ستاره صبح -- انتخابات فرصتی برای مردم است تا نظر خودشان را نسبت به شیوه عملکرد مسئولان ابراز کنند و اگر نسبت به آن نارضایتی داشته باشند، فرد یا گروه دیگری را که مناسبتر میدانند، با رأیی که به صندوق میاندازند، جایگزین کنند. بر همین اساس بود که تدوینکنندگان قانون اساسی، چهار انتخابات ریاست جمهوری، مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی را درنظر گرفتند و از زمان پیروزی انقلاب تاکنون 37 انتخابات در ایران برگزارشده است. انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری ایران ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ برگزار میشود و ثبتنام داوطلبان از 8 صبح امروز در ساختمان فاطمی وزارت کشور آغاز و تا روز 25 اردیبهشت ادامه مییابد. شورای نگهبان در فاصله روزهای ۲۶ تا ۳۰ اردیبهشت صلاحیت داوطلبان را رسیدگی میکند. از روز ۳۱ اردیبهشت تا ۴ خرداد نیز شورای نگهبان فرصت دارد تا به شکایت داوطلبان ردصلاحیت شده رسیدگی کند. روز پنجم خرداد لیست داوطلبان تأیید صلاحیت شده اعلام خواهد شد؛ اما در فاصله 37 روز مانده تا انتخابات، همچنان فضای انتخاباتی سرد است و نامزدهای نهایی جناحهای مختلف سیاسی مشخص نشدهاند؛ هرچند نامهای بسیاری در رسانهها مطرحشده و گمانهزنیها حاکی از آن است که چهرههای بسیاری سودای ریاست جمهوری در سردارند.
شـــورای نگهبان طبق اصل ۱۱۵ قانون اساسی، همه «رجال مذهبی و سیاسی» که «ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور» باشند، حق ثبتنام در انتخابات را دارند؛ اما چند روز پیش شورای نگهبان طی ابلاغیهای به وزارت کشور، ملاکها و شروط جدیدی برای ثبتنام کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری تعیین کرد که با حواشی مختلف روبرو شد. طبق این ابلاغیه، داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری باید بین 40 تا 75 سال سن و حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد یا معادل آن و سابقه مدیریتی حداقل چهارساله داشته باشند. همچنین کلیه داوطلبان ملزم هستند که مدرک عدم سوءپیشینه ارائه کنند. این تصمیم در حالی از سوی شورای نگهبان به وزارت کشور ابلاغشده که بر اساس اصل 99 قانون اساسی، وظیفه شورای نگهبان «نظارت» بر انتخابات است، نه وضع قانون درباره شرایط نامزدهای انتخابات! هرچند رئیسجمهور روز گذشته به وزارت کشور دستور داد مصوبه انتخاباتی شورای نگهبان را اجرا نکند، اما بههرحال با شروط جدید تعیینشده از سوی شورای نگهبان، چهرههایی مانند سید محمد خاتمی (رئیسجمهور پیشین ایران)، علیاکبر ناطق نوری (رئیس پیشین مجلس)، علیاکبر ولایتی (وزیر پیشین امور خارجه)، محمد غرضی (وزیر پیشین ارتباطات) و... به دلیل سن بالای 75 سال، سید مصطفی تاجزاده (معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات) بهموجب داشتن حکم قضایی در سابقه فعالیتهای سیاسی، محمدجواد آذری جهرمی (وزیر ارتباطات) به خاطر سن زیر ۴۰ سال، سعید محمد (فرمانده پیشین قرارگاه خاتم) به دلیل درجه سرتیپی، و بسیاری دیگر از چهرههای اصلاحطلب به علت نداشتن سوابقی چون وزارت، استانداری و شهرداری در شهرهای بالای دو میلیون نفر، امکان ثبتنام در انتخابات را نخواهند داشت. همچنین علی مطهری و محمود صادقی، دو نماینده پیشین مجلس که در انتخابات مجلس یازدهم ردصلاحیت شدند، شانسی برای تأیید صلاحیت ندارند؛ زیرا در صورت تحقق این موضوع، نظر دوره گذشته شورای نگهبان زیر سؤال میرود. اصـــلاحطلبان وضعیت اصلاحطلبان در آستانه انتخابات، متفاوت از دو انتخابات قبلی است؛ چراکه در دو انتخابات سال 92 و 96، آنها میدانستند که برای پیروزی در انتخابات، باید کاندیدای واحد معرفی کنند؛ از طرفی در آن دو انتخابات، اصلاحطلبان گزینههای زیادی را در آستین داشتند که در میان مردم از محبوبیت بالایی برخوردار بودند و رسیدن به یک گزینه کار سختی بود؛ اما اکنون وضع بهگونهای دیگر است. از یکسو، عدم تحقق برخی شعارهای دولت و عملکرد مجلس دهم و برخی شوراها و شهرداریها موجب شده تا اقبال عمومی نسبت به اصلاحطلبان کمتر شود و برای مثال گزینهای مانند اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور در هشت سال گذشته، که در انتخابات سال 96 در میان مردم از مقبولیت بالایی برخوردار بود، بهنظر میرسد در انتخابات این دوره شانس زیادی نداشته باشد. محمدرضا عارف نیز به دلیل کارنامه ناموفق در مجلس دهم، شانسی برای پیروزی در این دوره ندارد. البته عباس آخوندی، وزیر پیشین راه و شهرسازی اعلام کاندیداتوری کرده که باید دید از فیلتر شورای نگهبان عبور میکند یا خیر. همچنین گمانهزنیهایی مبنی بر احتمال کاندیداتوری سیدحسن خمینی، نوه بنیانگذار انقلاب در انتخابات به گوش میرسید؛ اما در روزهای پایانی فروردینماه سیدیاسر خمینی اعلام کرد برادرش «با تردید در حال مشورت و بررسی جوانب امر» بوده اما رهبر انقلاب «کاندیداتوری او در انتخابات را به صلاح ندانستند» و از او خواستند که «در شرایط فعلی به این عرصه ورود نکنند». به همین دلیل این گزینه هم برای اصلاحطلبان منتفی شد. یکی دیگر از گزینههایی که اصلاحطلبان بر روی او اجماع داشته و دارند، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه است که به دلیل تلاشهای خستگیناپذیرش در عرصه دیپلماسی، در میان مردم نیز از محبوبیت برخوردار است؛ اما انتشار فایل صوتی مصاحبه او با سعید لیلاز درباره سیاستهای منطقهای ایران (که هنوز هم مشخص نیست عامل انتشار آن، چه افراد یا جریانهایی بودهاند) دستمایه جدید منتقدان و رقبای سیاسی ظریف برای حمله به او شد و شاید بتوان گفت شانس او هم برای انتخابات کمرنگتر شده است. مجتبی ذوالنوری، رئیس کمیسیون امنیت ملی هم گفته ظریف دیگر کاندیدای انتخابات نخواهد شد. البته ریشسفیدان اصلاحطلب هنوز درحال چانهزنی سیاسی هستند تا گزینه نهاییشان را معرفی کنند و گزینههایی مانند محسن هاشمی رفسنجانی، مسعود پزشکیان، محمد شریعتمداری و... نیز میتوانند در فهرست کاندیداهای اصلاحطلبان برای انتخابات قرار گیرند.
اصـــولگرایان در اردوگاه مقابل اصلاحطلبان، به نظر میرسد اصولگرایان از تعدد گزینهها سردرگم هستند و نمیدانند از کدام نامزد حمایت کنند. باوجود آنکه مدیران رسانهای نزدیک به سیدابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه بارها اعلام کردهاند که او تصمیمی برای حضور در انتخابات نگرفته است، اما منوچهر متکی، سخنگوی شورای وحدت اصولگرایان گفته گزینه اصلی ما برای انتخابات رئیسی است. هرچند برخی سفرهای استانی و دیدارهای اخیر او، شائبه حضور در انتخابات را منتفی نمیکند. از سوی دیگر محمدباقر قالیباف، شهردار پیشین تهران که اکنون بر صندلی ریاست بهارستان تکیه دارد، گویا به این صندلی قانع نیست و بدش نمیآید که برای چهارمین بار شانس خود را برای ریاست جمهوری امتحان کند. برخی زمزمهها در محافل سیاسی حاکی از آن است که قالیباف که چهار سال پیش به خاطر رئیسی تن به انصراف داد، شرط گذاشته که اگر رئیسی پا به میدان بگذارد او در انتخابات شرکت نمیکند؛ اما اگر رئیسی نیاید، فرمانده پیشین نیروی انتظامی رقابت جدی با فرمانده کل پیشین سپاه یعنی محسن رضایی میرقائد خواهد داشت که او هم برای چهارمین بار میخواهد کاندیدای انتخابات شود. البته شوق خدمت، فقط منحصر به رئیس مجلس نیست و دو نایب او یعنی علی نیکزاد، نماینده اردبیل و وزیر مسکن دولت احمدینژاد و همچنین امیرحسین قاضیزاده هاشمی، نماینده مشهد نیز برای کاندیداتوری در انتخابات ابراز تمایل کردهاند؛ یعنی اگر هر سه نفر آنان بخواهند حضوری مؤثر در کمپین انتخاباتی خود داشته باشند عملاً هیئترئیسه مجلس تعطیل خواهد شد! علی لاریجانی، رئیس پیشین مجلس هم که قبلاً یکبار در سال 84 کاندیدای انتخابات شده بود، از دیگر گزینههایی است که گمانههایی پیرامون حضورش در انتخابات به گوش میرسد؛ هرچند شاید بتوان گفت بیسروصداترین چهره سیاسی ماههای اخیر بوده است. سعید جلیلی، رستم قاسمی، حسین دهقان، عزتالله ضرغامی، صادق خلیلیان، محمد عباسی، صادق محصولی و... نیز از دیگر نامهایی هستند که در اردوگاه اصولگرایان به چشم میخورند و همه اینها خیز برداشتهاند تا صندلی خیابان پاستور را از آن خود کنند. دیـــدگاه تحلیلگر دراینارتباط ستاره صبح نظر یک نماینده پیشین مجلس را بررسی کرده است. حشمتالله فلاحت پیشه، نماینده ادوار هفتم، هشتم و دهم مجلس و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم با اشاره به وجود دو مرحله در رقابتهای انتخاباتی، گفت: «نخستین مرحله، رسیدن مردم به دلخوشی سیاسی برای حضور در انتخابات است. مرحله دوم این است که چه کس یا جناحی پیروز انتخابات میشود. به عقیده من شرایط شکلگرفته کنونی، نشان از عبور نکردن از مرحله نخست است، اما جناحهای سیاسی، اوقات خود را در مرحله دوم سپری میکنند؛ بنابراین، در فضای سیاسی حال حاضر مردم و نخبگان از هم دور شدهاند. به این معنا که جناحهای کشور بیشتر به دنبال پیروزی هستند تا از منافع سیاسی بهرهمند شوند. مردم هنوز آن دغدغه اولیه را دارند و برایشان شرایط مهیا نشده است که در انتخابات شرکت کنند و این شکاف در هر انتخابات بیشتر میشود. ضعف اصلی این امر نیز به سیاستمداران، سخنان غیرواقع و شعارهای غیرقابل اجرا بازمیگردد. همین امور موجب دلزدگی مردم از حضور در انتخابات است. در هفتههای منتهی به انتخابات، فضا باید بهجای آنکه به دنبال برد سیاسی باشد، به آینده کشور بیندیشد. آینده کشور بدون مردم قابلتصور نیست و حتماً باید کاری برای ملت انجام شود که متأسفانه این اتفاق نمیافتد. در بحث کرونا مردم شاهد ادعاهای بیپایه و اساس مسئولان بوده و هستند. مدیران برای حفظ منافع خود، سخنان غیرواقعی را به مسئولان تحویل میدهند که تاکنون موجب این حجم از مرگومیر شده و میشود. در حوزه اقتصادی نیز همین بحثها مطرح است. ضعف دیگری که در انتخابات وجود دارد، این است که برخی خود را برنده انتخابات میدانند. عدهای بر تقسیم غنائم کارکرده و منصب و مناصب را زیاد از حد میشکنند. در چنین موقعیتی که شرایط برای انتخابات مهیا نیست، بیتدبیری دولت مؤثر بوده است. دولت حتی نتوانست از اختیارات خود استفاده کند. امید است که دولت در چند هفته مانده در انتخابات، روی کرونا و مسائل اقتصادی بیشتر تأمل کند تا مردم دلخوش شده و پای صندوق رأی بیایند. در انتخابات پیش رو، دوقطبیسازی وجود ندارد و افرادی که در حوزه مدیریتی خود، کارنامه درخشانی نداشتهاند، در این انتخابات بیشتر مطرح میشوند. درحالیکه کشور نیازمند افراد جدید و دور از فساد است. در میان افراد حاضر در عرصه انتخابات، افراد تازهنفس و جدیدی دیده نمیشود و همین امر موجب شکل نگرفتن فضای انتخاباتی در کشور است. اما باید این نکته را در نظر گرفت که دو جناح، هیچ کارنامه موفقی ندارند. فقدان تحزب که آفت همیشگی انتخاباتهای ایران است نیز موجب فراهم شدن این شرایط میشود و درنهایت کاندیدایی که بیشترین شرایط را داشته باشد سرکار میآیند.»