کد خبر : 124124 تاریخ : ۱۴۰۰/۳/۱ - 00:24
ضرورت فرهنگ سازی در زمینه اهدای عضو در آثار سینمایی اشاره: 31 اردیبهشت روز اهدای عضو است. پیوند اعضا یکی از بزرگ‌ترین پدیده‌های پزشکی سده حاضر است که می‌تواند جان دوباره به هزاران انسان نیازمند بدهد. در ایران این اقدام نسبت به کشورهای دیگر کمتر موردتوجه قرارگرفته، بنابراین این امر در ایران نیازمند فرهنگ‌سازی گسترده است تا آن فرهنگ به رفتار در جامعه تبدیل شود. به گزارش هنر آنلاین، در این میان جای تلویزیون و سینما خالی است، زیرا می‌توانند بسیار اثربخش باشند و با تولید آثار نمایشی و فیلم‌های سینمایی مخاطبان را نسبت به مواردی این‌چنینی آگاه کنند و نکات مثبت و منفی این عمل خیر انسانی را گوشزد کنند، اما ساخت تنها 4 فیلم سینمایی درباره این موضوع مهم آمار خوشایندی نیست. موضوع اهدای عضو را می‌توان از ابعاد مختلف اجتماع موردبررسی قرار داد. سینمای امروز ما از هر حیث نیازمند قصه‌های جان دار درزمینه داستان‌هایی از جنس اهدای عضو است.

در این مجال و به بهانه روز اهدای عضو، به سراغ همان تعداد اندک آثار تولیدشده در سینما رفتیم تا آن‌ها را موردبررسی قرار دهیم.

بودن یا نبودن ساخته کیانوش عیاری
کیانوش عیاری ازجمله فیلم‌سازان پیشتاز در عرصه‌های اجتماعی است. او ذهن آگاهی نسبت به جامعه خود دارد و این را بارها در آثارش به نمایش گذاشته است. او سال 77 به سراغ ساخت فیلم «بودن یا نبودن» رفت تا اولین فیلم سینمای ایران درباره اهدای عضو را بسازد. قصه «بودن یا نبودن» درباره دختر جوانی به نام آنیک است که نیاز شدید به پیوند قلب دارد. او به همراه پزشکش به بیمارستانی می‌روند که پسر جوانی به نام امیر که در شب ازدواجش طی نزاعی دچار مرگ مغزی شده را به آنجا آورده‌اند. ازآنجاکه خانواده امیر وی را زنده می‌پندارند تلاش‌های دکتر برای راضی کردن آن‌ها به پیوند به نتیجه نمی‌رسد. هم‌زمان پدر دختری به نام معصومه که او نیز به قلب نیاز دارد، ولی مانند آنیک وضعیتش حاد نیست سعی می‌کند با پرداخت پول به خانواده امیر آن‌ها را راضی کند که او نیز موفق نمی‌شود. آنیک که خود را به‌زحمت به خانه امیر رسانده، دچار ناراحتی می‌شود و اعضای خانواده امیر او را به بیمارستان می‌رسانند. در بیمارستان مادر آنیک نیز به دخترش می‌پیوندد و آن 2 بار دیگر به سراغ خانواده امیر می‌روند و سرانجام موفق می‌شوند رضایت پدر و مادر امیر را جلب کنند. عسل بدیعی بازیگر نقش «آنیک» است که سال‌ها بعد خود به دلیل مرگ مغزی اهداکننده عضو می‌شود.

یکی می‌خواد باهات حرف بزنه ساخته منوچهر هادی
سال 90 منوچهر هادی به همراهی سعید دولتخانی فیلم‌نامه «یکی می‌خواد باهات حرف بزنه» را نوشتند. قصه درباره مردی است اسیر و گرفتار در بند که حالا با اتفاقی عجیب مواجه شده است. لیلا یک هفته فرصت دارد تا برای اهدای عضو تنها فرزندش از شوهر سابق خود رضایت بگیرد، فرزندی که پدر از وجود او اطلاعی ندارد. درواقع هادی در این فیلم به بعد دیگری از ماجرای اهدای عضو نگاه کرده است. فیلمی که 13 سال بعد از نخستین فیلم ساخته‌شده است.

فصل نرگس ساخته نگار آذربایجانی
نگار آذربایجانی با نگاهی متفاوت به مسئله اهدای عضو در سال 94 به سراغ این موضوع رفته است. ازنظر او اهدای عضو یک امر پذیرفته‌شده است و حالا در «فصل نرگس» به اثرات ماجرا بعد از اهدای عضو پرداخته است. داستان این فیلم، داستان دو زن راننده تاکسی، یک بازیگر، یک استاد موسیقی و شخصیت‌های دیگر است که مخاطب در طول فیلم شاهد گر‌ه‌های داستان هرکدام از این شخصیت‌هاست که به‌صورت موازی روایت می‌شود. درواقع به‌نوعی در این فیلم بیشتر زندگی افراد شفا یافته را شاهد هستیم و می‌بینیم که از قلب تازه‌ای که در سینه ‌دارند، به چه شکل استفاده می‌کنند.

یک روز بخصوص ساخته 
همایون اسعدیان
شاید بتوان فیلم یک روز بخصوص را بحث‌برانگیزترین فیلم درباره اهدای عضو دانست. اسعدیان درواقع اهدای عضو را بهانه‌ای قرار داده است تا درباره قاچاق اعضای بدن صحبت کند. در این فیلم حامد باید برای عمل قلب خواهرش دست به یک انتخاب بزند، انتخابی که در آینده مسیرهای متفاوتی را پیش روی او قرار داده است. همین انتخاب او را در مسیری قرار می‌دهد که برای پیوند عضو خواهرش او را با مخاطرات بسیاری مواجه می‌کند.