احمدینژاد چه گفت؟ احمدینژاد چه گفته که اینطور واکنش اصولگراها را برانگیخته که که باهنر به عنوان حامی سابق او بگوید او دنبال دستگیرشدن است؟ انطور که ایرنا گزارش میدهد محمود احمدی نژاد پس از ثبت نام، در کنفرانس خبری نیز حاضر شده و گفته است: اگر رد صلاحیت شوم نه انتخابات را تایید میکنم و نه رای میدهم.مانی افتخار نظام به برگزاری انتخابات و حضور پرشور مردم در صحنه بود و روی آن مانور داده می شد و به عنوان نقطه قوت و برتری نظام و انقلاب در برابر نظامات شرقی و غربی روی آن تبلیغات وسیع صورت می گرفت اما اکنون کار به جایی رسیده است که از اطلاع رسانی در باره آمار و مشارکت مردم در انتخابات طفره می روند چرا که مایه شرمندگی است. بدتر آنکه بعضی ها اساسا امید و آرزویشان این است که مردم در انتخابات، مشارکت جدی نداشته باشند تا افراد موردنظر آنان رای بیاورند نمونه اش دومرحله انتخابات اخیر مجلس است که باید آن را نمره مردودی و پاسخ منفی مردم در برابر تقاضای مشارکت دولت و حکومت دانست اما حتی یک نفر هم در این مملکت حاضر نشد اعلام کند که معنای این موضع گیری مردم را درک کرده و از مردم عذرخواهی کند و قول اصلاح بدهد. به جای آن با قبول نتیجه انتخابات و خوشحال از سر کار آمدن افراد مورد نظر، به مردم بی اعتنایی و بی محلی شد. انتخابات پرشور به یک لفظ توخالی تبدیل شده و کسی برای تحقق آن، که لازمه تداوم انقلاب و نظام است، دل نمی سوزاند، اسم این را هم انقلابی گری گذاشته اند یعنی انقلابی ها فقط وقتی می توانند در صحنه باشند که مردم صحنه را ترک کرده باشند. این یک انحراف بزرگ و اساسی از انقلاب است. معلوم است که این وضعیت، ربطی به خدا، پیامبر و امام زمان(ع) ندارد. فهم عموم مردم این است که ]بعضی[ از عدم مشارکت مردم نه تنها ناراحت نیستند بلکه خیلی هم خوشحالند.
حامیان احمدینژاد، مسئولان رفتار امروز او در این باره ناصر قوامی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتو گو با اعتمادآنلاین نکاتی مطرح کرده که شایان توجه است، او درباره رفتار های اخیر احمدی نژاد گفت: محمود احمدینژاد این روزها باز هم کارهای عجیبی میکند و حرفهایی میزند که قابل تامل است. به نظرم الان که این شخص چنین کارهایی میکند حامیان آن روزهای احمدینژاد باید امروز مسئولیت کارهایش را قبول کنند. البته متاسفانه اصولگریان به مردم حق سوال کردن نمیدهند و منظورشان این است که فقط برابر خدا پاسخگو هستند. نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در ادامه گفت: این در حالی است که اصولگرایان از مشکلات کشور سوءاستفاده کرده و مدام میگویند اصلاحطلبان باید پاسخگوی شرایطی باشند که در زمان دولت روحانی برای مردم رقم خورد. اصولگرایان حتی در دوره دوم احمدینژاد هم با همه حرف و حدیثهای انتخابات ۸۸، تمامقد از دولت او پشتیبانی کردند که به همین دلیل باید خودشان را در قبال رفتارهای حاشیهساز مسئول بدانند. ناصر قوامی در پایان گفت: سکوت اصولگرایان و همه مدعیان انقلابیگری در قبال گفتار و رفتار ضرررسان احمدینژاد یک پیام روشن دارد. آن پیام روشن هم این است که به دلیل موضوعی که فعلاً سرپوشیده مانده، از افشاگری احتمالی احمدینژاد هراس دارند و به همین خاطر چارهای جز سکوت برایشان نمیماند چون صحبت اصولگراها در مورد جدی نگرفتن احمدینژاد صحبت قابل قبولی نیست.
از نظرکرده ائمه(ع) تا لایق دستگیری ایرنا هم در گزارشی درباره رفتارهای انتخاباتی احمدینژاد و واکنش اصولگرایان نوشته است نوشت: ماههای پایانی مسوولیت محمود احمدی نژاد در قامت رییس دولت دهم را میتوان مبدا تاریخی عبور اکثریت اصولگرایان از وی دانست. گروهی که روزی او را نظرکرده ائمه (ص) و شخصیت ویژه سیاسی-مذهبی میدانستند و وزیر کابینه و مشاور رسانهای وی بودند اکنون حتی پاسخ به پرسشی درباره احمدی نژاد را در شان خود ندانسته و «لطفا پرسش بعدی!» را از پرسشگر طلب کرده یا سرنوشت رییس جمهوری سابق را با سرنوشت چهره هایی چون مظفر بقایی قیاس میکنند. گاهی متهم به رابطه خوب با عوامل قتلهای زنجیرهای می شود و گاهی حقه زنی به مراجع. این ادعاها همانگونه که اشاره شد نه از سوی اشخاص و رسانههای رقیب بلکه از طرف چهرههای نزدیک به احمدی نژاد و رسانههایی اعلام می شود که روزگاری از هر حرف و حرکت و تحلیل های بیشمار مینوشتند تا آن را درست جلوه دهند. احمدی نژاد هم این روزها چندان با همراهان سابق خود همراه نیست؛ هرچند مخاطب سخنان اخیر وی از گروه هایی که در پی تاثیرگذاری در انتخابات هستند مشخص نیست اما فعالیت های وی رنگ و بوی انتخاباتی دارد. با این همه اما «ناصر ایمانی» فعال سیاسی اصولگرا معتقد است مواضعی که احمدی نژاد در یکی دو ماه اخیر اتخاذ کرده نشان میدهد که نمیخواهد صلاحیتش تایید شود و او در پی شکل جدیدی از اپوزیسیون داخلی است.» ژستهای سیاسی و سخنرانیهای آتشین وی نشان از واقعی بودن تحلیل ایمانی دارد اما مشخص نیست رییس جمهوری سابق که پس از رد صلاحیت در دوره پیشین به گوشه انزوا رفت؛ پس از رد صلاحیت محتمل در انتخابات پیش رو چه تدبیری برای حفظ خود در عرصه سیاست ایران اتخاذ خواهد کرد. آنچه مسلم و قطعی به نظر میرسد این است که اصولگرایان درباره احمدی نژاد روندی از عرش عزت و احترام تا فرش حضیض و برائت پیمودهاند و برای تکرار نشدن چنین روندی باید بیشترین تامل را در انتخاب و حمایت از نامزدها داشته باشند.
نسبت بیماری روانی به احمدینژاد! حبیب الله بوربور دبیر کل جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی در گفت وگو با در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان ، درباره اختیارات رئیس جمهور و انتقادات به پایین بودن آن گفت: قانون اساسی موارد و مسائل را طوری تنظیم کرده که اصل جمهوری اسلامی خدشه دار نشود و به هر مجموعهای از نهادهای نظام قدرتی را داده تا با این قدرت بدون دخالت قوا و نظام بتواند جمهوریت نظام را محقق کند. دبیر کل جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی اظهار کرد: رئیس جمهور قدرت اجرایی تام و تمام دارد. کسانی که میگویند رئیس جمهور ۱۲ درصد نقش دارد باید توضیح دهند که با چه معیار و ملاکی این درصد را اعلام کرده اند؟ او افزود: رئیس جمهوری که انتخاب همه وزرا را پیشنهاد میدهد و حتی افراد نزدیک خود را بر سر کار میگذارد چطور میگوید رئیس جمهور ۱۲ درصد اختیار دارد. در این شرایط باید گفت بودجه کل کشور و انتصابات کل کشور ۱۲ درصد است و باید پاسخ داد که ۷۸ درصد مسائل دیگر چیست؟ این فعال سیاسی اصولگرا درباره کاندیداتوری محمود احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم هم گفت: احمدی نژاد مریض لاعلاج است و شورای نگهبان صلاحیت یک فرد روانی را تائید نمیکند، فردی که بیمار باشد مشخص است که تائید نمیشود.
حمایت تام اصولگرایان از احمدینژاد نیازمند پاسخگویی گلآبی در آرمان ملی نوشت: درگیری لفظی آقایان حدادعادل و محمود احمدینژاد که ظاهرا ادامه دارد از زاویههای گوناگون قابل بررسی است. در مواضع آقای حدادعادل و بسیاری از اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد اجمالا مشخص شده است که میشود در انتخابات از کسی حمایت کرد و بعدها از او انصراف داد، مخالفش شد و انتقادهای تندی هم روانهاش کرد. این رویه البته در دنیای سیاست در همه جای عالم پیش میآید و چندان محل دعوا و مناقشه نیست، به شرط آنکه اصولگرایان محترم این حق را برای دیگران از جمله اصلاحطلبان هم قائل باشند که مثلا در دو نوبت از آقای روحانی حمایت کردند ولی انتقادهای مهمی هم از او دارند و این حقی است که نمیشود از کسی دریغ داشت. اما اگر ماجرا درهمین حد قابل خلاصه کردن بود، محل ایراد و گلایه نبود، در این موضوع نکته بسیار مهم و اساسی وجود دارد که هرگز نمیتوان از آن عبور کرد و به ائتلافها و گسستنهای معمول نسبت داد. اولا حمایت از احمدینژاد از سوی اصولگرایان در دو نوبت یک حمایت لفظی و معمول نبوده که استنکاف از او هم عادی تلقی شود و با حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی قابل مقایسه باشد. امکانات و تریبونهای عمومی و صداوسیما طوفانوار از وی حمایت کردند و در خطبههای نمازجمعه خواستار درج یکی از نامههای او در کتب درسی شدند و آن را الهام خداوند دانستند! چنانچه اگر بخواهیم در چند و چون حمایتهای عجیب و بیسابقه از احمدینژاد توسط اصولگرایان دقیق شویم و آنها را برشماریم مثنوی صدمن کاغذ خواهد شد و کارنامهای درخشان نمایان میشود که هرگز قابل کتمان یا چشمپوشی نیست.