کاظم قاضیزاده، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در گفتوگو با شفقنا درباره جایگاه عدالت در قرآن، گفت: بحث عدالت در ماه مبارک رمضان بحث مناسب و قابلپیگیری است، چراکه ماه رمضان با شخصیت امیر مؤمنان علی (ع) عجین شده و در این ماه، امام علی (ع) به شهادت رسیدند. جایگاه عدالت در قرآن بسیار والاست چراکه خداوند متعال خود را به نفی ظلم و عدالت توصیف میکند و در قرآن کریم در موقعیتهای مختلفی داریم که خداوند ظالم نیست و این تعبیر آیه شریفه که میفرماید: «وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ» یا در آیه دیگر میفرماید: «وَ ما رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ» نشانگر این است که خداوند مسئله عدالت را از خود آغاز کرده است. از خداوند متعال که بگذریم پیامبر عظیمالشأن اسلام نیز مأمور به عدالت است و در قرآن کریم داریم که ایشان میفرمایند: «وَأُمِرتُ لِأَعدِلَ بَینَکُمُ، من امر شدم که عدالت را میان شما جاری کنم.» اصولاً میتوان گفت آنچه بهعنوان هدف میانی پیامبران است، جز عدالت و قسط نیست، لذا در قرآن کریم درباره اهداف انبیاء به این مسئله اشاره میکند که «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ» و همچنین در سوره الحدید میفرماید: «لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُش الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ» یعنی ارسال رسولان خداوند بزرگ و همراه بودن کتاب و میزان با آنها، برای این است که مردم به قسط قیام کنند. این بدین معنا نیست که پیامبر عظیمالشأن اسلام خود، عدالت و قسط در بین مردم پیاده کند، بلکه رسالت ایشان این است که اجرای عدالت و قیام به قسط در زندگی مردم نهادینه شود و بتوانند یک جامعهای همراه بافرهنگ مبتنی بر قسط و عدل داشته باشند؛ بنابراین مسئله عدل و قسط یک محور اساسی است که در قرآن کریم موردتوجه قرارگرفته است.
عدالت شخصی وی افزود: مناسب است به این مسئله مفهومی در قرآن و در ادبیات دینی توجه کنیم که ما گاهی عدالت را بهعنوان یک وصف فردی برای افراد در نظر میگیریم و اشخاص را به 2 گونه عادل و غیرعادل تقسیم میکنیم و گاهی نیز عدالت را در عرصه اجتماع موردتوجه قرار میدهیم. در مرحله اول میگوییم که فلان شخص عادل است، مثل کسی که میخواهیم به او اقتدا کنیم و در مسجد امامت جماعت را بر عهده بگیرد و عادل بودن وی را بررسی میکنیم، در این معنای اول شاید مسئله خیلی مورد اختلاف نباشد و نسبتاً روشن است. کسانی که در این زمینه بحث کردند، معتقدند انسان عادل کسی است که از گناه پرهیز میکند و واجبات را انجام میدهد و برخی نیز اضافه کردند که انجام واجبات و ترک معصیت الهی برای او ملکه شده است.
عدالت در عرصه اجتماع استاد درس خارج حوزه علمیه قم در ادامه به عدالت در عرصه اجتماع اشاره و خاطرنشان کرد: بحث عدالت در عرصه اجتماع یک تفاوت عمده دارد و آن اینکه شخص نیست و نمیتوان گفت که این شخص واجبات را انجام میدهد یا محرمات را ترک میکند، بلکه عدل، صفت یک مجموعه با هویت جمعی در نظر گرفته میشود و عدالت اجتماعی بهنوعی اجرای عدالت در عرصه خارجی یک جامعه است. به همین دلیل در معنای عدالت اجتماعی، تعریفها و تفسیرهای مختلف را گفتهاند. بعضی مسئله عدالت اجتماعی را با موزون بودن تعریف کردند و گفتند اگر یک اجتماعی بخواهد باقی و برقرار بماند باید متعادل باشد. بدین معنا که هر چیز بهقدر لازم و نه لزوماً بهقدر برابر با دیگری وجود داشته باشد، لذا یک اجتماع متعادل بارهای فراوان اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، قضایی، تربیتی و…. را دارد که باید میان افراد بهنوعی تقسیم شود، بنابراین وقتی میگوییم جامعهای همراه با عدالت است یعنی جامعهای که موزون و متناسب است. استاد قاضیزاده ادامه داد: جامعهای که حساسیتهای بیجا دارد و اجرای دین را بهصورت کاریکاتوری انجام میدهد یعنی برخی از بخشهای دین کاملاً در جامعه مغفول میماند و برخی دیگر بسیار مورد تأکید و توجه قرار میگیرد، این جامعهای عادلانه و موزون نیست. بهطور مثال در جامعهای که مجرمین خرد بهشدت مورد تعقیب و مجازات قرار میگیرند، اما مجرمان کلان یا مورد تعقیب و مجازات قرار نمیگیرند یا مجازات آنها متناسب با جرم آنها نیست را نباید دارای عدالت اجتماعی دانست. یا به تعبیری دیگر در جامعهای که برخی از افراد به خاطر موقعیتهای اجتماعی و ارتباطاتی که دارند، با جرمهای یکسان مجازات متفاوتی را میبینند، این جامعه از موزون بودن خارجشده است. باید بگوییم که خداوند متعال خود عادل است و عدالت اجتماعی را در جامعه میپسندد، به این معنا که باید میزان در عالم رعایت شود. اینکه در قرآن کریم آمده «وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِیزانَ؛ یعنی در ساختمان جهان تعادل رعایت شده است» این خود مسئله عدالت در عرصه اجتماع است. رئیس موسسه فهیم به معنای دوم از عدالت در عرصه اجتماع، اشاره و خاطرنشان کرد: عدل اجتماعی به معنای مساوات و نفی هرگونه تبعیض است. وقتی گفته میشود فلان شخص عدالت را در جامعه رعایت میکند، بدین معناست که تفاوتی بین افراد نمیگذارد. عدالت به معنای مساوات است، البته مساوات با شرایط مساوی؛ عدالت به معنای برابری کامل نیست، ولی اگر دو نفر به لحاظ تحصیل و تلاش یکسان هستند، بهرهوریهای یکسانی را هم دارند؛ بنابراین جامعهای که در آن افراد به مساوات با یکدیگر دیده میشوند و همه امکانات در شرایط یکسان و غیر رانتی در جامعه وجود دارد، تبعیض در عرصه اقتصاد، سیاست، فرهنگ، در دنیای معاصر و عرصه اطلاعات وجود ندارد، چنین جامعهای عادلانه است.
عادل کسی نیست که خطا نکند عادل کسی نیست که خطا نکند وی درباره تفاوت عدالت فردی و اجتماعی گفت: اگر فردی عادل است، ولی خطا هم میکند، این خطا کردن و خطای در تصمیمگیری مانع عدالت او نمیشود. حتی فرض کنیم در تاریکی شب فردی با دشمن میجنگند و بهاشتباه گمان میکند کسی که در مقابل به او نزدیک میشود، دشمن است لذا به او حمله میکند و با تیر او را میکشد، پسازاینکه هوا روشن شد، متوجه میشود کسی که با تیر کشته از دوستان یا از جبهه دوست بوده، این شخص به دلیل این خطا از عدالت ساقط نمیشود. عادل کسی نیست که خطا نکند وگرنه معصوم است؛ اما وقتی چنین خطایی در عرصه اجتماع دیده شود، آن جامعه دیگر عدالت اجتماعی ندارد، چون عدالت یعنی هر چیزی را در جایگاه خود بگذاریم یا برابری را در جامعه تجربه کنیم، لذا ما باید به این نکته توجه کنیم که ضرورتاً افراد عادل موفق نیستند که عدالت اجتماعی را در جامعه پیاده کنند، چهبسا کسانی عادل هستند، اما به لحاظ نوع تصمیمگیری، تصمیمهای همراه با خطای فراوان دارند. استاد درس خارج حوزه علمیه قم افزود: اینگونه نیست که افراد عادل خطاکار، عمداً و عامدانه بخواهند تبعیض قائل شوند، اما بر اساس تفکرات خود برخی را بر برخی ترجیح میدهند و همین امر جامعه را از عدالت اجتماعی بیرون میکند. این نکته مهمی است و باید به آن توجه کرد که علت تأکید بر لزوم توجه به عقل جمعی در تصمیمگیریهای کلان حاکمیت برای همین است که بتوانیم حتیالامکان خطا را در تصمیمهای راهبردی و کلان کم کنیم. اگر قرار باشد حاکمیت از عقل جمعی استفاده نکند، در عمل خطا در تصمیمگیریها رخ میدهد و زمانی که تعداد خطا زیاد شود، این خطا گاهی اوقات عدالت اجتماعی را مخدوش میکند.
عدالت اقتصادی، اولین جلوه عدالت در عرصه اجتماع استاد درس خارج حوزه علمیه قم به ابعاد عدالت اشاره و اظهار کرد: در عرصه اجتماع و در تحلیل عدالت اجتماعی میتوانیم عدالت را در ابعاد مختلف تصریح کنیم. روشن است اولین جلوه عدالت در عرصه اجتماع، عدالت اقتصادی است و اگر عدهای در جامعه کار میکنند به برخی حقوق بیشتر و برخی حقوق کمتر میدهند حتی در یک کارگاه بدون اینکه مهارتهای متفاوتی باشد، دو نفر با شرایط یکسان حقوق متفاوت دریافت کنند این خلاف عدالت اقتصادی است. مفهوم عدالت سیاسی وی در مورد معنا و مفهوم عدالت سیاسی نیز گفت: عدالت اختصاص به بعد اقتصادی ندارد، ما در بعد سیاسی هم میتوانیم عدالت را ببینیم. اینکه افرادی بتوانند با شرایط یکسان در مناصب سیاسی حضور پیدا کنند، افرادی بتوانند ارتقای مناسب در جایگاههای دولتی داشته باشند، خصوصاً در دوران معاصر که نمیتوان گفت دولت یک امر جدا برای خود است، ولی باقی افراد درصورتیکه شرایط خاصی را قبول کردند کارمند دولت یا هیئتعلمی یا قاضی میشوند و اگر این شرایط را قبول نکردند، میتوانند شغل آزاد داشته باشند. در حال حاضر بعضی از افراد برای رسیدن به یک منصب علمی حداقل حدود ۲۰ سال درس میخوانند تا دکتری بگیرند، سپس به آنان گفته میشود به دلایل تفاوت در نگرش سیاسی از حضور در کلاس دانشگاه و تدریس یا حضور در نظام آموزشوپرورش محروم است؛ این امر خلاف عدالت سیاسی در عرصه اجتماعی و خلاف عدالت فرهنگی است.
عدالت اطلاعاتی استاد قاضیزاده ادامه داد: نکته دیگر اینکه بُعدی از عدالت، عدالت اطلاعاتی است. به این معنا که افرادی که در شرایط یکسان قرار دارند، باید اطلاعاتشان در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی یکسان باشد. در نظر بگیرید اگر درباره توسعه شهری آن صحبت میکنند، نقشهای را تصویب میکنند و طبق نقشه مثلاً این شهر از شرق گسترش پیدا میکند، قبل از اینکه افراد متوجه شوند، یکی از اعضای حاضر در آن جلسه تصویب، با پولهای خود سمت شرق را باقیمتهای بسیار کمی خریداری کند، این مواردی که متأسفانه گاهی اوقات پیش میآید نمیتواند مصداق عدالت اطلاعاتی باشد. مثلاً دولت تصمیم میگیرد در ۱۰ روز آینده قیمت خودرو را ۵۰ درصد افزایش دهد، افرادی که در این جلسه هستند این تصمیم را به چند نفر از دوستان و آشنایان خود میگویند و اینان خودروهای دیگران را باقیمتهای محدودی خریداری میکنند و چون میدانند ۱۰ روز دیگر خودرو ۵۰ درصد گران میشود، سود سرشاری را به جیب خود و ضرر زیادی را به کسانی که ماشین داشتند وارد میکنند. این مسأله حتی در برخی از کشورهای اروپایی نیز مطرحشده و یکی از قوانینی که در برخی از این کشورها وجود دارد این است که اگر کسی در یک جلسه کارشناسی از تصمیمی که در آن جلسه گرفته میشود، منتفع یا متضرر میشود، باید اعلام کند که من نسبت به این تصمیم منتفع میشوم و به همین دلیل جلسه را ترک میکنم و در رأیگیری شرکت نمیکنم تا از تصمیم جلسه اطلاع به دست نیاورم. اگر بعدها مشخص شد چنین شخصی باوجوداینکه نسبت به آن تصمیم منتفع یا متضرر میشده و سکوت کرده و از نتایج جلسه برای خود سوءاستفاده کرده، چنین افرادی مورد مجازات قرار میگیرند. برگرفته از شفقنا