان و حتی جنوب خراسان هزینه هنگفتی دارد. درنتیجه اگر در همان منطقه چاهی باشد که با شوری خیلی کمتر از آبهای دریا استخراج شود، بهصرفهتر است و روشهایی هم که برای تصفیه آب با شوری 17 هزار استفاده میشود، هزینه کمتری دارد. یکی از پارامترهای اساسی توسعه در هر منطقه، وجود منابع آب پایدار و مطمئن است. از طرفی با توجه به خشکسالیهای اخیر در دشت سیستان و خشک شدن دریاچه هامون با توجه به عدم تعهد کشور افغانستان به تخصیص منظم حق آبه رودخانه هیرمند، در کنار پیگیریهای موردنیاز دیپلماسی برای کسب حداکثری از منافع این حق آبه مرزی، استفاده از آب ژرف بسیار حائز اهمیت و راهگشا است که میبایست قبل از ظهور بحرانها با سرعت بیشتری نسبت به تحقق آن اهتمام ورزید.